فارسی
پنجشنبه 06 ارديبهشت 1403 - الخميس 15 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه



فراز 8 از دعای 42 ( شفاعت قرآن )

اللَّهُمَّ وَ كَمَا نَصَبْتَ بِهِ مُحَمَّداً عَلَماً لِلدَّلَالَةِ عَلَيْكَ ، وَ أَنْهَجْتَ بِآلِهِ سُبُلَ الرِّضَا إِلَيْكَ ، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ اجْعَلِ الْقُرْآنَ وَسِيلَةً لَنَا إِلَى أَشْرَفِ مَنَازِلِ الْكَرَامَةِ ، وَ سُلَّماً نَعْرُجُ فِيهِ إِلَى مَحَلِّ السَّلَامَةِ ، وَ سَبَباً نُجْزَى بِهِ النَّجَاةَ فِي عَرْصَةِ الْقِيَامَةِ ، وَ ذَرِيعَةً نَقْدَمُ بِهَا عَلَى نَعِيمِ دَارِ الْمُقَامَةِ .
خدایا! همان گونه که محمّد را به وسیلۀ قرآن، نشانه‌ای برای هدایت به سوی خود منصوب کردی؛ و به سبب آل او، راه‌های خشنودی خود را آشکار ساختی؛ پس بر محمّد و آلش درود فرست و قرآن را برای ما وسیلۀ رسیدن به بالاترین جایگاه‌های کرامت و نردبانی که به سوی محل سلامت بالا رویم و سببی که به وسیلۀ آن، رهایی در عرصۀ قیامت را پاداش داده شویم و واسطه و شفیعی که از برکت آن در نعمت‌های سرای اقامت وارد گردیم، قرار ده.

قرآن، راهى براى رسيدن به منازل كرامت‌

كريم در لغت به معناى بخشنده و دارنده كرم است. و برگرفته از ماده كرامت به مفهوم مفيد فايده است. بنابراين كرامت نسبت به هر موجودى تفاوت دارد؛ درباره ذات مقدس اللّه، شرافت ذاتى و بخشش بى‌عوض تفسير شده است كه داراى اين مقام است، يعنى: پروردگارى كه موجودات را آفريده و در پرورش آنان احسان و انعام و نعمت‌هاى بدون بها قرار داده است.

در مورد انسان؛ مقصود دارا بودن اخلاق و افعال ستوده و سجاياى اخلاقى اوست و به طور كلى بزرگى مقام و محاسن ارزشى او در مجموعه آفرينش است.

هر گاه صفت كريم را به كتاب خدا نسبت مى‌دهند، اشاره به زيبايى‌هاى ظاهرى قرآن از نظر فصاحت و بلاغت واژگان و جمله‌ها و محتواى جالب آن كه سرآغاز هر كمال و جمال و نيكى و زيبايى است و در بردارنده قواعد و حقايق اخلاقى و فضائل كريمانه و سودمند براى انسان، تنها موجود برتر آفرينش است.

پس فرستنده قرآن و متن قرآن و پيام آور قرآن و اهداف قرآن، همگى كريم هستند.

امام على (عليه السلام) در باب كرامت قرآن مى‌فرمايد:

إِنَّ اللَّهَ سُبْحانَهُ لَمْ‌يَعِظْ احَداً بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ، فَإِنَّهُ حَبْلُ اللَّهِ الْمَتينُ وَ سَبَبُهُ الْامينُ وَ فيهِ رَبيعُ الْقَلْبِ وَ يَنابيعُ الْعِلْم، وَ ما لِلْقَلْبِ جَلاءٌ غَيْرُهُ مَعَ‌ أَنَّهُ قَدْ ذَهَبَ الْمُتَذَكِّرُونَ وَ بَقِىَ النّاسُونَ اوِ الْمُتَناسُونَ.«1»

خداوند احدى را به مانند اين قرآن پند نداده، كه قرآن دستگيره استوار خدا و وسيله امين اوست، در آن بهار دل و چشمه‌هاى دانش است، دل را به غير آن مايه جلا نيست، دريغا كه موعظه پذيران از قرآن از دنيا رفتند، و فراموشكاران يا آنان كه خود را به فراموشى زده‌اند، ماندند.

جلوه كرامت قرآنى را مى‌توان در عمق آيات الهى يافت؛ زيرا نزول آيات نورانى و رحيمانه قرآن، بر قلب پيامبر، آن انسان كامل و خواندن آن با زبان آشناى مردم، بر دل‌هاى خفته و خسته، كرامتى بزرگ و رحمتى روح بخش بوده است.

از سوى ديگر حكمت و دانايى حق ايجاب مى‌كند كه نظام قانون مدارى با جهان آفرينش همسو و با آينده انسان همگام و با حيات بشرى و كمال جويى او همراه باشد تا به وسيله نسخه‌اى نورانى و كتابى كريم هدفمند گردد.

