فارسی
سه شنبه 04 ارديبهشت 1403 - الثلاثاء 13 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه



فراز 11 از دعای 42 ( جامۀ امن و امان در قیامت به واسطه قرآن )

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ أَدِمْ بِالْقُرْآنِ صَلَاحَ ظَاهِرِنَا ، وَ احْجُبْ بِهِ خَطَرَاتِ الْوَسَاوِسِ عَنْ صِحَّةِ ضَمَائِرِنَا ، وَ اغْسِلْ بِهِ دَرَنَ قُلُوبِنَا وَ عَلَائِقَ أَوْزَارِنَا ، وَ اجْمَعْ بِهِ مُنْتَشَرَ أُمُورِنَا ، وَ أَرْوِ بِهِ فِي مَوْقِفِ الْعَرْضِ عَلَيْكَ ظَمَأَ هَوَاجِرِنَا ، وَ اكْسُنَا بِهِ حُلَلَ الْأَمَانِ يَوْمَ الْفَزَعِ الْأَكْبَرِ فِي نُشُورِنَا .
خدایا! بر محمّد و آلش درود فرست و به وسیلۀ قرآن آراستگی ظاهر ما را تداوم بخش و خطرات وسوسه‌ها را از پنجه انداختن به سلامت درونمان باز دار و به سبب قرآن چرک دل‌هایمان و وابستگی گناهانمان را به وجودمان بشوی و امور از هم پاشیدۀ ما را به قرآن سامان بخش و در جایگاه ارائۀ اعمال به پیشگاهت، تشنگی ما را که زاییدۀ گرمای آنجاست، به سبب قرآن فرونشان؛ و در هنگام برانگیختنمان در روز وحشت بزرگ، به وسیلۀ قرآن بر ما جامه امن و امان پوشان.

قرآن، عامل آراستگى ظاهر و صفاى باطن‌

وجود انسان برخلاف وجود حيوان كه تنها با غريزه فطرى زندگى مى‌كند داراى دو چهره بيرونى و درونى است. انسان‌ها به وسيله آثار ظاهرى و نشانه‌هاى جسمانى يكديگر را مى‌شناسند و كمى فراتر با نشانه‌هاى عقلى و صفات اخلاقى شناسايى مى‌شوند.

اما خداوند متعال به دل‌ها و افكار مى‌نگرد و بسيارى از سرنوشت‌ها و كيفرهاى بشر بازتاب اعمال درونى اوست. به ويژه كه حضرت حق؛ اولين نعمت حقيقى آدم را عقل قرار داد و بر اين اساس نور هدايت و سعادت را به او بخشيده است و حقيقتِ زيبايى كه براى انسان برشمرده‌اند همين نيروى عقل و انديشه است.

امام حسن عسگرى (عليه السلام) در مواعظ خويش مى‌فرمايد:

حُسْنُ الصُّورَةِ جَمالٌ ظاهِرٌ وَ حُسْنُ الْعَقْلِ جَمالٌ باطِنٌ.«1»

نيكويى چهره، زيبايى ظاهر است و نيكويى خرد، زيبايى درون است.

اميرمؤمنان على (عليه السلام) در باب جايگاه خرد و كمال در آدمى مى‌فرمايد:

الْعَقْلُ غِطاءٌ سَتِيرٌ وَ الْفَضْلُ جَمالٌ ظاهِرٌ، فَاسْتُرْ خَلَلَ خُلُقِكَ بِفَضْلِكَ وَ قاتِلْ هَواكَ بِعَقْلِكَ تَسْلَمْ لَكَ الْمَوَدَّةُ وَ تَظْهَرْ لَكَ الْمَحَبَّةُ.«2»

عقل پرده پوشاننده درون است و برترى و شايستگى، زيبايى آشكار است.پس نادرستى اخلاقت را به فضلت بپوشان و با عقلت هوست را بكش، تا دوستى مردم برايت سالم بماند و محبّت تو بر آنها آشكار گردد.

اگر ظرف دل و فكر انسان جايگاه پاكى‌ها و پاك كننده‌ها باشد بسيارى از مشكلات درونى او درمان مى‌شود و صفاى ضميرى براى او فراهم مى‌شود.

هرگاه قرآن در دل پاك بنشيند و اثر تابناك خود را به جان بسپارد، ديگر جاى شبهه و كجروى پديد نمى‌آيد و تا پايان عمر در نور پرفروغ قرآن، زيبا زندگى مى‌كند ولى گاهى قرآن در فرودگاه آلوده‌اى مى‌نشيند و صاحب آن را نفرين مى‌كند كه در اين راستا؛ رسول اللّه اعظم (صلى الله عليه و آله) مى‌فرمايد:

كَمْ مِنْ قارئٍ لِلْقُرآنِ وَ الْقُرآنُ يَلْعَنُهُ.«3»

چه بسا خواننده قرآنى كه قرآن او را لعنت مى‌كند.

