فارسی
جمعه 31 فروردين 1403 - الجمعة 9 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

ارْحَمُوا تُرْحَموا وَاغفِروا يُغْفَرْ لَكُم

كنز العمال : 3 / 164

بخش ششم

كشتزار دنيا و دروگاه آخرت

دنيا مزرعه ی آخرت

از آيات قرآن و روايات استفاده می شود كه خدای مهربان دنيا را برای بندگانش به منزله ی مزرعه و كشتزار برای آخرت قرار داده است . انسان بايد در سايه ی تعاليم وحی و هدايت انبيا و امامان چند روزی كه در دنياست مانند زارعی عاقل و دهقانی بصير بذر ايمان و عمل صالح و حسن خلق را در اين كشتزار بپاشد ، و پس از ورود به آخرت بهترين محصول و ميوه را كه رضای حق و بهشت جاويد است تحصيل كند .

انسان با همه ی وجود بايد مواظب باشد زرق و برق امور مادی ، و ظاهر دل فريب اجناس و عناصر ، او را از زراعت برای آخرت غافل نكند ، و به هوا و هوس و شهوات نامناسب دچار ننمايد ، و از شاهراه هدايت به دركات انحراف و ضلالت نيندازد ، كه اگر چنين شود از وجود او موجودی چون فرعون و قارون و نمرود و شداد و معاويه و يزيد ساخته می شود كه به چيزی در دنيا جز آدم كشی و غارتگری و پايمال كردن حقوق انسان ها و مخالفت با حقايق و ضدّيت با پيامبران و امامان رضايت نخواهد داد .

آنان كه با بی خبری از حقايق و جهل به معارف و جدای از هدايت حق زندگی می كنند ، منتهای آرزو و آخرين هدف و تنها مقصدشان دنياست ، و ماورای آن چيزی را نمی بينند . آنان با چنين انديشه ای يقيناً گرد حقايق نمی گردند ، و به شجره ی طيبه ی ايمان وصل نمی شوند ، و عمل صالحی را انجام نمی دهند ، و به


صفحه 134


مكارم اخلاقی آراسته نمی گردند ; وجودشان از نظر سيرت و حركات از هر حيوانی حيوان تر و از هر درنده ای درنده تر و از هر شيطانی خبيث تر است .

اينان به خاطر گرايش غلط و اشتباه و باطلشان به دنيا ، قلبشان هم چون سنگی سخت و بلكه سخت تر از سنگ است كه هيچ بذری از بذرهای معنوی و الهی و ملكوتی در قلبشان رشد و نمو نمی كند ، بلكه بذرهای معنوی در قلب آنان تباه و ضايع می گردد .

اينان به خاطر اين كه از اين حقيقت ناب كه در كلام معصوم آمده كه :

الدُّنيا مَزْرَعَةُ الآخِرَة(1) .

دنيا مزرعه ی آخرت است .

غافلند . در شوره زار وجودشان جز بذر گناه و معصيت نمی كارند ; بذری كه محصولش خشم و نفرت خدا و عذاب دردناك دوزخ است .

دنيايی كه در قرآن و روايات مذمت شده در حقيقت نگاه اين گونه بی خبران و برداشت اشتباه آنان و انديشه ی باطل و غلط ايشان است كه به سبب انحراف در نگاه و برداشت و انديشه عناصر و اجناس و مواد و ابزار را جز در مسير شهوات حيوانی و غرايز نفسانی و هرگونه گناه و معصيت و زشتی و آلودگی به كار نمی گيرند ، و خود را به خسارت ابدی و زيان هميشگی دچار می كنند .

اتصال به چنين دنيايی با چنين نگاه و برداشت و انديشه ای عامل تخريب انسانيت و از دست دادن آخرت آباد و محروم ماندن از فيوضات حضرت رب الارباب و دور شدن از رحمت حق و دچار شدن به پوچی و پوكی و بر باد رفتن استعدادهای معنوی و سقوط در منجلاب معاصی و ورود به هلاكت ابدی و باز ماندن از سعادت و خوشبختی هميشگی و سرمدی است .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ عوالی اللآلی : 1 / 267 ، الفصل العاشر ، حديث 66 ; بحار الانوار : 70 / 148 ، باب 124 .


صفحه 135


از ديدگاه قرآن و روايات ، دنيا مدرسه ای است كه بايد در آن معرفت آموخت ; خزينه ای است كه بايد در آن گنج سعادت اندوخت ; خياط خانه ای است كه بايد در آن برای جسم و جان لباس طاعت و عبادت دوخت ; و گذرگاهی است كه بايد از آن به سوی آخرت كوچيد ; و مزرعه ای است كه بايد در آن بذر ايمان و عمل و اخلاق كاشت .

