فارسی
سه شنبه 04 ارديبهشت 1403 - الثلاثاء 13 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 2
100% این مطلب را پسندیده اند

جلوه هاى رحمت

آفرینش ، اوّلین جلوه رحمت
از نمونه هاى رحمت حق ، پهن دشت آفرینش و همه نعمت هاى مادى است که اهل تحقیق از آن به عنوان جهان تکوین یاد مى کنند .
رحمت و فضل حضرت حق نسبت به انسان به گونه اى است که دنیا را با همه نعمت هایش ـ که نعمت هایى کامل و جامع است ـ براى او آفریده و همه را در مسیر خدمت به وى به کار گرفته است .
 هُوَ الَّذِى خَلَقَ لَکُم مَا فِى الاَْرْضِ جَمِیعاً . ..
اوست که همه آنچه را در زمین است براى شما آفرید . . .
 اَلَمْ تَرَوْا اَنَّ اللهَ سَخَّرَ لَکُم مَا فِى السَّماوَاتِ وَمَا فِى الاَْرْضِ وَاَسْبَغَ عَلَیْکُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَهً وَبَاطِنَهً . ..
آیا ندانسته اند که خدا آنچه را در آسمان ها و آنچه را در زمین است ، مسخّر و رام شما کرده و نعمت هاى آشکار و نهانش را بر شما فراوان و کامل ارزانى داشته . . .
گویى انسان عزیزترین مهمان یا تنها مهمانى است که این سفره باعظمت پرنعمت را براى او گسترده اند و دیگر موجودات زمینى و آسمانى مامور به پذیرایى از او هستند ، تاج کرامت را در این مهمان سراى پرنعمت فقط بر سر او نهاده اند و لباس فضیلت و برترى را تنها بر او پوشانیده اند و تمام دارایى و ثروت زمین و آسمان را نثار مقدم او کرده اند ؟
 وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِى آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُم مِنَ الطَّیِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى کَثِیر مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلاً.
به یقین فرزندان آدم را کرامت دادیم و آنان را در خشکى و دریا  بر مرکب هایى که در اختیارشان گذاشتیم  سوار کردیم و به آنان از نعمت هاى پاکیزه روزى بخشیدیم وآنان را بر بسیارى از آفریده هاى خود برترى کامل دادیم .
 
ظرایف خلقت
قرآن و پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله) و امامان معصوم (علیهم السلام) همواره مردم را به مطالعه و فهم و درک ظرایف خلقت خدا که در حقیقت آثار رحمت اوست تشویق مى کرده اند تا از این طریق بیش از پیش به توحید گرایش پیدا کنند و سر بندگى و طاعت و عبادت به درگاه حق بسایند و به این وسیله خود را به رحمت واسعه حق برسانند .
کتاب « توحید مفضل » نمونه اى از آموزه هاى حضرت امام صادق (علیه السلام)در باب خداشناسى از راه آثار است ، همچنین بخشى از خطبه هاى « نهج البلاغه » و یا دعاى عرفه امام حسین (علیه السلام) نمونه اى از این قبیل است .
از این رو براى پیروى از قرآن که نگریستن به آثار رحمت خدا را براى استحکام توحید در قلب و پابرجایى عبادت در اعضا و جوارح فرمان داده به چند مثال کوتاه در این زمینه بسنده مى شود ، باشد که درى یا دریچه اى براى دیدن لطایف و ظرایف آثار رحمت الهى در پهن دشت هستى باشد .
منبع فیض و کمال و رحمت و لطف ، وجود مقدس حق تعالى است ، شناخت فرع ، بدون توجه به ریشه و اصل سود چندانى ندارد ، بسیارى از دانشمندان غربى و شرقى بخشى از آثار را خوب مى شناسند ولى شناخت خود را وسیله شناخت حق و توجه به او قرار نمى دهند آنچه در این زمینه مهم است شناخت آثار براى شناخت موثر است :
 فَانظُرْ اِلَى آثَارِ رَحْمَهِ اللهِ . . ..
پس با تامل به آثار رحمت خدا بنگر . . .
شناخت آثار بدون اینکه زمینه شناخت الله قرار گیرد جداً بى فایده است .
در هر صورت هم اکنون در این جهان به سر مى بریم ، بیندیشیم چند مرحله زندگانى را پشت سر گذاشته ایم ؟ زمانى خاک بودیم که خود جهانى دارد ، زمانى در ساقه نباتات و اصل و فرع آن بودیم که باز خود عالمى دارد ، زمانى بخشى از وجودمان جزء بدن حیوانات بود و از آن همه یعنى از خاک و گیاه و حیوان به صورت غذا به بدن پدر سپس به صلب او منتقل شدیم و آنگاه در رحم مادر قرار گرفتیم . هر مرحله اى از این مراحل براى آگاهان و اهل بصیرت جهانى اعجاب آور و شگفت انگیز است .
 فَلْیَنظُرِ الاِْنسَانُ مِمَّ خُلِقَ * خُلِقَ مِن مَاء دَافِق * یَخْرُجُ مِن بَیْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ * اِنَّهُ عَلَى رَجْعِهِ لَقَادِرٌ.
پس انسان باید با تامل بنگرد که از چه چیز آفریده شده است؟ * از آبى جهنده آفریده شده است ; *  آبى که  از صلب مرد و از میان استخوان هاى سینه زن بیرون مى آید . * بى تردید خدا بر بازگرداندن انسان  پس از مرگش  تواناست .
خاک و گیاه و حیوان و صلب و رحم و ظلمات ثلاث هر یک نمایى از علم و قدرت و حکمت خداست .
این آیات دیدگاه انسان را در مسئله آفرینش خودش تا افق ابدیت باز مى کند و به او مى فهماند که زندگى او منحصر در این جهان محدود زودگذر نیست ، بلکه روزى به حضرت حق باز مى گردد و وارد صحراى قیامت مى شود و پس از رسیدگى به اعمالش به پاداشى که درخور اوست مى رسد .
 
