فارسی
جمعه 31 فروردين 1403 - الجمعة 9 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

فلسفه بلاها، گرفتاری‌ها، مشکلات و مصائب چیست؟

یکی دیگر از حکمت‌های خدا در وجود مصائب و مشکلات زندگی این است که انسان حالت خضوع، تضرّع، شکستگی و احساس نیازمندی پیدا کرده و به نعمت‌هایی که خداوند در اختیارش گذاشته مغرور نشود.
فلسفه بلاها، گرفتاری‌ها، مشکلات و مصائب چیست؟

خداوند آسمان‌ها و زمین را برای مصلحت و انتفاع انسان آفریده است در حالی که رخداد مصائب و بلاها، با این هدف منافات دارد و فاعل حکیم چیزی را که با غرضش تضادّ داشته باشد نمی‌آفریند علاوه بر این اقتضای رحمت واسعه خداوند رفع مصائب و دفع گرفتاری‌ها از عالم طبیعت است تا زندگی برای انسان بدون سختی و مشکلات بوده و آسایش و راحتی بر زندگی انسان حاکم باشد. قبل از این که به فلسفه بلاها و مصائب و آثار تربیتی آن‌ها بپردازیم به چند نکته باید اشاره کنیم:

1 ـ شکی نیست که زندگی انسانی یک زندگی اجتماعی است و در این حیات انسانی هم مصالح و منافع فردی وجود دارد و هم مصالح و منافع اجتماعی و عقل صریح مصالح نوعیه اجتماعی را بر مصالح فردی ترجیح می‌دهد، بنابراین آن چه که به صورت مصیبت و شرّ برای بعضی افراد آشکار می‌شود در همان زمان داری یک مصلحت نوعی و اجتماعی است.

اگر کسی با دیدن این دسته از ظواهر طبیعت حکم به شر بودن آن‌ها کند و زبان به شکایت باز کند به خاطر این است که این ظواهر طبیعی را نسبت به خود سنجیده و از غیر خود غافل شده است.

در بسیاری از ما این حالت وجود دارد که آن چه به سود ما است خوب و مفید و آن چه که به زیان ما است بد و مضرّ می‌دانیم و هرگز حساب نمی‌کنیم که فلان حادثه که در سرنوشت ما اثر بدی گذاشته در اجتماع و آینده چه آثار مثبتی به بار خواهد آورد.

فرض کنید کسی از خیابان عبور می‌کند و مشاهده می‌کند که ساختمان بزرگ و قدیمی را با مواد منفجره منهدم می‌کنند و گرد و غبار فضا را پر می‌کند با دیدن این منظره سریع حکم می‌کند که این عمل بد و شرّ است چون هم آلودگی هوا و هم آلودگی صوتی ایجاد کرده است دیگر فکر نمی‌کند و نمی‌داند که این عمل مقدّمه‌ای برای ساختن یک بیمارستان بسیار بزرگ برای معالجه بیماران است اگر به این مسأله آگاهی داشته باشد همان عملی که در نزد او بد بود عمل خیر و پر منفعتی خواهد شد. بنابر این برای قضاوت کلّی و نهایی باید مجموعه تأثیرات یک حادثه را در تمام موارد در نظر بگیریم.

2 ـ علم انسان محدود است و قضاوت‌های عجولانه او درباره حوادث و گرفتاری‌ها و شک کردن در عدالت خداوند ناشی از همین علم محدود و کم او است. اگر معرفت پیدا کند به این که نسبت علم او با آن چه نمی‌داند چقدر است اعتراف خواهد کرد به قول خداوند متعال که:

 

«وَمَا أُوتِیتُم مِّنَ الْعِلْمِ إِلاَّ قَلِیلاً»[1].

و از دانش و علم جز اندکی به شما نداده‌اند.

 

و به خاطر همین است که فلاسفه و متفکران بزرگ اعتراف به جهل خود کرده و از آگاهی به اسرار طبیعت اظهار عجز کرده‌اند و افرادی مانند بوعلی گفتند:

تا به آن جا رسید دانش من

 که بدانم همی که نادانم

 

پس اگر در مواردی ما به حکمت و اسرار مسائل پی نبردیم دلیل بر بد بودن آن‌ها نیست و منافات با عدل الهی نخواهد داشت چرا که ظلم و ستم همواره معلول یکی از این عوامل است

الف ـ فاعل، زشتی ظلم را نمی‌داند (عدم آگاهی)

ب ـ فاعل، زشتی ظلم را می‌داند ولی از انجام عدل ناتوان است و یا به آن ظلم نیازمند است (عجز و نیاز)

ج ـ فاعل، زشتی ظلم را می‌داند و بر انجام عدل نیز توانا است ولی چون شخص حکیم نیست از انجام کارهای ناروا باکی ندارد (جهل و سفاهت).