بدان ای دل اگر هستی تو عاقل *** كه يك دم می نشايد بود غافل

به روز و شب عبادت كرد بايد *** دل و جانت قرين درد بايد

از آن بخشيدت ای جان زندگی را *** كه تا بندی كمر مر بندگی را

به راه بندگی چون اندر آيی *** به قدر وسع خود جهدی نمايی

عبادت را اساس راه دين دان *** عبادت بود مقصودش يقين دان

به كارت هرچه آمد ظاهر شرع *** بياموز از فقيهی اصل تا فرع

وضو و غسل و اركان طهارت *** تمامت فهم كن اندر عبادت

همان حكم نماز و روزه ی خويش *** بخوان و فهم كن آن گه بينديش

همان حكم زكات و حج يك سر *** اگر مالت بود بر خوان ز دفتر

همان حكم حلال و هر حرامی *** همی خوان تا كه يابی نيك نامی

ز شخص عالم اين يكسر بياموز *** كه تا روزت شود پيوسته فيروز

ز غير حق تبری كن تو جانا *** كه تا بينا شوی در راه و دانا

قيامت و دروگران

در صحنه ی باعظمت قيامت بيش از دو دسته ی دروگر وجود ندارد :

1 ـ دسته ای كه نگاهشان به دنيا ـ زمانی كه در دنيا بودند ـ نگاهی صحيح و درست بود ، و بر پايه ی آن نگاه ، دنيا را مزرعه ی آخرت به حساب آوردند ، و به همين سبب همه ی توان و همت خود را برای كاشتن بذر ايمان و عمل


صفحه 136


و اخلاق به كار گرفتند ، و در قيامت كِشته ی خود را كه به صورت خشنودی حق و بهشت جلوه می كند درو می كنند ، و تا ابد از اين محصول شيرين بهره می گيرند .

2 ـ دسته ای كه نگاهشان به دنيا ـ زمانی كه در دنيا بودند ـ نگاهی باطل و نادرست بود و بر پايه ی آن نگاه ، دنيا را جز خانه ای برای خوش گذرانی و شكم چرانی و شهوت رانی نديدند ; و به همين خاطر همه ی توان و همت خود را برای پاشيدن بذر گناه و معصيت و تجاوز و ستم به كار گرفتند ، و در قيامت كِشته ی خود را كه به صورت خشم و نفرت حق و هفت دوزخ آشكار می شود درو می كنند ، و تا ابد از اين محصول تلخ و ناگوار را با ذلت و خواری می چشند ، و كسی هم آنان را برای نجات از اين وضع ناهنجار ياری نمی دهد ، و دست شفاعت به سويشان دراز نمی كند ، و بردارنده ی باری بار آنان را به دوش خود برنمی دارد . چنان كه در قرآن مجيد آمده :

( وَلاَ تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَی )(1) .

و هيچ كس بار گناه ديگری را به دوش نمی كشد .

آری ، قيامت روز عدل و انصاف و حساب و ميزان است ، و جز نور اسما و صفات حق و حسنات اخلاقی نوری در آن پرتوافشانی نمی كند . تمام قدرت و همه ی شوكت در آن روز در اختيار خداست ; و خدا در آن روز با همه ی بندگانش به عدل و داد و انصاف و لطف و كرم و محبت رفتار می كند ، و كسی را مجبور نمی كند كه برای نجات كسی باری از گناه آن كس را به دوش خود بردارد ، بلكه هر خلاف كاری در گرو اعمال خود است ، به جز اهل ايمان كه حرّ و آزادند و باری بر دوش ندارند .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ اسراء ( 17 ) : 15 ; فاطر ( 35 ) : 18 ; زمر ( 39 ) : 7 .


صفحه 137


در آن روز تمام وسايل نجات از بدكاران قطع می شود ، و آنان برای رهايی خود از عذاب هيچ وسيله ای را نمی يابند . ولی اهل ايمان برای نجات سريع خود وسايلی چون ايمان و عمل و به ويژه حسنات اخلاقی و شفاعت شفيعان را در اختيار دارند .

قرآن درباره ی بدكاران كه راهی به هيچ وسيله ای ندارند می فرمايد :

( إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِينَ اتُّبِعُوا مِنَ الَّذِينَ اتَّبَعُوْا وَرَأَوُا الْعَذَابَ وَتَقَطَّعَتْ بِهِمُ الاَْسْبَابُ )(1) .

آنگاه كه سردمداران ( كفر و شرك و سركشان و طاغوتيان و شاهان و قلدران ) از پيروانشان بيزاری می جويند ; و عذاب را مشاهده كنند ، و ميانشان پيوندها ( و همه ی وسايل نجات ) بريده شود .

فرار بدكاران از بدكاران در قيامت

كتاب های شيعه و اهل سنت از پيامبر روايت كرده اند كه :

مادری با فرزندش كه هر دو بار گناه سنگين دارند وارد عرصه ی قيامت می شوند . مادری كه كانون مهر و محبت و عشق ورزی به فرزند است ;

مادری كه برای پرورش فرزندش حاضر است از شيره ی جانش به فرزند شير دهد ;

مادری كه برای نجات فرزندش از آسيب و بلا حاضر است خود را به هر آب و آتشی بزند ;

مادری كه ضرب المثل مهر و محبت است ;

اين مادر در قيامت به فرزندش می گويد : به ياد داری نه ماه تو را در شكم

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ بقره ( 2 ) : 166 .