تمایل جنسى ضامن بقاى خلقت
تنها چیزى که حافظ نوع بشر و ضامن بقاى همه جانداران است تمایل جنسى است که اگر نبود اکنون اثرى از جانداران بر روى زمین نبود ، شاید در میان صدها نوزاد یکى را نتوان یافت که پدر و مادر به قصد بقاى نسل با هم ازدواج کرده و درآمیخته باشند ، در هر هزار نوزاد شاید پیدایش 999 نفر آنان نتیجه تمایل جنسى بوده است ، پدر و مادر به قصد عیش و عشرت به سراغ یکدیگر مى روند ولى خدا نمى گذارد این عیش به هدر رود بلکه از آن براى بقاى نوع استفاده مى کند .
اگر تمایل جنسى وجود نداشت نه انسانى بر روى زمین باقى مى ماند و نه حیوانى ، در نتیجه خلقت این دو لغو مى گردید .
آرى ; آفریننده مهربان نگهبان بقاى وى نیز هست ، مارکسیست ها خدا را نمى شناسند و تمام تفضلات او را به پاى ماده و طبیعت مى ریزند ، باید از آنان پرسید آیا ماده مى تواند حدوث را بفهمد و بقا را درک کند و براى حفظ و تداوم بقا برنامه ریزى کند ؟ هرگز
نطفه یا مبدا پیدایش انسان
نطفه مرد از میلیون ها موجود ذره بینى که به شکل زالو هستند تشکیل شده است ، این ذرات جان دار در رحم زن قرار مى گیرند ، در آخر یکى یا بیشتر مى ماند و مبدا پیدایش یک قلو یا بیشتر مى گردد .
اجزاى نطفه همگى به هم مانند است پس چه مى شود که جزئى از نطفه چشم و جزئى از آن گوش و جزئى استخوان و جزئى دیگرش اعضا و اندام دیگر مى شوند ؟ !
مرد چنین قدرتى را ندارد و از انجام دادن این تقسیم ناتوان است ، اجزاى ذره بینى که از پیکر یک مرد پیدا شده اند فاقد عقل و قدرت هستند و از نظر دانایى و توانایى هزاران بار از مرد ناتوان ترند .
زن نیز مانند مرد فاقد این قدرت است به آن افرادى که از خداشناسى محروم اند و ماده را به جاى خدا مى شناسند باید گفت : ماده که شعور ندارد تا مبادى و ریشه اعضا را از یکدیگر جدا کند ، سپس آنها را به فعلیت برساند .
پس چه دانش و چه قدرتى این کارخانه دقیق پیکرسازى را ساخته و به کار انداخته است ؟ کارخانه اى که مواد اولیه اش یک چیز است ، یعنى یکى از جانوران و سلول هاى یک جور ولى فرآورده هاى گوناگون از نظر حجم و رنگ و اثر و چیزهاى دیگر تولید مى کند ، آن گاه همه را جمع کرده و یک موجود واحد تشکیل مى گردد .
نطفه نر مبدا اصلى پیدایش جنین است ، اجزاى نطفه به طور منظم در همه جانداران ، جنین را به وجود مى آورند ، هر جزئى از اجزاى نطفه عضوى از اعضاى جنین مى شود .
جنین سازى نطفه از روى تصادف نیست زیرا این قانون ، همگانى است و در همه سلسله جانداران به اجرا درآمده است و تصادف با قانون ناسازگار است .
نمى توان گفت جنین سازى از عقل و تدبیر نطفه است ; زیرا خود نطفه فاقد عقل و فاقد تدبیر است .
آیا ممکن است که نطفه چنین کارى را در وقت نطفه بودن انجام دهد ولى هنگامى که به کمال رسید وانسانى کامل و یا حیوانى تمام عیار شد عاجز از این کار باشد ؟ هرگز !
آیا دنیاى علم با آن همه ترقى و تکامل ، با آن همه آلات وادوات ، با آن همه دانشمندان و محققان مى تواند اجزاى نطفه را بشناسد و بگوید : کدام زبان مى شود و کدام دهان و کدام سر و کدام پا ؟
وجود مبارکى که نطفه را در جنس نر پرورش مى دهد همه اینها و بیش از اینها را مى داند ولى انسان سرکش و خودخواه نمى خواهد بفهمد چیزى را که با اندک تاملى مى تواند بفهمد !
 

