دعای 17 ( دعای پناه بردن به خداوند از شر شیطان ) ترجمه سید رضا آل ياسین

(1) خدايا بجوئيم از آن در پناه ز وسواس شيطن گمكرده راه مبادا كه بر مكر او دل نهيم روان بر هوسهاى باطل نهيم

(2) كه فرصت كند ديو نيرنگ ساز گشايد بر اين بندگان چنگ آز نهد دام تزوير آن فتنه‌جو كند بندگان تو بى‌آبرو گنه را نمايد به مكرش نكو كند زشت را در نظر خوبرو و يا آنكه زيبا شود زشت رو به ترفند آن گمره فتنه‌جو بگرداندم از عبادات تو بدينسان كنم ترك طاعات تو

(3) تو تاييد كن تا عبادت كنيم برانش، كه شايسته طاعت كنيم سر افكنده‌اش ساز در نابكار به مهرت به بنديم دل استوار تو در بين ما سخت سدى بساز كه نشكافد آن ديو نيرنگ باز

(4) خدايا بجان محمد (ص) درود تو بفرست و بر عترتش آنكه بود رهش را بيانداز بر دشمنان رعايت ز ما كن، نگهدارمان ز نيرنگ او جان ما دور دار دعاهايمان نيك منظور دار

(5) خدايا بجان محمد (ص) درود تو بفرست و بر عترتش آنكه بود بفرما ز ارشاد خود بهره‌مند كه گرديم از مكر او بيگزند ز تقوى بده توشه‌اى اى كردگار به ارشادمان از خطا دور دار

(6) چنان ساز دلهايمان بى‌خطر كه راهى نماند بدان حيله‌گر

(7) شناسايمان كن، كه آن نادرست نراند، بدان ره كه منفور تست دگر بر نبردش دل آماده ساز در اين باره الهام فرما به راز هم از خواب غفلت تو بيدار دار به رزمش تو با بندگان باش يار

(8) به انكار كارش بفرماى دل به لطفت همه حيله‌اش در گسل

(9) خدايا بجان محمد (ص) درود تو بفرست و بر عترتش آنكه بود بگردان ز ما سلطه‌ى اهرمن اميدش بدينسان تو از ما بكن ز اغواى شيطانمان دور دار بمانيم ما پاك و پرهيزگار

(10) خدايا بجان محمد (ص) درود تو بفرست و بر عترتش آنكه بود دگر نيز اقوام و خويشانمان پدر، مادر و خيل وابستگان چنين نيز فرزند و همسايگان دگر نيز جمعيت مومنان نگهدار از آن ديو گمكرده راه ز شرش نگهدارمان در پناه در آن دژ كه باشد بدو بسته راه در آن غار باشيمت اندر پناه زره نيز بر ما بدار استوار سلاحى كه جنگيم در كارزار

(11) خدايا تو تعميم ده اين دعا به يكتاپرستان، ز راه سخا هم آنان كه با اهرمن دشمنند به اخلاص در بندگى يكدلند كسانيكه از دانش ايزدى گرفتند يارى عليه بدى

(12) گره‌هاى بر بسته‌ى اهرمن خدايا تو بگشاى از جان و تن اگر دوخت، شيطان خودت پاره كن بهم بشكنش دفع پتياره كن چو تصميم گيرد، ورا بازدار و گر ساخت محكم، تو ناساز دار

(13) در انداز اندر سپاهش شكست بدران، اگر دام نيرنگ بست دژش منهدم ساز و برگشته حال همان، بينى‌اش را تو بر خاك مال

(14) قرارش بده، در صف دشمنان فرارش ده از محفل دوستان چنان كن، بمانيم از او جدا جوابش نگوئيم چون زد صلا هر آنكس به فرمان ما داد گوش بگوئيمش بر ضد شيطان بكوش ور از نهى ما باز گردد ز راه نمانيمش گردد ز شيطان تباه

(15) خدايا بجان محمد (ص) درود كه او ختم پيغمبران تو بود درود از تو بر سرور مرسلين بود نيز، بر خاندانش چنين خدايا تو بر مومنين، مومنات پناهى بده در طريق نجات دگر نيز خويشان و وابستگان همى در پناهت نگهدارمان

(16) دعاهايمان را اجابت نما همانها كه رفتست از ياد ما ببخشايمان، رتبه‌ى مومنان به آمين پروردگار جهان