بدیهی است که هیچ یک از عوامل مزبور در خداوند متعال راه ندارد و افعال الهی همگی عادلانه و حکیمانه است.

3 ـ آیات فراوانی از قرآن کریم دلالت بر این مطلب دارد که اعمال انسان نقش واقعی و اساسی در بلاها و حوادث طبیعی و اجتماعی دارد لیکن انسان وقتی که با مصیبت و مشکلی برخورد کرد به جای این که به نفس خود و به اعمال خود مراجعه کند و از عوامل بشری حوادث تفحّص کرده و به اصلاح نفس خود بپردازد فوراً حوادث را مخالف با حکمت خدا یا عدل و رحمت او می‌داند. خداوند در قرآن کریم می‌فرماید:

 


«ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا کسَبَتْ أَیدِی النَّاسِ»[2].

در خشکی و دریا به سبب اعمال زشتی که مردم به دست خود مرتکب شدند، فساد و تباهی نمودار شده است.

 

بعد از بیان این نکات که ضروری و مهمّ بود به پاره‌ای از آثار تربیتی بلاها و مصائب اشاره می‌نماییم:

الف: بلاها و مصائب بهترین وسیله است برای شکوفایی استعدادها و به فعلیت درآمدن قوّه‌های نهان انسان، همان طور که رشد بدنی و نیروی جسمانی در سایه تمرین‌های سخت حاصل می‌شود رشد کمالات روحی و معنوی هم با ورود در میدان سختی‌ها و تحمّل آن‌ها به دست می‌آید و بدین وسیله استعدادهای خدادادی انسان به فعلیت می‌رسد.

فراهم کردن زمینه‌های این تمرینات روحی در لسان قرآن کریم «آزمایش» نامیده شده است. ابتلا و امتحان و فتنه و تعبیراتی از این قبیل که در قرآن کریم بدان اشاره شده، ناظر به همین حوادثی است که بر اثر تدبیر و تقدیر الهی برای انسان پیش می‌آید در حقیقت آن چه در لسان قرآن به نام آزمایش نامیده شده پرورش هم هست و ما می‌توانیم از این جهت دنیا را علاوه بر آزمایشگاه، پرورشگاه هم بنامیم؛ زیرا استعدادهای انسان در دنیا پرورش می‌یابد و توانایی‌های بالقوّه‌اش به فعلیت می‌رسد.

در روایتی از وجود نازنین پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم وارد شده که فرمودند:


 

«خداوند بنده مؤمن خود را با بلا و گرفتاری تغذیه می‌کند همچنان که مادر فرزند خود را با شیر تغذیه می‌کند»[3].

 

ب: اثر دیگری که در وجود سختی‌ها و گرفتاری‌ها وجود دارد این است که انسان توجّه پیدا کند به این که زندگی دنیوی یک زندگی ایده آل نیست، و مطلوب فطری انسان که کمال سعادت جاودانه است در این عالم میسّر نمی‌شود.

انسان در اثر ضعف شناخت، خصوصاً در مراحل اولیه زندگی و قبل از تربیت انبیا و اولیای خدا چشمش به لذّت‌های مادّی و خوشی‌های دنیوی دوخته شده است و آن چه را که ابتدائاً می‌شناسد و درک می‌کند همین خوشی‌های زندگی دنیا است، در صورتی که اگر زندگی، همه‌اش خوشی و راحتی بود باعث گمراهی انسان می‌شد و انسان خیال می‌کرد، آن چه دل بستنی است همین حیات و زندگی دنیا است.

پس باید براساس حکمت خدا در این جهان سختی‌هایی وجود داشته باشد تا به انسان هشدار دهد که آن چه تو می‌طلبی و فطرت تو خواهان آن است - یعنی سعادت ابدی - در این جهان میسّر نمی‌شود دنیا سرای همیشگی و جاودانی تو نیست و لیاقت دل بستن و محبّت را ندارد، دنیا سرایی است که در گوهر و باطن آن سختی‌ها و بلاها موج می‌زند و انتظار آسایش و آرامش و مصون ماندن از هر ناهمواری و سختی، خواسته‌ای نادرست است.