صفحه 138


خود حمل كردم و دو سال در آغوشم به تو شير دادم و چگونه در هر موقعيتی از تو نگه داری و حفاظت كردم و برای به ثمر رسيدنت چه رنج هايی را تحمل نمودم ، اكنون بيا مقداری از بار گناه من را به پرونده ی خود منتقل كن تا مرا به دوزخ نبرند .

ولی فرزند با شنيدن اين پيشنهاد از مادر می گريزد و فرار را بر قرار ترجيح می دهد تا ديگر بار اين پيشنهاد را نشنود  !!

آری ، قيامت برای بدكاران روزی است كه :

( يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ * وَأُمِّهِ وَأَبِيهِ * وَصَاحِبَتِهِ وَبَنِيهِ )(1) .

روزی كه ] در قيامت [ انسان از برادر و پدر و مادر و همسر و فرزندش می گريزد .

ولی شايستگان در قيامت به سوی يكديگر می روند و از ديدن و شناخت يكديگر مسرور و شاد می شوند و با هم در سايه ی رحمت حق اجتماع می كنند . و آنان كه از سرمايه ی معنوی بيشتری برخوردارند از برادران و خواهران دينی خود در پيشگاه حق شفاعت می كنند و خدای مهربان شفاعتشان را می پذيرد .

حسنات اخلاقی در كلام حضرت حق

شايستگان ، به خاطر ايمان و عمل صالح به ويژه حسنات اخلاقی در بهشت عنبر سرشت كنار هم به سر می برند و حتی پدران و همسران و ذريه ی پاكشان با آنان همنشين هستند . قرآن مجيد در اين زمينه می فرمايد :

( الَّذِينَ يُوفُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَلاَ يَنقُضُونَ الْمِيثَاقَ * وَالَّذِينَ يَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَن يُوصَلَ وَيَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَيَخَافُونَ سُوءَ الْحِسَابِ * وَالَّذِينَ

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ عبس ( 80 ) : 34 ـ 36 .


صفحه 139


صَبَرُوا ابْتِغَاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلاةَ وَأَنفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرّاً وَعَلاَنِيَةً وَيَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُولئِكَ لَهُمْ عُقْبَی الدَّارِ * جَنَّاتُ عَدْن يَدْخُلُونَهَا وَمَن صَلَحَ مِنْ آبَائِهِمْ وَأَزْوَاجِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَالْمَلائِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِم مِن كُلِّ بَاب * سَلامٌ عَلَيْكُم بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَی الدَّارِ )(1) .

كسانی كه همواره به عهد خدا وفا می كنند و پيمان را نمی شكنند * و آنان كه پيوندهايی را كه خدا به اتصال آن فرمان داده متصل می دارند و از پروردگارشان می ترسند و از بدی حساب بيم دارند * و كسانی كه برای تحصيل خوشنودی پروردگارشان صبر می كنند ، و نماز را برپا می دارند ، و از آنچه به آنان روزی داده ايم در پنهان و آشكار انفاق می كنند ، و با خوبی بدی را دفع می نمايند ، عاقبت خوش سرای ديگر برای آنان است * بهشت های جاويدانی كه وارد آن می شوند و نيز پدران و همسران و فرزندان شايسته ی آنان و فرشتگان از هر دری بر آنان وارد می شوند ] و می گويند : [ * سلام و سلامتی بر شما به خاطر صبر و استقامتی كه از خود نشان داديد ، چه عاقبت نيك اين سرا نصيب شما شد » .

در اين آيات شريفه به هشت مورد از حسنات اخلاقی و به يك مورد از موارد عبادت و بندگی كه هر يك به جای خود از بذرهای پرثمر معنوی است اشاره شده است . بذرهايی كه وقتی در كشتزاری چون دنيا به دست مؤمن كاشته می شود محصولش بهشت های پايدار و استقبال فرشتگان و همنشين شدن او با پدران و همسران و فرزندان شايسته در جوار حق است .

حسنات و مكارم اخلاقی كه در هشت مورد در اين آيات آمده عبارت
است از :

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ رعد ( 13 ) : 20 ـ 24 .


صفحه 140


1 ـ وفای به عهد . 2 ـ نشكستن پيمان . 3 ـ حفظ پيوند با آنان كه خدا به پيوند با آنان فرمان داده است . 4 ـ ترس از عظمت حق . 5 ـ بيم از بدی حساب . 6 ـ صبر و استقامت . 7 ـ انفاق در پنهان و آشكار . 8 ـ دفع بدی با خوبی .

و يك موردی كه در اين آيات از موارد عبادت به آن اشاره شده است ، نماز است .

راستی عجيب است ، اكثر چيزی كه انسان را به خشنودی حق و استقبال فرشتگان و بهشت های جاويد و همنشينی با نيكان از اقوام در جوار حق می رساند حسنات اخلاقی است .