حکمت الهى در پوشش جفت
پرده اى سفید و لطیف سراسر پیکر جنین را مى پوشاند و در نزدیکى وى جسمى اسفنجى پدید مى آید که آن را جفت مى نامند ، جفت از رگ هاى خونین پر است .
روى جفت پرده اى به نام ( آمینوس ) قرار دارد و آن پرده به لوله اى که تقریباً یک متر طول و به قدر یک انگشت ضخامت دارد مربوط است که در درون آن لوله لوله هاى باریک ترى وجود دارد ، این لوله از راه ناف به شکم جنین متصل است مواد غذایى به وسیله رگ هاى مویین از بدن مادر وارد جفت مى شود و در آن جا پالوده مى گردد وبه وسیله لوله هاى نامبرده داخل بدن جنین مى شود و پس از جریان در بدن جنین و تغذیه کامل وى به محل خود باز مى گردد .
آیا این پرده اى که سراسر پیکر جنین را فرا گرفته است براى آن است که وى را هنگام خم و راست شدن مادر از گزند فشارهاى داخل و خارج محفوظ بدارد ؟ آیا جنین این پرده را بر پیکر خود کشیده است یا مادر به این وسیله خواسته است جگر گوشه خود را حفظ کند ؟ آیا جز حکمت و رحمت الهى چیزى توانایى درک و فهم ایجاد آن را دارد ؟
پیدایش جفت در رحم مادر براى چیست ؟ آیا براى آن است که جنین بسیار لطیف است و دستگاه پالایش غذاى بدن مادر براى آماده کردن غذاى وى کافى نیست و نیاز به پالایشگاه دیگرى دارد تا غذایى لطیف تر و پالوده تر به جنین برساند ؟ پس اگر جفت نبود کمتر جنینى از شکم مادر زنده بیرون مى آمد آیا مادر از تاثیر جفت در حیات جنین آگاهى داشت ؟ آیا قدرت آفریدن آن را داشت ؟ هرگز !
پس دانشى و قدرتى آن را آفریده است که پیش از پیدایش ماده و پس از پیدایش انسان بوده و هست و خواهد بود.
 
