فارسی
سه شنبه 04 ارديبهشت 1403 - الثلاثاء 13 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
عاشورا در آیینه ادبیات
ارسال پرسش جدید

داد زد ها ... سر از این خاک کجا بردارد از مریم سقلاطونی

داد زد ها ... سر از این خاک کجا بردارد از مریم سقلاطونی
داد زد ها ... سر از این خاک کجا برداردکیست آیا قدمی سمت خدا بردارد ؟ خیمه زد روی پدر رو به جماعت پرسیدیک نفر نیست که بابای مرا بردارد ؟ یک نفر نیست از این جمع قدم بگذاردو بیاید سر بابای مرا بردارد ؟ یک نفر نیست که مردی کند و برخیزدحجم این داغ بزرگ از دل ...

علی موسوی گرمارودی‏ ابوالفضائل‏

علی موسوی گرمارودی‏ ابوالفضائل‏
ای تشنه‏ی عشق روی دلبند  برخیز و به عاشقان، بپیوند    در جاری مهر، شستشو کن  وانگاه، ز خون خود وضو کن‏    زان پا که در این سفر درآئی  گر دست دهی سبک‏تر آئی‏    رو جانب قبله‏ی وفا کن  با دل، سفری بکربلا کن‏    بنگر. به نگاه دیده‏ی پاک  خورشید ...

با آسمان قسمت بکن بال وپرت را ازمریم حقیقت

با آسمان قسمت بکن بال وپرت را ازمریم حقیقت
با آسمان قسمت بکن بال وپرت رابردار از روی زمین چشم ترت رااین تکه های گمشده راز رشیدی ستیعنی تصور کن علی اکبرت راشیون مکن لیلای مجنون،این بیابانباید بنوشد خون پاک همسرت راگهواره را آرام تر از خود رها کنتا نشکند بغضی گلوی اصغرت راآتش توان سوختن اینجا ...

نگاهش کهکشان را تاب می داد از احمد سوسرایی

نگاهش کهکشان را تاب می داد از احمد سوسرایی
نگاهش کهکشان را تاب می داد شب تاریک را مهتاب می داد اگر یک دست در تن داشت عباس! تمام  کربلا را آب می ...

ظهرعاشورا حسین بن علی یاور نداشت

ظهرعاشورا حسین بن علی یاور نداشت
ظهرعاشورا حسین بن علی یاور نداشت یاوری دیگر از آن یاران نام آور نداشت  بهر جانبازی نشان از قاسم و جعفر نبود  خسرودین عون و عباس و علی اکبر نداشت بانگ هل من ناصرش راهیچکس پاسخ نگفت ناصر دین پیمبر ناصری دیگر نداشت با دلی سرشار غم قنداقه‌ی اصغر ...

سلامم بر این پیکر بی کفن از سید حبیب حبیب پور

سلامم بر این پیکر بی کفن از سید حبیب حبیب پور
  تویی ماه تابان آل عبا تو تصویری از آیه انما   منم زینب غم کشیده ،حسین ببین رنگم از رخ پریده ،حسین   برادر گلویت بوسیده ام به گرد ت چو پروانه چرخیده ام   بحق دل خسته مادرم به هر جا تو شو مونس و یاورم   هلا ای شهیدی که صد پاره ای مگو خواهر از چیست ...

در مرثیت شهدای کربلا از جمال الدین سلمان ساوجی

در مرثیت شهدای کربلا از جمال الدین سلمان ساوجی
خاک، خونْ آغشته لبْ تشنگان کربلاست آخر ای چشم بلابین! جوی خونبارت، کجاست؟! جز به چشم و چهره، مسپَر خاک این ره کآن همه نرگس چشم و گل رخسار آل مصطفی ست ای دل بی صبر من! آرام گیر اینجا، دمی کاندرین جا منزل آرامِ جان مرتضی ست ای که زوّار ملایک را، جنابت ...

یک خیابان کرده مجنونم تو می دانی کجاست از سید حسن خوشزاد

یک خیابان کرده مجنونم تو می دانی کجاست از سید حسن خوشزاد
یک خیابان کرده مجنونم تو می دانی کجاست آن خیابان کوی جانان قطعه ای از کربلاستیک خیابان دل ربوده از تمام عاشقان هست آنجا جای پای مهدی صاحب زمانیک خیابان گشته منزلگاه جبرئیل امینیک طرف استاده زهرا یک طرف ام البنینیک خیابان گشته تنها جلوه گاه عالمین ...

بازتاب حماسه عاشورا در شعر بعضي از شعراي عرب زبان (1)

بازتاب حماسه عاشورا در شعر بعضي از شعراي عرب زبان (1)
چکيده ادبيات در قلمرو شعر و شاعري در ميان شيعيان از آغاز، مرتبتي بلند داشته است. شايد مهارت و توانمندي امامان شيعه در سرودن شعر و همچنين تشويق و تکريم آنها نسبت به شاعران متعهد و با اخلاص، انگيزه اي شد تا ابيات و سوگ سروده ها، براي کسب منافع مادي ...