به قول شاعر نيك گفتار ، صابر همدانی :

عشق بازان حقيقی همگی جان همند *** زان كه در راه وفا پيرو جانان همند

آن يكی را نتوان زان ديگری خواند جدا *** چون سراپا همه گوشند و به فرمان همند

گرچه هريك به گلی مايل و دلباخته اند *** خيل نخل اند و در اين باغ نگهبان همند

همه روشن دل و شيرين سخن و رازينوش *** طوطی و آينه دار و شكرستان همند

زان به صورت ننشينند سر خوان كسی *** كه به معنا همگی ريزه خور خوان همند

چند روزی كه در اين دير سپنج اند مقيم *** ميزبان هم و يار هم و مهمان همند

آگهانند ز حال دل هم در همه حال *** گويی از راه درون مرغ سليمان همند

صاحب طينت تكوين و تلوّن نپذير *** باغبان هم گل های گلستان همند

زان بود قسمتشان زندگی جاويدان *** تا نگويند كه مستوجب هجران همند

در اينجا لازم است برای هريك از موارد هشت گانه ی حسنات اخلاقی كه در آيات سوره ی مباركه ی رعد مطرح است يك يا چند روايت از پيامبر اسلام و اهل بيت گرامش ذكر كنيم تا بيش از پيش ارزش حسنات اخلاقی روشن شود .


صفحه 141


وفای به عهد

ابی مالك می گويد به حضرت زين العابدين (عليه السلام) گفتم : از تمام قوانين دين مرا آگاه كن . حضرت فرمود :

قَولُ الحَقِّ والحُكمُ بِالعَدلِ وَالوَفاءُ بالعَهدِ(1) .

گفتار حق و داوری به عدالت و وفای به عهد .

حضرت رضا (عليه السلام) از پدرانش از پيامبر خدا روايت می كنند كه آن حضرت فرمود :

مَن عَامَل النّاسَ فَلَم يَظْلِمهُم ، وَحدَّثَهُم فَلم يَكْذِبهُم ، وَوعَدَهُم فَلَمْ يُخْلِفْهُم ، فَهُو مِمَّن كَمُلَت مُرُوءَتُهُ ، وَظَهَرتْ عِدالَتُه ، ووَجَبتْ اُخوَّتُهُ ، وَحَرُمَتْ غِيبَتُهُ(2) .

كسی كه با مردم معامله كند و به آنان ستم نورزد ، و سخن بگويد و به آنان دروغ نگويد ، و به آنان وعده دهد و خلف وعده نكند ، از كسانی است كه مروّتش كامل شده ، و عدالتش آشكار گشته ، و برادری اش واجب شده ، و غيبتش حرام است .

نشكستن پيمان

اميرالمؤمنين(عليه السلام) هنگام وقوع حادثه ی جنگ جمل و شكايت بسيار سخت از طلحه و زبير ـ كه در مورد آن حضرت پيمان شكنی كردند ـ در نامه ای به شيعيانشان نوشتند : سه خصلت است كه در قرآن آمده و بازگشت آثار شومش به خود مردم است : تجاوز ، حيله ، شكستن پيمان . خدا فرموده :

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ خصال : 1 / 113 ، حديث 90 ; بحار الانوار : 72 / 92 ، باب 47 ، حديث 1 .

2 ـ خصال : 1 / 208 ، حديث 28 ; عيون اخبار الرضا : 2 / 30 ، باب 31 ، حديث 34 .


صفحه 142


( . . . يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا بَغْيُكُمْ عَلَی أَنفُسِكُم . . . )(1) .

ای مردم ! تجاوزتان فقط به زيان خود شماست .

( . . . فَمَن نَكَثَ فَإِنَّمَا يَنكُثُ عَلَی نَفْسِهِ . . . )(2) .

و كسی كه پيمان بشكند فقط به زيان خود می شكند .

( . . . وَلاَ يَحِيقُ الْمَكْرُ السَّيِّئُ إِلاَّ بِأَهْلِهِ . . . )(3) .

و مكر زشت و حيله ی بد جز اهلش را محاصره نمی كند .

سپس نوشته ی خود را به اين جمله خاتمه دادند كه : طلحه و زبير بر ما ستم و تجاوز كردند ، و بيعت مرا شكستند و با من مكر و حيله نمودند(4) .

حفظ پيوند با آنان كه خدا فرمان داده است

از اين واقعيت در معارف الهی تعبير به صله ی رحم شده است . صله ی رحم واقعی عبارت است از رسيدگی مادی و معنوی به خويشاوندان و حداقل زيارت آنان .

پيامبر فرمود :

كسی كه خوشحال می شود در رزقش فراخی و وسعت آيد و اجل و مرگش به تأخير افتد صله ی رحم كند(5) .

و نيز آن حضرت فرمود :

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ يونس ( 10 ) : 23 .

2 ـ فتح ( 48 ) : 10 .

3 ـ فاطر ( 35 ) : 43 .

4 ـ بحار الانوار : 32 / 107 ، باب 1 ، حديث 78 ; تفسير برهان : 3 / 366 .