و نيز فرمود:

إِنَّ أَحَقَّ النَّاسِ بِالتَّخَشُّعِ فى‌ السِّرِّ وَ الْعَلانِيَةِ لَحامِلُ الْقُرآنِ.«4»

سزاوارترين مردم به خشوع داشتن نهان و آشكار در برابر خدا، داناى به قرآن است.

امام على (عليه السلام) در اين زمينه مى‌فرمايد:

لِيَكُنْ كُلُّ كَلامِكُمْ ذِكْرَ اللَّهِ وَ قِراءَةَ الْقُرآنِ، فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلى الله عليه و آله) سُئِلَ أَىُّ الْأَعْمالِ أَفْضَلُ عِنْدَاللَّهِ؟ قالَ: قِراءَةُ الْقُرآنِ وَ أَنْتَ تَمُوتُ وَ لِسانُكَ رَطْبٌ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ تَعالى‌.«5»

بايد همه سخنانتان ياد خدا و تلاوت قرآن باشد. همانا از پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله) پرسيده شد: چه عمل‌هايى نزد خداوند برتر است؟ فرمود: خواندن قرآن و اين كه وقت مرگ زبانت از ذكر خداوند متعال؛ تر و شاداب باشد.

انسان‌هايى كه جايگاه قرآن را در قلب آلوده و ظرف ناپاك درون قرار مى‌دهند به نوعى بى‌احترامى به ساحت كتاب اللّه روا مى‌دارند و در نتيجه موجب بى‌توفيقى در بهره بردن از آثار و بركات او خواهند شد.

مولاى ما على بن ابى طالب (عليه السلام) در كسب نورانيّت از قرآن مى‌فرمايد:

وَ تَعَلَّمُوا الْقُرآنَ فَانَّهُ أَحْسَنُ الْحَديثِ وَ تَفَقَّهُوا فيهِ فَانَّهُ رَبيعُ الْقُلُوبِ وَ اسْتَشْفُوا بِنُورِهِ فَانَّهُ شِفاءُ الصُّدورِ، وَ أَحْسِنُوا تِلاوَتَهُ فَانَّهُ أَنْفَعُ الْقَصَصِ.«6»

و قرآن بياموزيد كه بهترين گفتارست، ودر آن انديشه كنيد كه بهار دل‌هاست، و از نورش شفا خواهيد كه شفاى سينه‌هاست و آن را به نيكوترين صورت بخوانيد كه سودمندترين داستان سرايى است.

و در جاى ديگر از فضايل قرآن برمى‌شمرد و مى‌فرمايد:

يُنادِى مُنادٍ يَوْمَ الْقِيامَةِ: «أَلا انَّ كُلَّ حارِثٍ مُبْتَلًى فى حَرْثِهِ وَ عاقِبَةِ عَمَلِهِ غَيْرَ حَرَثَةِ الْقُرْآنِ». فَكُونُوا مِنْ حَرَثَتِهِ وَ اتْباعِهِ وَ اسْتَدِلُّوهُ عَلى‌ رَبِّكُمْ. وَ اسْتَنْصِحُوهُ عَلى‌ أَنْفُسِكُمْ، وَ اتَّهِمُوا عَلَيْهِ آراءَكُمْ وَ اسْتَغِشُّوا فيهِ اهْواءَكُمْ.«7»

ندادهنده‌اى در قيامت ندا مى‌دهد: «امروز هر انسانى دچار بذرى است كه افشانده و گرفتار نتيجه عمل خود است جز آنان كه زارع بذر قرآن در سرزمين حيات خود بودند پس از بذرافشانان قرآن و تابعان آن باشيد، آن را رهنماى بر خداى خود قرار دهيد، براى خود از قرآن طلب نصيحت كنيد، آراى خود را كه بر خلاف قرآن است متّهم نماييد و خواهش خود را كه مخالف قرآن است خائن بدانيد.

