فارسی
شنبه 01 ارديبهشت 1403 - السبت 10 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه



فراز 22 از دعای 16 ( گرایش انسان به بدی ها )

ثُمَّ لَمْ يَنْهَنِي ذَلِكَ عَنْ أَنْ جَرَيْتُ إِلَى سُوءِ مَا عَهِدْتَ مِنِّي
سپس این همه الطاف و عنایاتت نسبت به من، مرا از گرایش به بدی‌هایی که از من سراغ داری باز نداشت.

2- غفلت‌

راغب اصفهانى مى‌نويسد:

«غفلت، سهو و لغزشى است كه به خاطر كمى مراقبت و كمى هوشيارى و بيدارى دامنگير انسان مى‌شود«1»

وقتى انسان بر اثر غرق شدن در مادّيات و لذّات جسمى و خوشى‌هاى زودگذر و دچار شدن به ثروت اندوزى و نشست و برخاست با بازيگران و بى خبران و دورى از مدرسه و مسجد و ترك رابطه با عالم ربانى، دچار غفلت از واقعيت‌ها و حقايق و عبادات و حسنات و ياد آخرت شود، البته از فيوضات الهيه محروم و ممنوع و به تدريج درهاى سعادت دنيا و آخرت بر او بسته مى‌گردد!

غفلت به معناى جهل به واقعيت‌ها و نادانى نيست، بلكه غافل كسى است كه كثرت امور مادى و شهوانى و دوستان ناباب و معاشران ناجنس و طمع‌كارى و حرص، بين او و بين آنچه به آن توجه داشته جداى انداخته است.

بسيارى از مردم از زمان كودكى مسئله بسيار مهم قيامت را از پدر و مادر و آموزگار و معلم و عالمان ربانى شنيده‌اند و چه بسا تا مدتى از عمر به آن توجه داشتند و بر مبناى ايمان به قيامت فعاليت مى‌كردند، اما با روى آوردن دنيا به آنان و پيدايش زمينه‌هاى شهوات و جاه و مقام و كار زدگى و حالت حرص و طمع و تكاثر، نسبت به روز جزا بى‌توجه شدند و از آن حقيقت عظيمه الهيه غفلت كردند و از پى آن غفلت به زيان وخسران ابدى دچار شدند.


غفلت در آيات قرآن‌

﴿اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسَابُهُمْ وَهُمْ فِي غَفْلَةٍ مُعْرِضُونَ﴾«2»

حسابرسى [آنچه در مدت عمرشان انجام داده‌اند] نزديك شده در حالى كه آنان با [فرو افتادن‌] در غفلت [از دلايل اثبات كننده معاد] روى گردانند.

﴿وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ ۖ وَلَا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۖ وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا﴾«3»

با كسانى كه صبح و شام، پروردگارشان را مى‌خوانند در حالى كه همواره خشنودى او را مى‌طلبند، خود را پايدار و شكيبا دار، و در طلب زينت و زيور زندگى دنيا ديدگانت [از التفات‌] به آنان [به سوى ثروتمندان‌] برنگردد، و از كسى كه دلش را [به سبب كفر و طغيانش‌] از ياد خود غافل كرده‌ايم و از هواى نفسش پيروى كرده و كارش اسراف و زياده‌روى است، اطاعت مكن.


غفلت در روايات‌

در باب غفلت، كلمات نورانى و حكيمانه‌اى از مولاى عارفان حضرت امير مؤمنان (عليه السلام) است:

الْغَفْلَةُ ضَلالَةٌ.«4»

غفلت، گمراهى است.

الْغْفَلَةٌ فَقْدٌ.«5»

غفلت، نداشتن است.

الْغَفْلَةُ ضِدُّ الْحَزْمِ.«6»

غفلت، ضد تدبير است.