5 ـ عن أنس عن النبی (صلی الله عليه وآله وسلم) قال : من سره أن يبسط له فی رزقه وينسأ له فی أجله فليصل رحمه .

خصال : 1 / 32 ، حديث 112 ; بحار الانوار : 71 / 89 ، باب 3 ، حديث 5 .


صفحه 143


كسی كه با جان و مالش به سوی خويشاوند رود تا صله ی رحم كند خداوند پاداش صد شهيد به او عطا می كند ، و برای او به هر قدمی چهل هزار حسنه خواهد بود ، و چهل هزار بدی از او محو می شود ، و به همين اندازه درجاتش را بالا می برند ، و گويی خدا را صد سال در حال صبر و طلب رضای او عبادت كرده است(1) .

ابوبصير می گويد : از حضرت صادق (عليه السلام) شنيدم می فرمود :

رحم آويخته به عرش است ، می گويد : خدايا ! پاداش ده كسی كه با من صله داشته ; و از رحمت قطع كن كسی كه با من قطع رحم كرده . و آن رحم آل محمد است(2) .

خوف از خدا

بر انسان واجب است تا زمانی كه در دار تكليف و سرای مسؤوليت به سر می برد از عظمت حضرت حق و حكم و داوری اش در قيامت و عذاب سوزان جاويدی كه برای منكرين و مخالفين آماده كرده است بترسد .

محصول و ميوه ی پرمنفعت اين گونه ترس بدون ترديد خودداری از معاصی و گناهان است .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ قال النبی : من مشی إلی ذی قرابة بنفسه وماله ليصل رحمه أعطاه الله عزّ وجل أجر مائة شهيد وله بكل خطوة أربعون ألف حسنة ويمحی عنه أربعون ألف سيئة ويرفع له من الدرجات مثل ذلك وكأنما عبد الله مائة سنة صابرا محتسبا .

امالی صدوق : 431 ، المجلس السادس والستون ، حديث 1 ; بحار الانوار : 71 / 89 ، باب 3 ، حديث 6 .

2 ـ عن أبی بصير ، عن أبی عبد الله (عليه السلام) ، قال : سمعته يقول : إن الرحم معلقة بالعرش يقول اللهم صِل من وصلنی واقطع من قطعنی وهی رحم آل محمد وهو قول الله عز و جل ( الَّذِينَ يَصِلُونَ ما أَمَرَ اللّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ ) ورحم كل ذی رحم .

كافی : 2 / 151 ، باب صلة الرحم ، حديث 7 ; وسائل الشيعه : 21 / 534 ، باب 17 ، حديث 27790 : 2 / 493 .


صفحه 144


انسان وقتی بترسد كه وجودی عظيم چون حضرت حق مراقب و مواظب اوست ، و در هيچ لحظه ای و در هيچ مكانی و در خلوت و آشكاری از او غايب نيست ، و بداند كه محصول تلخ گناه ، گرفتاری شديد در حسابرسی و سپس دچار شدن به دوزخ است ، يقيناً از گناه خودداری می كند . بنابراين حالت خوف در اين جهت از عالی ترين حالات انسان و از برترين مكارم و محاسن اخلاقی است .

امام صادق (عليه السلام) به يكی از يارانش به نام اسحاق بن عمار فرمود :

ای اسحاق ! از خدا بترس چنان كه گويی او را با دو چشم سر در برابر خود می بينی ، و اگر تو او را نمی بينی بی ترديد او تو را می بيند ; و اگر اعتقادت بر اين باشد كه او تو را نمی بيند يقيناً كافر شده ای ; و اگر معتقدی كه تو را می بيند آن گاه در برابر ديد او دست به گناه بزنی مسلماً او را از پست ترين بينندگان قرار داده ای !!(1)

و نيز آن حضرت فرمود :

مَن عَرَفَ اللهَ خَافَ اللهَ ، وَمَن خَافَ اللهَ سَخَتْ نَفْسُهُ عَنِ الدُّنيَا(2) .

كسی كه خدا را بشناسد خداترس می شود و كسی كه خداترس شود لذت ها و شهواتی را كه موجب خشم خداست ترك می كند .

رسول خدا فرمود :

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ عن إسحاق بن عمار ، قال : قال أبو عبد الله (عليه السلام) : يا إسحاق ! خف الله كأنك تراه ، وإن كنت لا تراه فإنه
يراك ، وإن كنت تری أنه لا يراك ، فقد كفرت ، وإن كنت تعلم أنه يراك ثم برزت له بالمعصية فقد جعلته من أهون الناظرين .

اصول كافی : 2 / 67 ، باب الخوف و الرجاء ، حديث 2 ; بحار الانوار : 67 / 355 ، باب 59 ، حديث 2 .

2 ـ اصول كافی : 2 / 68 ، باب الخوف و الرجاء ، حديث 4 ; مشكاة الانوار : 117 ، الفصل الرابع فی الخوف و الرجاء .