شیر مادر
شیر مادر به طور عموم از اجزاى زیر ترکیب شده است : چربى ، پروتئین ها ، لاکتوز ، کلوکز ، دکسترین ، مالتوز ، نشاسته ، هیدرات دو کربنات ، نمک هاى معدنى ، اسید لاکتیک ، آب ، ویتامین آ ، ویتامین ب ، ویتامین د ، ویتامین ث ، ویتامین ب 1 ، ویتامین ب 6 ، ویتامین ث و اسید اسکورتیک .
هر یک از این ها در شیر هر مادرى به مقدار معینى است و نسبت مخصوصى با یکدیگر دارند که بر حسب انسان ها و حیوان ها تفاوت مى کند .
این لابراتوار عظیم و دقیق در کجاى پیکر مادر نهاده شده که خورده هاى مادر را تجزیه مى کند و این اجزا را از میان آنها بیرون مى آورد و سپس آنها را ترکیب مى کند و موجود واحدى بنام شیر مى سازد ؟ چند دکتر و مهندس بر این لابراتوار نظارت مى کنند ؟ چند کارگر دارد ، ماشین آلات و ابزار و ادوات این لابراتوار کجا ساخته شده و از کجا آورده شده است ؟ چه کسى در پیکر مادر نهاده و به پدر نداده است ؟ !
 

 

استخدام همراه بامهر و محبت
نوزاد انسان از نوزاد حیوان بسیار ناتوان تر است و زمان ناتوانى اش بسیار درازتر است .
نوزاد حیوان پس از یکى دو ماه توانا مى گردد و قادر است خود را نگهدارى کند ، در این هنگام مادر دست از پرستارى نوزاد بر مى دارد و ممکن است با فرزند خود بیگانه گردد ، به خاطر اینکه نوزاد انسان از نوزاد حیوان ناتوان تر است رحمت پروردگار براى دوره ناتوانى نوزاد انسان دست کم دو پرستار تعیین کرده است : یکى پدر و دیگرى مادر .
او مادر را براى پرستارى استخدام کرده و پدر را براى نگهداریش ، ولى چگونه استخدامى ؟ استخدامى که با مهر و محبت همراه است هرچه مادر رنج مى برد خسته نمى شود ، هرچه پدر نیرو مصرف کند پشیمان نمى شود ، دوره خدمتگزارى پدر و مادر پایان ندارد آن دو تا جان دارند به فرزند خدمت مى کنند .
آیا ماده و طبیعت ناتوانى نوزاد را تشخیص داده که چنین پرستارانى براى او تعیین کرده است ؟ هرگز ماده که نمى تواند میان نوزاد و چیز دیگر فرق بگذارد تا چه رسد به فرق میان دو نوزاد : نوزاد انسان و نوزاد حیوان ، تصادف هم که نیم شود که در تمام حیوانات همیشه آن چنان باشد و در میان انسان ها همیشه اینچنین در دعاى عرفه حضرت امام حسین (علیه السلام) آمده است :
« وَعَطَفْتُ عَلى قُلُوبِ الحَواضِنِ»
خدایا ! تو بودى که دل کسانى که حضانت و پرورش مرا به عهده داشتند مهربان کردى .
 

 
 
پایگاه استاد حسین انصاریان
 

0
100% (نفر 2)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

«ترس» را بترسانید!!
تواضع و فروتنی امام حسن مجتبی (ع)
در مقابل توهین والدینم چکار کنم؟
کمترين مرتبه و بالاترين درجه اخلاص
جوان در کلام امام صادق(ع)
مکتب علمی امام جواد (ع)
آثار فرهنگى، اجتماعى و تربيتى نماز جماعت
عاشورا ، دليل وجود تشيع
بررسی عنصر رهبری در نهضت عاشورا و ويژگی های اساسی ...
قيام عاشورا و گستره ي معناي امر به معروف و نهي از ...

بیشترین بازدید این مجموعه

حرص و طمع
غفلت‏
اقسام طمع در قرآن‏
دل نوشته هايی در وفات حضرت فاطمه معصومه(س)
اهميت بسمله از نگاه روايات
توصیه به خواندن این سوره در نمازهای واجب
تعدد زوجات از نگاه قرآن (2)
افزایش رزق و روزی با نسخه‌ امام جواد (ع)
دعایی برای نجات از بلا و گرفتاری ها
متن دعای معراج + ترجمه

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^