حلال و حرام مالی، ص: 216
نمونه هايی از اشعار يادآور مرگ
برگ عيشی به گور خويش فرست |
كس نيارد ز پس، تو پيش فرست «1» |
|
باز شعر ديگر:
خانه پر گندم و يك جو نفرستاده به گور |
برگ مرگت چو غم برگ زمستانی نيست «2» |
|
زندگی بعضی ها خيلی آباد و مرفه است، اما از كار خير در شئون مختلف زندگی آنها خبری نيست.
به قبرستان گذر كردم صباحی |
شنيدم ناله و افغان و آهی |
|
شنيدم كلّه ای با خاك می گفت |
كه اين دنيا نمی ارزد به كاهی «3» |
|
ضعف انسان در جلوگيری از مرگ
در سوره واقعه آمده است:
«فَلَوْ لا إِنْ كُنْتُمْ غَيْرَ مَدِينِينَ* تَرْجِعُونَها إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ» «4»
اگر راست می گوييد كه اهل قدرت هستيد، روح اين عزيزی كه تا كنار گلو
______________________________ (1)- سعدی شيرازی.
(2)- سعدی شيرازی.
(3)- باباطاهر همدانی.
(4)- واقعه (56): 86- 87؛ « [آری ] پس چرا اگر شما پاداش داده نمی شويد [و به گمان خود قيامتی در كار نيست و شما را قدرتی بزرگ و فراتر است؟]* آن [روح به گلوگاه رسيده ] را [به بدن محتضر] برنمی گردانيد، اگر [در ادعای خود] راستگوييد؟»