صفحه 145


كسی كه گناه كبيره يا شهوتی به او عرضه شود و او به خاطر ترس از خدا از آن اجتناب ورزد ، خدا آتش را بر او حرام می كند و از فزع و ترس اكبر او را امان می دهد و آنچه را در قرآن به او وعده داده : كه : برای هركس كه از مقام پروردگارش بترسد در بهشت است ،(1) وفا می كند(2) .

كفن دزد بنی اسرائيلی

حضرت زين العابدين (عليه السلام) حكايت می كند : مردی در بنی اسرائيل قبور را می شكافت و كفن مردگان را می دزديد !

همسايه ای داشت بيمار شد و بر مرگ خويش و از اين كه نبش قبر شود و كفنش را بدزدند ترسيد . كفن دزد را خواست و گفت : من چگونه همسايه ای برای تو بودم ؟ گفت : بهترين همسايه . گفت : به تو حاجتی دارم . كفن دزد گفت : حاجتت را برآورده می كنم . همسايه دو كفن نزد او گذاشت و گفت : دوست دارم بهترينش را برداری و هنگامی كه من دفن شدم گورم را برای بردن كفنم نشكافی . كفن دزد از برداشتن كفن خودداری می كرد ولی همسايه بر اصرارش می افزود تا پذيرفت . همسايه از دنيا رفت . هنگامی كه دفن شد نبّاش گفت : اين ميت دفن شد ، چه علم و بصيرتی برای اوست كه بفهمد من كفن او را می دزدم يا نمی دزدم ، هر آينه می روم و قبرش را می شكافم و كفنش را می برم !!

چون قبرش را شكافت شنيد ندا دهنده ای ندا می دهد : اين كار زشت را انجام مده .

نبّاش خاك روی قبر ريخت و به خانه بازگشت و از گذشته اش توبه ی حقيقی

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ الرحمن ( 55 ) : 46 .

2 ـ من لا يحضره الفقيه : 4 / 13 ، باب ذكر جمل من مناهی النبی ( ص ) ; بحار الانوار : 67 / 365 ، باب 59 ، حديث 13 .


صفحه 146


كرد ، سپس به فرزندانش گفت : من چگونه پدری برای شما بودم ؟ گفتند : پدر خوبی بودی . گفت : مرا به شما حاجتی است . گفتند : هر حاجتی داری بگو ان شاء الله به انجامش اقدام می كنيم . گفت : هنگامی كه من از دنيا رفتم مرا به آتش بسوزانيد ، چون خاكستر شدم در برابر تندبادی نصف خاكسترم را به سوی دريا و نصف ديگر را به جانب خشكی بر باد دهيد .

فرزندان به پدر تعهد دادند كه اين كار را انجام دهند . پس از مرگش و انجام وصيتش خدای توانا خاكسترش را جمع كرد و به او حيات بخشيد و گفت : چه چيز تو را واداشت كه چنان وصيتی به فرزندانت بنمايی ؟ گفت : به عزتت سوگند بيم از تو . خدای بزرگ فرمود : من طلبكارانت را راضی می كنم ، و تو را از خوفم ايمنی می بخشم ، و گناهانت را می آمرزم(1) .

جوان خائف

يكی از ياران پيامبر می گويد : روز بسيار گرمی پيامبر خدا در ميان ما در سايه ی درختی خود را از حرارت آفتاب دور نگاه داشت . ناگهان مردی آمد و پيراهنش را از بدنش در آورد و شروع كرد به غلط زدن روی ريگ های داغ ، گاهی پشتش را و گاهی رويش را به حرارت آن ريگ ها داغ می كرد و می گفت : بچش ! آنچه از عذاب نزد خداست ، سخت تر از كاری است كه تو انجام می دهی !

پيامبر كار او را می نگريست تا آن مرد از عملش فارغ شد و لباسش را پوشيد و روی به رفتن كرد . پيامبر با دستش به او اشاره فرمود و او را نزد خود خواست و گفت : ای بنده ی خدا ! كاری را از تو ديدم كه از ديگر مردم نديده بودم ، چه عاملی تو را به اين كار واداشت ؟ گفت : خوف از خدا . پيامبر فرمود : بی ترديد

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ امالی صدوق : 327 ، المجلس الثالث والخمسون ، حديث 3 ; بحار الانوار : 67 / 377 ، باب 59 ، حديث 22 .


صفحه 147


حق خوف از خدا را ادا كردی ، پروردگارت به اهل آسمانها به خاطر تو مباهات می كند ; سپس رو به اصحابش كرد و فرمود : ای حاضرين ! نزد او برويد تا برای شما دعا كند . پس نزد او رفتند و او هم برای آنان دعا كرد و در دعايش گفت : پروردگارا كار ما را بر هدايت قرار ده ، و تقوا را توشه ی ما مقرّر فرما ، و بهشت را جايگاه ما كن(1) .

بيم از بدی حساب

امام صادق (عليه السلام) به مردی فرمود : فلانی ، تو را با برادرت چه می شد ؟ گفت : فدايت شوم حقی بر او داشتم خواستم حقم را از او وصول كنم ، كار به نزاع كشيد . حضرت فرمود : به من بگو معنای آيه ی ( ويخافون سوء الحساب ) چيست ؟ آيا معنايش اين است كه می ترسند خدا بر آنان ستم و ظلم روا دارد ؟ نه به خدا سوگند ، بلكه می ترسند حسابشان را به دقت برسد و مو را از ماست بكشد(2) .

