فارسی
جمعه 31 فروردين 1403 - الجمعة 9 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

حلال و حرام مالی، ص: 577

كردم، بعد از به هوش آمدن، به خانه برگشتم، تازه آفتاب زده بود.

به پدر و مادرم گفتم: به من اجازه می دهيد بروم درس علمی بخوانم؟ پدرم گفت: من نمی توانم خرجی تو را بدهم، گفتم: من خرجی نمی خواهم، فقط اجازه بدهيد. با خودم گفتم: اگر پدرم خرجی نداد، نان خشك، پوست هندوانه، پوست خربزه، پوست گندم، جمع می كنم و تميز می كنم و می خورم.

پدرم گفت: اگر خرجی نمی خواهی برو. مادرم نيز چند عدد نان خانگی را در يك بقچه كهنه گذاشت و به من داد، مرا بوسيد و گفت: خدا به تو توفيق بدهد.

گفت: من از جرگويه پياده راه افتادم تا حرم حضرت ابی عبدالله الحسين عليه السلام رفتم. با ابی عبدالله عليه السلام پيمان بستم درس بخوانم و خودم را خرج دين كنم. پنجاه سال كربلا بودم، گاهی به حكم ادب، به زيارت اميرالمؤمنين عليه السلام و يا كاظمين می رفتم. صدام به اجبار ما را از عراق بيرون كرد.

ای دريده پوستين يوسفان

گرگ برخيزی از اين خواب گران «1»

اعضا و جوارح توليد كننده آتش دوزخ

آتش دوزخ با اعضا، جوارح و حالات درونی ما توليد می شود. توليد نعمت های بهشتی نيز با همين اعضا، جوارح و حالات درونی ما است.

جنگ خيبر تمام شده بود، رسول خدا صلی الله عليه و آله فرمودند:

تمام غنايمی كه از دشمن گرفتيد روی هم بريزيد، ما بر اساس حكم الهی آنها را بين رزمندان تقسيم می كنيم، غنايم تقسيم شد، رسول خدا صلی الله عليه و آله فرمودند: مواظب باشيد، نزد شما از غنائم چيزی نمانده باشد. مردی جلو آمد و گفت: يا رسول الله، همه غنيمت ها را روی هم ريختيد و شما تقسيم كرديد. قبل از تقسيم غنايم، يك

______________________________
(1)- مولوی.




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^