وَيْلٌ لِمَنْ غَلَبَتْ عَلَيْهِ الْغَفْلَةُ فَنَسِىَ الرَّحْلَةَ وَ لَمْ يَسْتَعِدَّ.«7»

واى بر كسى كه غفلت بر او غلبه كند، پس مسئله سفر به سوى آخرت را فراموش نمايد و براى روز قيامت خود را آماده ننمايد.

فيا لَها حَسْرَةً عَلى‌ كُلِّ ذى غَفْلَةٍ انْ يَكُونَ عُمْرُهُ عَلَيْهِ حُجَّةً، وَ انْ تُؤَدِّيَهُ ايّامُهُ الَى شِقْوَةٍ.«8»

آه اى حسرت و اندوه بر صاحب غفلتى كه ايّام عمرش بر او حجت است و او روزگارش را به شقاوت مى‌سپارد!

در حديث معراج آمده است:

يا احْمَدُ، اجْعَلْ هَمَّكَ هَمّاً واحِداً، فَاجْعَلْ لِسانَكَ لِساناً واحِداً، وَ اجْعَلْ‌ بَدَنَكَ حَيّاً لاتَغْفُلُ عَنّى، مَنْ يَغْفُلْ عَنّى لا ابالى بِاىِّ وادٍ هَلَكَ.«9»

اى احمد، اراده و همّتت را اراده واحد و زبانت را يك زبان قرار ده و بدنت را با عبادت زنده بدار و از من غفلت مكن، كسى كه از من غافل گردد، باك ندارم كه او را در چه سرزمينى هلاك كنم.

گرفتاران دام غفلت، اگر چه مغز و قلبشان انبان علم باشد و از اصطلاحات چيزى بدانند، حركتشان بى نور و زندگيشان شب ديجور و جام روحشان پر از شراب غرور است.

علم‌هاى اهل دل حمّالشان‌

علم‌هاى اهل تن احمالشان‌

علم چون بر دل زند يارى شود

علم چون بر تن زند بارى شود

گفت ايزد يحمل اسفاره‌

بار باشد علم كان نبود زهو

علم كان نبود زهو بى‌واسطه‌

آن نپايد همچو رنگ ماشطه‌

ليك چون اين بار را نيكو كشى‌

بار برگيرند و بخشندت خوشى‌

هين بكش بهر خدااين بار علم‌

تا ببينى در درون انبار علم‌

تا كه بر رهوار علم آئى سوار

آنگهان افتد تو را از دوش بار

از هواها كى رهى بى جام هو

اى ز هو قانع شده با نام هو

(مولوى)

______________________________

(1)- المفردات، راغب اصفهانى: كلمه «غفلت».

(2)- انبياء (21): 1.

(3)- كهف (18): 28.

(4)- غرر الحكم: 310، حديث 7170.

(5)- غرر الحكم: 57، حديث 581.

(6)- غرر الحكم: 266، حديث 5758.

(7)- غرر الحكم: 146، حديث 2656.

(8)- نهج البلاغه: خطبه 63؛ الكافى: 1/ 299، حديث 6؛ بحار الأنوار: 42/ 207، باب 127، حديث 11.

(9)- بحار الأنوار: 74/ 28، باب 2، ذيل حديث 6؛ ارشاد القلوب، ديلمى: 1/ 205.


انتخاب شرح:
- حسین انصاریان - محمد رضا آشتیاني - محمد جعفر امامی - حسن ممدوحی کرمانشاهی - محمد بن سلیمان تنکابنی - محمد علي مدرسی چهاردهی - بدیع الزمان قهپائی - سید عليخان حسينی حسنی مدنی شيرازی - سید علیخان حسينی حسنی مدنی شيرازی - سید محمد باقر حسينی (داماد) - سید محمد باقر موسوی حسينی شيرازی - سید محمد حسین فضل الله - سید محمد شيرازی - سید نعمة الله جزائری - عباس علی موسوی - محمد جواد مغنیه - محمد دارابی - نبیل شعبان
پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^