امام صادق (عليه السلام) فرمود : سوء حساب همان دقت سخت و خرده گيری است . و نيز فرمود : معنايش اين است كه گناهان را به حساب آورد و حسنات را حساب نكند(3) .

صبر و استقامت

خواجه نصير الدين طوسی (رحمه الله) در معنای صبر می فرمايد : صبر ، بازداشتن نفس از بی تابی در برابر ناملايمات و مصايب است . صبر باطن را از اضطراب

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ امالی صدوق : 340 ، المجلس الرابع و الخمسون ، حديث 26 ; بحار الانوار : 67 / 378 ، باب 59 ، حديث 23 .

2 ـ تفسير عياشی : 2 / 210 ، حديث 40 ; بحار الانوار : 7 / 266 ، باب 11 ، حديث 28 .

3 ـ تفسير عياشی : 2 / 210 حديث 39 ; بحار الانوار : 7 / 266 ، باب 11 ، حديث 27 .


صفحه 148


و زبان را از شكايت و اعضا و جوارح را از حركات غيرعادی بازمی دارد .

صبر بر عبادات و طاعات و بلاها و مصايب و گناهان و معاصی ، انسان را از افتادن در جاده ی انحراف و سرنگون شدن در چاه هلاكت و تسليم شدن در برابر طاغوت ها و شيطان ها و از اين كه دينش را از دست بگذارد در مصونيت و حفاظت می برد .

امام صادق (عليه السلام) می فرمايد : آزاد ، در همه ی حالات آزاد است ; اگر حادثه ای به او برسد استقامت و شكيبايی میورزد ، و اگر مصايب شكننده بر او هجوم كنند او را نمی شكنند ، و اگر اسير شود يا شكست بخورد يا آسانی اش به سختی تغيير يابد زيانی نمی بيند ; چنان كه يوسف صديق امين به بردگی رفتن و شكست و اسارتش به آزادی اش زيان نرساند و تاريكی چاه و وحشت و آنچه به او رسيد به او ضرر نزد ; و خدا جباری را كه بر او ستم ورزيد ـ پس از آن كه ارباب بود ـ برده ی يوسف نمود ، پس او را به رسالت و پيامبری فرستاد و به وسيله ی او بر امتی رحم كرد . آری ، صبر اين چنين است ، خير و خوشی و خوبی به دنبال آن است ; پس صبر كنيد و وجودتان را به صبر واداريد تا به پاداش و اجر و ثمرات صبر برسيد(1) .

حضرت باقر (عليه السلام) فرمود :

الجَنّةُ مَحفُوفةٌ بِالمَكارِهِ وَالصَّبرِ ; فَمَن صَبَرَ عَلیَ المَكارِهِ فِی الدُّنيَا دَخلَ الجَنّةَ . وجهنَّم محفُوفَةٌ بِاللَّذاتِ وَالشَّهواتِ ; فَمَن أعطَی نَفسَهُ لَذَّتَهَا وَشَهْوَتَها دَخَلَ النَّارَ(2) .

بهشت پيچيده به ناگواری ها و صبر است ; پس كسی كه در دنيا بر ناگواری ها صبر كند وارد بهشت می شود . و دوزخ پيچيده به لذت ها و خواسته های

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ كافی : 2 / 89 ، باب الصبر ، حديث 6 ; مشكاة الانوار : 21 ، الفصل الخامس ، فی الصبر .

2 ـ كافی : 2 / 89 ، باب الصبر ، حديث 7 ; بحار الانوار : 68 / 72 ، باب 62 ، حديث 4 .


صفحه 149


نامعقول است ; پس كسی كه لذت ها و خواسته های نامعقول را به نفس خود دهد وارد آتش می شود .

انفاق در پنهان و آشكار

انفاق و هزينه كردن مال در راه خدا هنگامی صورت می گيرد كه انسان آلوده به بخل نباشد . انفاق ميوه ی شيرين مكرمت اخلاق است .

امام صادق (عليه السلام) فرمود :

إنّ صَدَقَةَ النَّهارِ تَمِيثُ الخطيئَةَ كَما يَمِيثُ الماءُ المِلحَ ، ; وَإنَّ صَدَقَةَ اللَّيلِ تُطْفِیءُ غَضَبَ الربِّ جَلّ جَلالُه(1) .

صدقه و انفاق روز گناه را حلّ می كند چنان كه آب ، نمك را حل می كند ; و صدقه ی شب خشم پروردگار بزرگ را خاموش می نمايد .

اميرالمؤمنين(عليه السلام) فرمود :

 . . . وَصَدقةُ السرّ فإنّها تَذهبُ الخَطيئةَ وَتُطفِئُ غَضَبَ الربِّ . . .(2) .