قرآن ويژگى‌هاى كريمانه خود را نسبت به انسان چنين بيان مى‌فرمايد:

﴿كَلَّا إِنَّهَا تَذْكِرَةٌ * فَمَنْ شَاءَ ذَكَرَهُ * فِي صُحُفٍ مُكَرَّمَةٍ * مَرْفُوعَةٍ مُطَهَّرَةٍ * بِأَيْدِي سَفَرَةٍ * كِرَامٍ بَرَرَةٍ﴾«2»

اين چنين [برخوردى شايسته‌] نيست، بى‌ترديد اين آيات قرآن مايه پند است.* پس هركه خواست از آن پند گيرد،* در صحيفه‌هايى است ارزشمند* بلند مرتبه و پاكيزه* در دست سفيرانى* بزرگوار و نيكوكار.

﴿إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ * فِي كِتَابٍ مَكْنُونٍ * لَا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ * تَنْزِيلٌ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِينَ﴾«3»

كه يقيناً اين قرآن، قرآنى است ارجمند و باارزش؛* [كه‌] در كتابى مصون از هر گونه تحريف و دگرگونى [به نام لوح محفوظ جاى دارد.]* جز پاك شدگان [از هر نوع آلودگى‌] به [حقايق و اسرار و لطايف‌] آن دسترسى ندارند.* نازل شده از سوى پروردگار جهانيان است.


كرامت‌هاى انسانى در قرآن‌

در قرآن كريم كرامت‌هاى انسانى بر دو گونه بيان شده است:

الف- كرامت معنوى و مقامى كه نزد خداوند به عنوان مدال افتخار محسوب مى‌شود؛ مانند كرامتى كه اهل تقوا و پرهيزكاران نزد پروردگار عزيز دارند.

﴿إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ﴾«4»

بى‌ترديد گرامى‌ترين شما نزد خدا پرهيزكارترين شماست.

تاج كرامت و بزرگوارى را خداوند بر سر كسانى قرار مى‌دهد كه اهل پرهيز و خواهان عزّت باشند و مولاى متقيان على (عليه السلام) مى‌فرمايد:

لا كَرَمَ أَعَزُّ مِنَ التَّقْوى‌ وَ سُئِلَ أَىُّ عَمَلٍ أَفْضَلُ، قالَ: التَّقْوى‌.«5»

هيچ كرامتى عزّت بخش‌تر از تقوا نيست و پرسيده شد چه عملى برتر است؟فرمود: پرهيزكارى.

امام صادق (عليه السلام) مى‌فرمايد: وقتى دو نفر در حضور امير المؤمنين (عليه السلام) بر يكديگر فخرفروشى كردند، حضرت فرمود:

آيا به پيكرهايى پوسيده و روح‌هايى كه در آتشند به يكديگر مى‌باليد؟ اگر عقل و فكر داشته باشى از خوبى و امتيازى برخوردارى، و اگر باتقوا باشى، كرامت و بزرگوارى دارى وگرنه الاغ از تو بهتر است و تو از هيچ كس بهتر نيستى.«6»

ب- كرامت طبيعى و ذاتى و استعدادى و به عبارت ديگر: برترى ويژه‌اى كه خداوند به انسان عطا نموده است.

پروردگار متعال در حق چنين موجودى مى‌فرمايد:

﴿وَ لَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَىٰ كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلًا﴾«7»

به يقين فرزندان آدم را كرامت داديم، و آنان را در خشكى و دريا [بر مركب‌هايى كه در اختيارشان گذاشتيم‌] سوار كرديم، و به آنان از نعمت هاى پاكيزه روزى بخشيديم، وآنان را بر بسيارى از آفريده‌هاى خود برترى كامل داديم.

اعطاى كرامت به آدم و نسل او به اين است كه نعمت‌هايى مانند عقل و هوش و استعداد در نهاد او قرار داده و قانون آسمانى و رهبرى معصوم و همراهى فرشتگان در اختيار او گذارده است. و او را از فرش خاكى به عرش برين نزديك ساخته و زمينه‌هاى رشد و كمال را در او فراهم كرده و به بندگى او نزد فرشتگان و آسمانيان مباهات نموده است.

پروردگار كريم براى كسانى كه در دنيا و آخرت خواهان پيشرفت و رشد معنوى هستند ابزار و وسائل كمال به سوى بهشت و سعادت را فراهم ساخته است و مى‌فرمايد:

﴿انْظُرْ كَيْفَ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ ۚ وَلَلْآخِرَةُ أَكْبَرُ دَرَجَاتٍ وَأَكْبَرُ تَفْضِيلًا﴾«8»

با تأمل بنگر چگونه برخى از آنان را بر برخى [در امور مادى و بهره‌هاى دنيايى‌] فزونى بخشيديم، و همانا آخرت از نظر درجات برتر، و از جهت فزونى بيشتر است.