همان طور که امیر المؤمنین علی علیه‌السلام فرمود:

 

«دنیا سرایی است که بلاها آن را احاط کرده است و به بی‌وفایی و مکر معروف است حالاتش یکنواخت نمی‌ماند و ساکنانش ایمن نیستند... امنیت و آسایش در آن غیر ممکن است و اهل آن همواره هدف تیرهای بلا هستند که پی در پی‌به سوی آنان پرتاب می‌شود»[4].

 

پس زندگی دنیا همواره با سختی‌ها و مشکلات همراه است و وجود این سختی‌ها و مصائب به خاطر این است که انسان عبرت بگیرد، عاشق دنیا نشود، فریفته لذّت‌ها و زرق و برق آن نگردد و بداند که این زندگی وسیله آزمایش است. این جا پل عبور و معبری است که باید از آن گذشت و به سوی سعادت ابدی رهسپار شد.

 

دنیا سرای نیست که مأوا کند کسی

 آماده باش بر سفر دار اخروی

از یک درش کنی چو ورود این سراچه را

 باید به زود از در دیگر برون روی

خشت است بالش تو و خاک است تخت تو

 گر در یدت عصا کند اعجاز موسوی

آن جا متاع جامه تقوی بود پسند

 یک جو نمی‌خرند زآلات دنیوی

 

ج: اثر دیگری که در قرآن کریم به آن اشاره شده این است که انسان وقتی در خوشی و راحتی و آسایش باشد و آن چه می‌خواهد برایش فراهم شود توجّه به ضعف و نیاز خویش پیدا نمی‌کند. غرق شدن در لذّت‌ها و شهوات باعث ایجاد غفلت از ارزش‌های اخلاقی گشته و هر چه به طرف لذایذ و نعمت‌ها توجّه بیشتری کند از معنویات دور خواهد شد، در نتیجه طغیان و سرکشی در روح او بسته گشته و به طرف خودخواهی و خود پرستی سوق داده می‌شود.

در قرآن کریم به ارتباط طغیان با احساس غنی تصریح شده است:

 

«إِنَّ الاْءِنسَانَ لَیطْغَی * أَن رَآهُ اسْتَغْنَی»[5].

این چنین نیست [که انسان سپاس گزار باشد] مسلماً انسان سرکشی می‌کند. * برای این که خود را بی‌نیاز می‌پندارد.

 

بنابر این خداوند متعال می‌بایست بر اساس حکمت بالغه خود در شرایط مختلف و با روش‌های گوناگون به انسان‌ها بفهماند و توجّه دهد که سر تا پا نیازمندند، تا بدین وسیله دل‌های آنان متوجّه به خدا گردد و نافع‌ترین وسیله در این میان وجود بعضی حوادث و مصائب است.

این قاعده کلّی را خداوند در قرآن کریم مطرح کرده و می‌فرماید:

 

«وَمَا أَرْسَلْنَا فِی قَرْیةٍ مِنْ نَبِی إِلاَّ أَخَذْنَا أَهْلَهَا بِالْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ
یضَّرَّعُونَ»[6].

هیچ پیامبری را در شهری نفرستادیم مگر آن که اهلش را [پس از تکذیب آن پیامبر] به تهیدستی و سختی و رنج و بیماری دچار کردیم، باشد که [به پیشگاه ما] فروتنی و زاری کنند.

 

پس یکی دیگر از حکمت‌های خدا در وجود مصائب و مشکلات زندگی این است که انسان حالت خضوع، تضرّع، شکستگی و احساس نیازمندی پیدا کرده و به نعمت‌هایی که خداوند در اختیارش گذاشته مغرور نشود.

 

«وَلَقَدْ أَخَذْنَا آلَ فِرْعَوْنَ بِالسِّنِینَ وَنَقْصٍ مِنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ
یذَّکرُونَ»[7].

و فرعونیان را به قحطی و خشکسالی‌های متعدد و کمبود بسیار شدیدِ بخشی از محصولات دچار نمودیم تا متذکر شوند.

 

د: نقش دیگری که مشکلات و گرفتاری‌ها در زندگی بشر دارند این است که باعث درک اهمیت نعمت‌ها می‌شوند همه ما از هوا استفاده می‌کنیم و می‌دانیم که بزرگ‌ترین عامل حیات برای هر موجود زنده‌ای آب و هوا است، به طوری که اگر اکسیژن هوا به ما نرسد جان ما به خطر می‌افتد امّا کمتر کسی است که به این مطلب توجّه کند که هوا هم یک نعمت عظیمی است و به خاطر آن خدا را شکر کند و این به خاطر آن است که هوا همیشه در اختیار ما بوده و هست.