و صدقه و انفاق پنهان گناه را از بين می برد و خشم پروردگار را خاموش می كند .

حضرت صادق (عليه السلام) فرمود :

صَدقَةُ العَلانِيَةِ تَدفَعُ سبعينَ نوعاً مِن البَلاءِ وَصدَقةُ السِّرِّ تُطْفِئُ غَضَبَ الربِّ(3) .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ امالی صدوق : 367 ، المجلس الثامن و الخمسون ، حديث 15 ; بحار الانوار : 93 / 176 ، باب 21 ، حديث 1 .

2 ـ امالی طوسی : 216 ، المجلس الثامن ، حديث 380 ; بحار الانوار : 93 / 177 ، باب 21 ، حديث 9 .

3 ـ ثواب الاعمال : 143 ، ثواب الصدقة العلانية ; بحار الانوار : 93 / 179 ، باب 21 ، حديث 20 .


صفحه 150


صدقه ی آشكار هفتاد نوع از بلا را دفع می كند و صدقه ی پنهان خشم پروردگار را خاموش می كند .

دفع بدی با خوبی

در رابطه با دفع بدی با خوبی در معارف اسلامی چند معنا ذكر شده است .

1 ـ پيامبر به معاذ بن جبل فرمود :

إذا عَمِلَتْ سَيّئةً فَاعْمَلْ بِجَنبِهَا حَسنةً تَمحَها(1) .

هنگامی كه مرتكب كار بدی شدی ، كار خوبی در كنار آن انجام ده تا آن را محو و نابود كند .

2 ـ بدی ديگران را با خوبی كردن به آنان دفع می كنند(2) .

3 ـ بدی گناه را با توبه دفع می كنند(3) .

در رابطه با نماز كه در آيات سوره ی رعد ـ آياتی كه توضيح آن را خوانديد ـ آمده در بخش دوم همين نوشتار آيات و رواياتی ذكر شد كه در اينجا نيازی به تكرار آنها نمی بينم .

آنچه توضيح داده شد و بايد از آنها به عنوان زيبايی های اخلاق و حسنات نفسی ياد كرد وسايل و علل و سبب هايی هستند كه در دنيا زندگی انسان را آراسته به امنيت و نورانيت و پاكی می كنند ، و در آخرت انسان را از ناگواری ها نجات و به بهشت جاويدان می رسانند .

البته وسايل نجات منحصر به همين امور نيست ، بلكه روزه و زكات و حج و خمس و امر به معروف و نهی از منكر و توبه از گناه و . . . نيز از وسايل نجات در

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ مجمع البيان : 6 / 289 .

2 ـ مجمع البيان : 6 / 289 .

3 ـ مجمع البيان : 6 / 289 .


صفحه 151


دنيا و آخرتند .

اگر انسان به امور واجب و حسنات اخلاقی ، مستحبات ـ به خصوص مستحبات مالی و بويژه زيارت های مستحب ـ را هم بيفزايد پاداش و اجرش افزايش می يابد .

ثواب زيارت امام رضا (عليه السلام)

در اين قسمت برای شما عزيزان كه در كشور اسلامی ايران و مهد تشيع و خانه ی اهل بيت (عليهم السلام) به سر می بريد و می توانيد به آسانی به زيارت حضرت رضا (عليه السلام) مشرف شويد ، روايتی را درباره ی فضيلت زيارت آن حضرت از كامل الزيارات كه يكی از معتبرترين كتاب های شيعه است نقل می كنم تا ببينيد و بيابيد كه اين عمل مستحب در قيامت چه بهره ی عظيمی به انسان می رساند .

حضرت موسی بن جعفر (عليه السلام) می فرمايد : كسی كه قبر فرزندم را زيارت كند برای او نزد خدا هفتاد حج مقبول است . راوی می گويد : گفتم : هفتاد حج ؟ ! فرمود : آری ، هفتصد حج . گفتم : هفتصد حج ؟ فرمود : آری ، هفتاد هزار حج . گفتم : هفتاد هزار حج ؟ فرمود : چه بسا حجی كه پذيرفته نشود ; كسی كه او را زيارت كند و يك شب در آن منطقه بخوابد مانند اين است كه خدا را در عرشش زيارت كرده است . گفتم : مانند كسی است كه خدا را در عرشش زيارت كرده است ؟ فرمود : آری ، هنگامی كه قيامت برپا می شود چهار نفر از اوّلين و چهار نفر از آخرين بر عرش قرار دارند ، اما چهار نفر اوّلين : نوح و ابراهيم و موسی و عيسی است ; اما چهار نفر آخرين : محمد و علی و حسن و حسين است ; سپس نخ ترازی كشيده می شود ـ كه خوبان را از بدان جدا می كند ـ پس زائران قبور ما با ما قرار می گيرند ، از نظر برترين درجه ، و نزديك ترينشان به عطا و بخشش ، زائران قبر فرزندم علی ] بن موسی الرضا [ هستند(1) .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ كامل الزيارات : 307 ، باب الحادی والمائة ، حديث 13 .


صفحه 152





پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^