برترى‌هاى آخرت به معيارهاى دنيايى نيست كه هر انسانى بر پايه علم و استعداد و شهرت و هنر و نژاد و مقام و مدرك و منطقه جغرافيايى، به درجات بالا مى‌رسد؛ بلكه نردبان اوج در آخرت بر اساس عقل و ايمان و اخلاق و تقوا و قرآن و ... است كه هر كسى براى رسيدن به بالاترين درجه بايد در آرزو و تلاش به سر برد.

امام زين العابدين (عليه السلام) مى‌فرمايد:

مَعاشِرَ شِيعَتِنا! أَمَّا الْجَنَّةُ فَلَنْ تَفُوتَكُمْ سَرِيعاً كانَ اوْ بَطِيئًا وَلكِنْ تَنافَسُوا فِى الدَّرَجاتِ.«9»

اى شيعيان ما! هرگز بهشت قيامت از دست شما نخواهد رفت، چه شتاب كنيد و چه كندى نماييد، اما براى رسيدن به درجات آن با هم رقابت كنيد.

و نيز مى‌فرمايد:

عَلَيْكَ بِالْقُرآنِ فَإِنَّ اللَّهَ خَلَقَ الْجَنَّةَ بِيَدِهِ لَبِنَةً مِنْ ذَهَبٍ وَ لَبِنَةً مِنْ فِضَّةٍ وَ جَعَلَ مَلاطَها الْمِسْكَ وَ تُرابَهَا الزَّعْفرانَ وَ حَصْباءَها اللُّؤْلُؤ وَ جَعَلَ دَرَجاتِها عَلَى قَدْرِ آياتِ الْقُرآنِ فَمَنْ قَرَأَ الْقُرآنَ، قالَ لَهُ: إِقْرَأْ وَ ارْقَ وَ مَنْ دَخَلَ مِنْهُمُ الْجَنَّةَ لَمْ‌يَكُنْ فى‌ الْجَنَّةِ أَعْلى‌ دَرَجَةً مِنْهُ ما خَلا النَّبِيُّونَ وَ الصِّدِّيقُونَ.«10»

بر تو باد به قرآن، زيرا خداوند بهشت را به قدرت خود با خشتى طلا و خشتى از نقره ساخته است و گِل آن را از مشك خوش بوى و خاك آن را از زعفران و سنگفرش آن را مرواريد قرار داد و درجه‌هاى آن را به اندازه آيات قرآن قرار مقرّر نموده است. پس هر كه قرآن بخواند قرآن به او مى‌گويد: بخوان و بالا برو و هر كه از آنان وارد بهشت شود بالاتر از مرتبه و مقام او نباشد، مگر پيامبران و اهل صدق و درستى.

______________________________

(1)- نهج البلاغه: خطبه 175.

(2)- عبس (80): 11- 16.

(3)- واقعه (56): 77- 80.

(4)- حجرات (49): 13.

(5)- بحار الأنوار: 67/ 288، باب 56، حديث 16؛ الأمالى، شيخ صدوق: 321، حديث 8.

(6)- بحار الأنوار: 41/ 55، باب 105، حديث 4؛ علل الشرايع: 2/ 393، حديث 8.

(7)- اسراء (17): 70.

(8)- اسراء (17): 21.

(9)- بحار الأنوار: 71/ 308، باب 20، حديث 61؛ تفسير الامام العسكرى: 205، حديث 94.

(10)- بحار الأنوار: 8/ 133، باب 23، حديث 39؛ تفسير القمى: 2/ 259، ذيل آيه 65 سوره غافر.

ان يعذب الله قلبا اسكنه القرآن.
(خداوند قلبى را كه قرآن را در آن جاى داده عذاب نمى‌كند.)
مستدرك، ج 1، ص 287

ان الله سبحانه انزل كتابا هاديا بين فيه الخير و الشر.
(خداوند سبحان كتاب هدايت فرو فرستاد، و در آن هر خير و شرى را بيان فرمود.)
نهج البلاغه، خطبه 167


انتخاب شرح:
- حسین انصاریان - محمد رضا آشتیاني - محمد جعفر امامی - محمد بن سلیمان تنکابنی - محمد علي مدرسی چهاردهی - بدیع الزمان قهپائی - سید عليخان حسينی حسنی مدنی شيرازی - سید علیخان حسينی حسنی مدنی شيرازی - سید محمد باقر حسينی (داماد) - سید محمد باقر موسوی حسينی شيرازی - سید محمد حسین فضل الله - سید محمد شيرازی - سید نعمة الله جزائری - عباس علی موسوی - محمد جواد مغنیه - محمد دارابی - نبیل شعبان
پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^