امام صادق (عليه السلام) مى‌فرمايد:

عَلَى كُلِّ جُزْءٍ مِنْ أَجْزائِكَ زَكاةٌ واجِبَةٌ لِلَّهِ عَزَّوَجَلَّ بَلْ عَلَى كُلِّ شَعْرَةٍ بَلْ عَلَى كُلِّ لَحْظَةٍ فَزَكاةُ الْعَيْنِ النَّظَرُ بِالْعَبْرَةِ وَ الْغَضِّ عَنِ الشَّهَواتِ وَ مايُضاهِيها وَ زَكاةُ الْأُذُنِ إِسْتماعُ الْعِلْمِ وَ الْحِكْمَةِ وَ الْقُرآنِ وَ فَوَائِدِ الدِّينِ مِنَ الْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ وَ النَّصيحَةِ وَ ما فِيهِ نَجاتُكَ بِالْإِعْراضِ عَمَّا هُوَ ضِدُّهُ مِنَ الْكِذْبِ وَ الْغِيبَةِ وَ أَشْباهِها.«8»

بر هر جزء از اجزاى تو زكاتى واجب است. بلكه بر هر موى بدن تو و بر هر نگاه تو زكاتى است. پس زكات چشم؛ نظر به عبرت گرفتن و فروبستن از خواهش‌ها و هر چه وابسته به آنهاست. و زكات گوش؛ گوش فرا دادن دانش و حكمت و قرآن و فايده‌هاى دينى از پند و اندرز و آنچه كه نجات تو در آن است به رو گردانى از خلاف آن از دروغ و بدگويى از ديگران و بهتان و مثل اينها.


حكايتى در نفوذ آيات قرآن مجيد

تاريخ اسلام پر از نشانه‌هاى نفوذ عجيب قرآن در دل‌هاى مؤمنان است و حتى غيرمسلمانان كه قلب‌هاى آماده‌اى داشتند با گوش دادن به صداى دلنشين آيات الهى به سوى حق مشتاق مى‌شدند.

از نمونه‌هاى بارز تأثير آيات قرآن كريم در قلب‌هاى مسلمانان صدر اسلام اين كه:

يكى از ياران پيامبر به نام ابوطلحه انصارى در مدينه نخلستان بسيار باشكوه و پربار و زيبايى در رو به روى مسجد رسول خدا (صلى الله عليه و آله) داشت كه همگان از آن به نيكى سخن مى‌گفتند، در آن چشمه آب زلالى بود كه هر گاه پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله) به آن باغ مى‌رفت از آن آب ميل مى‌كرد و وضو مى‌ساخت و همچنين آن باغ درآمد خوبى براى ابوطلحه داشت. پس از نزول آيه:

﴿لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّىٰ تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ﴾«9»

هرگز به [حقيقتِ‌] نيكى [به طور كامل‌] نمى‌رسيد تا از آنچه دوست داريد انفاق كنيد.

به خدمت پيامبر آمد و عرض كرد: مى‌دانم كه محبوب‌ترين اموال من همين باغ است ولى من مى‌خواهم آن را در راه خدا انفاق كنم تا ذخيره‌اى براى رستاخيز من باشد. اى رسول خدا! پس آن را در هر جا كه مصلحت مى‌دانى قرار بده.

پيامبر فرمود: آفرين بر تو، آفرين بر تو، اين ثروتى است كه براى تو سودمند خواهد بود. سپس فرمود: من صلاح مى‌دانم كه آن را به خويشاوندان نيازمند خود بدهى و ابوطلحه به دستور حضرت عمل كرد و آن را در ميان بستگان خود تقسيم نمود.«10»

______________________________

(1)- بحار الأنوار: 75/ 379، باب 29، حديث 4؛ أعلام الدين: 313.

(2)- الكافى: 1/ 20، حديث 13؛ وسائل الشيعة: 15/ 207، باب 8، حديث 20292.

(3)- بحار الأنوار: 89/ 185، باب 19، حديث 24؛ مستدرك الوسائل: 4/ 250، باب 7، حديث 4621.

(4)- الكافى: 2/ 604، حديث 5؛ بحار الأنوار: 89/ 185، باب 19، حديث 25.

(5)- مستدرك الوسائل 4/ 259، باب 10، ذيل حديث 4639؛ جامع الأخبار: 41.

(6)- نهج البلاغه: خطبه 109.

(7)- نهج البلاغه: خطبه 175.

(8)- بحار الأنوار: 93/ 7، باب 1، حديث 1؛ مصباح الشريعة: 51.

(9)- آل عمران (3): 92.

(10)- مستدرك الوسائل: 7/ 249، باب 44، حديث 8164؛ جامع أحاديث الشيعة: 8/ 413، حديث 1193.


انتخاب شرح:
- حسین انصاریان - محمد رضا آشتیاني - محمد جعفر امامی - محمد بن سلیمان تنکابنی - محمد علي مدرسی چهاردهی - بدیع الزمان قهپائی - سید عليخان حسينی حسنی مدنی شيرازی - سید علیخان حسينی حسنی مدنی شيرازی - سید محمد باقر حسينی (داماد) - سید محمد باقر موسوی حسينی شيرازی - سید محمد حسین فضل الله - سید محمد شيرازی - سید نعمة الله جزائری - عباس علی موسوی - محمد جواد مغنیه - محمد دارابی - نبیل شعبان
پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^