بند چهارم ترجیع بند محتشم کاشانی درباره امام حسين(ع)

بند چهارم ترجیع بند محتشم کاشانی درباره امام حسين(ع)
بر خوان غم، چو عالميان را صلا زدند اول صلا به سلسله ي انبيا زدندنوبت به اوليا چو رسيد، آسمان طپيد زان ضربتي كه بر سر شير خدا زدندآن در كه جبرئيل امين بود خادمش اهل ستم به پهلوي خير نساء زدندبس آتش ز اخگر الماس ريزه ها افروختند و در حسن مجتبا زدندوانگه ...

علمدار کربلا از نورالله امینی نوش‏آبادی

علمدار کربلا از نورالله امینی نوش‏آبادی
بگذر ای باد صبا باز بر آن گلشن جان  که در آن تشنه لبانند و فرات است روان‏    راز بگشای از این پرده و بی پرده بگو  «که شهیدان که‏اند این همه خونین کفنان»    خاک خونین به من آورد از آن دشت بلا  پر فروریخت و در شعله آهش توفان‏    گفت: هفتاد و دو گل از ...

محمد بهرامی اصل «عاصی» شراب عطش

محمد بهرامی اصل «عاصی» شراب عطش
باده‏ی عشق تو همجنس شراب عطش است  جان کوثر نسبت تشنه آب عطش است‏    زائر تربت خونین حسین بن علی است  عطر شوری که ره آورد گلاب عطش است‏    حاش الله که دهد دست ارادت به یزید  آن امامی که دلش مست ثواب عطش است‏    روز آشوب شهامت همه دیدند که ...

مجید مرادی رودپشتی سبزگون‏

مجید مرادی رودپشتی سبزگون‏
  ای جهانی نثار دستانت  عالمی سوگوار دستانت‏    در شگفتم هلا چها کرده است  قدرت ذوالفقار دستانت‏    پی یاری برادر تو هنوز  مانده در انتظار دستانت‏    کودکان را به‏بین که می‏گریند  در یمین و یسار دستانت‏    سرو آزاد نیست جز شبحی  سبزگون ...

بند يازدهم ترجیع بند محتشم کاشانی درباره امام حسين(ع)

بند يازدهم ترجیع بند محتشم کاشانی درباره امام حسين(ع)
خاموش محتشم كه دل سنگ آب شد بنياد صبر و خانه ي طاقت خراب شدخاموش محتشم كه ازين حرف سوزناك مرغ هوا و ماهي دريا كباب شدخاموش محتشم كه ازين شعر خونچكان در ديده اشك مستمعان خون ناب شدخاموش محتشم كه ازين نظم گريه خيز روي زمين به اشك جگرگون پر آب شدخاموش ...

خون گریه می کرد

خون گریه می کرد

زمان بر باغبان خون گریه می کرد     زمین هم بی امان خون گریه می کرد
و وقتی اسب او بی صاحب آمد     تمام آسمان خون گریه می کرد 

حسين آتش عشق خدا

حسين آتش عشق خدا
جاده و اسب مهياست؛ بيا تا برويمكربلا، منتظر ماست؛ بيا تا برويمايستاده ست به تفسير قيامت، زينب «س»آن سوى واقعه پيداست؛ بيا تا برويمخاك در خون خدا، مى شكفد، مى بالدآسمان، غرق تماشاست؛ بيا تا برويمتيغ در معركه مى افتد و برمى خيزدرقص شمشير چه زيباست؛ ...

قهرمان عرصه ی صبر و تحمل زینب ازعباس خوش عمل

قهرمان عرصه ی صبر و تحمل زینب ازعباس خوش عمل
قهرمان عرصه ی صبر و تحمل زینب است                                              همچو زهرا جلوه ی روح توکل زینب است میوه ی قلب محمد در سرابستان  وحی                                              گلشن آل عبا را  شاخه ی گل زینب است بهره مند از ...

بند پنجم ترجیع بند محتشم کاشانی درباره امام حسين(ع)

بند پنجم ترجیع بند محتشم کاشانی درباره امام حسين(ع)
چون خون زحلق تشنه او ، بر زمين رسيد جوش از زمين ، به ذروه ي عرش برين رسيدنزديك شد ، كه خانه ي ايمان شود خراب از بس شكستها ، كه به اركان دين رسيدنخل بلند او چه خسان ، بر زمين زدند طوفان به آسمان ، ز غبار زمين رسيدباد، آن غبار چون به مزار نبي رساند گرد از ...

تقدیم به زین االعابدین (ع) ازمرتضی حیدری آل کثیر

تقدیم به زین االعابدین (ع) ازمرتضی حیدری آل کثیر
شب بود و روحم درسکوتی نوحه گرشدفرمانروای سینه های شعله ورشدچشمم که می بایست، شب را درنوردددرخیمه با طفلان گریان همسفرشدگفتید: من بیماربودم آه اماهرعضومن برچشم شیطان حمله ورشدمن رازنامحدود بودم گرچه ذکرم درخطبه وشب نامه هاتان مختصرشدمن بال هایی ...

انتشار عشق از خلیل عمرانی

انتشار عشق از خلیل عمرانی
مردی در ارتفاع عطش ایستاده سبزدر باورش تموّج عشق و اراده سبزمردی که ایستاده در آغاز آسماندر ابتدای فرصت بی‌تاب جاده سبزبعد از وقوع سرخ درختان سربلنددستی به طرح روشن فردا گشاده سبزکوثر شکفته در نَفَسش جرعه جرعه رازخمخانه بی‌کرانه‌ترین جام و باده ...
پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^