فارسی
چهارشنبه 05 ارديبهشت 1403 - الاربعاء 14 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

مرگ و فرصت ها، ص: 118

«إِنَّ الْمُنافِقِينَ فِي الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ» «1»

طبقه ششم برای آنهايی است كه جرمشان از طبقات هفتم، پنجم، چهارم، سوم و دوم سبك تر است. طبقه اول جهنم جای مجرمين گدا و گرسنه است، اين هايی كه شاه، وزير، استاندار و شخصيت مهمی نبودند، بلكه آفتابه دزد بودند و در عمرشان چند قالپاق ماشين و راديو دزديده اند، نماز و روزه نيز نداشتند، اما معاويه، در جرم مجرم بزرگی است كه بايد او را جايی ببرند كه عذاب دردناك دارد، يعنی از شش طبقه ديگر عذابش سخت تر باشد.

دلقك دربار ناصرالدين شاه

شخصی اصفهانی در تهران به عروسی رفت. صاحبخانه به او گفت: آقا! شما چه كسی هستيد؟ گفت: من مسافرم، از اصفهان آمده ام، جا ندارم، هنر خنداندن مردم را دارم. صاحبخانه گفت: من دو دسته مطرب و دلقك دعوت كردم كه امشب در شب عروسی پسرم ميهمان ها خوش باشند. گفت: اگر اجازه دهی، من نيز امشب برنامه اجرا كنم تا هنر مرا نيز ببينی.

گفت: قبل از اين كه مطرب ها كارشان را شروع كنند، تو كار خودت را شروع كن.

از ساعت هشت شب، تا دوازده شب، مردم نگذاشتند او پايين بيايد و ديگر نوبت به مطرب ها نرسيد. دو سه جلسه ديگر نيز اين گونه برنامه ها را اجرا كرد، خبر به گوش ناصرالدين شاه رسيد، گفت: او را بياوريد تا من ببينم.

وقتی او را نزد ناصرالدين شاه آوردند، شاه گفت: اسم تو چيست؟ گفت: كريم شيره ای، او شغلش در اصفهان شيره انگور فروشی بود. گفت: چند نمونه از هنرنماييت را به ما نشان بده ببينيم. چند نمونه نشان داد، تمام درباری ها به خنده افتادند.

ناصرالدين شاه گفت: تو هر روز به دربار بيا! او يكی از مشهورترين دلقك های

______________________________
(1)- نساء (4): 145؛ «بی ترديد منافقان در پايين ترين طبقه از آتش اند.»




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^