خداوند برای این که مردم قدر نعمت‌هایش را بدانند و در مقام شکر برآیند و بدین وسیله تکامل پیدا کنند گاه نوساناتی در وجود نعمت‌ها پدید می‌آورد تا مردم در موقع کمبود بفهمند که این نعمت ارزش دارد و اگر نباشد چه می‌شود.


گاهی ممکن است این سؤال در ذهن عدّه‌ای ایجاد شود که چه مانعی داشت خداوند زندگی انسان‌ها را به گونه‌ای قرار می‌داد که هیچ فقیر و مستضعفی در عالم پیدا نمی‌شد و مردم بدون رنج و زحمت به عیش و نوش می‌پرداختند؟ باید گفت که این یکی از حکمت‌های خداوند در تدبیر انسان‌ها است تا بدین وسیله مردم نعمت‌های مختلف را درک کنند و به اهمیت آن‌ها واقف شوند.

در روایتی آمده که جبرئیل علیه‌السلام خدمت رسول اکرم رسید و پس از ابلاغ سلام الهی، عرض کرد: یا رسول اللّه، خدای متعال به شما پیغام رسانیده که اگر بخواهید تمام خزائن روی زمین را در اختیار شما قرار می‌دهد (البته بیان این دسته روایات برای آموزش ما و درک کردن اهمیت مطلب است والاّ خداوند از باطن پیامبرش آگاه هست) حضرت فرمود:

 

«من از خدا می‌خواهم که یک روز مرا سیر بدارد تا شکر نعمت‌های او را به جا آورم و یک روز مرا گرسنه بدارد تا نیاز و فقر و احتیاج خودم را به خدای متعال خوب درک کرده و از او مسألت نمایم»[8].

 


[1]  اسراء 17 : 85 .

[2]  روم 30 : 41 .

[3]  « إنَّ اللّه‌َ لَیغذّی عَبْدَهُ المُؤمِنَ بالبَلاءِ کما تُغَذّی الوالِدَةُ وَلَدَها بِاللَّبَنِ » بحارالانوار : 78/195 ، باب 1 ، حدیث 52 .

[4]  نهج البلاغه : خطبه 221 .

[5]  علق 96 : 6 ـ 7 .

[6]  اعراف 7 : 94 .

[7]  اعراف 7 : 130 .

[8]  مکارم الاخلاق : 24 فصل 2 ؛ سنن النبی  صلی‌الله‌علیه‌وآله : 110 باب 1 ، حدیث 30 ؛ عیون اخبار الرضا : 1/33 ، حدیث 33 ؛ بحارالانوار : 69/64 ، باب 95 ، حدیث 13 .

 

0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

اینکه گفته می‌شود «بچه ای که متولد می شود تا هفت ...
فرق هوای نفس با وسوسه شیطان چیست؟
عوامل تقویت اراده چیست؟
من نمازم را میخوانم ولی موهایم به مقدار کمی از ...
من همیشه با حجاب بودم هیچوقت در هیچ شرایطی نه ...
قاتل حضرت زهرا کیست؟
چرا شمر( این جانباز جنگ صفین در رکاب امام علی(ع)) ...
چرا سوره «الرحمن» را عروس قرآن می‌گویند؟
تحمل مصائب چگونه امکان دارد ؟
راه رسیدن به یقین چیست و چگونه است؟

بیشترین بازدید این مجموعه

چگونه بفهميم كه خداوند ما را دوست دارد و از ...
سرانجام كسي كه نماز نخواند چه مي شود و مجازات او ...
آيا تلاش براي كسب روزي با رازقيّت خداوند منافات ...
چرا شمر( این جانباز جنگ صفین در رکاب امام علی(ع)) ...
آیا دعای (یا رب الحسین بحق الحسین اشف صدر الحسین ...
راه ترک خودارضایی ( استمنا ) چیست؟
برای در امان ماندن از جن زدگی چه باید کرد؟
برای کنترل غضب و خشم چه راهکاری وجود دارد؟
چرا سگ نجس است و نمی‌توان آن را درخانه نگه داشت؟
معنای سبحان اللّه و ریشه این کلمه را بیان کنید؟

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^