دارالعرفان/ محقق، مفسر، مترجم و پژوهشگر علوم و معارف قرآنی گفت: حتماً، یقیناً و مسلماً خدا برای بندگانش هیچ مورد منفی، زشت، گناه، معصیت، بدی و انحراف را تا روز قیامت نمیپسندد، همۀ خوبیها به دست خداست و هر چه خوبی به بندگان میرسد از ناحیۀ خداست. هر بدی که به بنده میرسد از طرف خود اوست.
به گزارش روابط عمومی و امور بین الملل مؤسسه علمی فرهنگی دارالعرفان، استاد حسین انصاریان در بقعه شیخ نوایی شهرستان خوی، اظهار داشت: خداوند مهربان نعمتهای عظیمی را به انسان عطا کرده که با این نعمتها میتواند خیر دنیا و آخرت را بهطور کامل تأمین کند. خداوند با عطا کردن این نعمتها درِ هر عذر و بهانهای را به روی انسان بسته و راه هر چون و چرایی را در قیامت به روی او مسدود کرده است. یکی از نعمتها، نعمت خلافت است، «إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَة» (بقره، 30) خلافت الله، خبر عظیمی بود که به فرشتگان داده شد. سبک آیه نشان میدهد مقام خلافت را فقط برای حضرت آدم رقم نزد بلکه برای آدم و نسل او رقم زد.
وی ادامه داد: خلیفه به زبان ساده به معنای آینه است؛ من میخواهم یک آینهای را در زمین قرار دهم که صفات من را تجلی دهد و منعکس کند و این یک نعمت است. از قول پروردگار نقل شده که فرموده: «الانسان سرّی و انا سرّه» انسان راز من است و من هم راز انسانم؛ این نهایت عظمت و شخصیت انسان است و این مطلب دربارۀ هیچکدام از موجودات آفرینش نقل نشده است.
وی در مورد نعمت معرفت و هدایت به عنوان دومین نعمت خداوند، گفت: نعمت علم، معرفت و دانایی برای این است که بدانم از این نعمت خلافت چگونه بهرهبرداری کنم. «وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ كُلَّها» (بقره، 31) با خلافت تنها کارم پیش نمیرود؛ همان کسی که به من مقام میدهد باید دانایی و علم هم به من میداد تا بدانم با این مقام چگونه معامله کنم. از سوی دیگر باید یک نورافکن قوی به من میداد تا خطرات را بشناسم و آن هدایت و دین است که آن را هم عنایت کرد.
میان انسان و ملائکه تفاوت شخصیتی بسیار است
این مبلغ عرصه بین الملل به سه مرحله تا نابودی انسان اشاره و خاطرنشان کرد: سه مرحله آیات اول سورۀ بقره نشان میدهد بین شما و ملائکه تفاوت شخصیتی بسیار است، البته در صورتی که این نعمتهای داده شده حفظ شود و به باد نرود. چون اگر این نعمتها به باد برود ما «أُولئِكَ كَالْأَنْعام» (اعراف، 179) میشویم و از انعام بودن هم عقبتر میرویم «بَلْ هُمْ أَضَل» (اعراف، 179) میشویم و از «بَلْ هُمْ أَضَل» هم عقبتر میرویم و به «ثُمَّ رَدَدْناهُ أَسْفَلَ سافِلِين»(تین، 5) میرسیم، او را برمیگردانم به پستترینِ پستها. در مرحله اول اگر نعمتهای خداوند را از سر خود باز کنید و بگویید نمیخواهم و از این چهارچوبهای ملکوتی دربیایید اول «كَالْأَنْعام» میشوید.
در چه صورتی قیامت هم انسان مورد ارزیابی قرار نمی گیرد
وی افزود: در مرحلۀ دوم «بَلْ هُمْ أَضَل» پستتر میشوید و در مرحلۀ بعد از آن، پستترین پستها میشوید؛ وقتی که به مرحلۀ سوم رسیدید، قیامت «فَلا نُقِيمُ لَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَزْنا» (کهف، 105) دیگر ترازویی برای ارزیابی شما سرپا نمیکند چون هیچ چیز نیستید که ارزیابی تان کند. این نهایت بیچارگی است که اصلاً برای ارزیابی شما ترازویی برپا نمیکنند.
خدا برای بندگانش هیچ مورد منفی، زشت، گناه، معصیت، بدی و انحراف را تا روز قیامت نمیپسندد
نویسنده کتاب ارزشمند «تمرین بندگی» با بیان اینکه حتماً، یقیناً و مسلماً خدا برای بندگانش هیچ مورد منفی، زشت، گناه، معصیت، بدی و انحراف را تا روز قیامت نمیپسندد، اظهار کرد: خداوند میفرماید: «بِيَدِكَ الْخَيْر» (آلعمران، 26) همۀ خوبیها به دست من است و هر چه خوبی به شما میرسد از ناحیۀ من است. یک آیۀ دیگر هم در قرآن میگوید: «وَ ما أَصابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِك» هر بدی که به تو میرسد از طرف خودت به تو میرسد، «ما أَصابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ» (نسا، 79) و هر چه خوبی به تو میرسد از طرف من به تو میرسد. پروندههای این دو را جدا کنید.
خداوند هیچ شرّی را در قرآن قبول نکرده که کار اوست
محقق، مفسر، مترجم و پژوهشگر علوم و معارف قرآنی ادامه داد: خداوند هیچ شرّی را در قرآن قبول نکرده که کار اوست بلکه گفته هر خیری کار من است. در قرآن است که هیچ شیطانی، هیچ شرّی را در قیامت قبول نمیکند که کار من است و به زور تحمیل به انسان کردم؛ قیامت سینهاش را سپر میکند و میگوید: کل گناهانی که مرتکب شدید گردن من نیاندازید، من شما را به گناه دعوت کردم، میخواستید دعوت من را قبول نکنید؛ پروردگار عالم هم محکومش نمیکند. یک آیه در سورۀ ابراهیم هست که آیۀ کوبندهای است. گنهکاران قیامت برای سبک کردن بار خودشان همۀ بار را گردن شیاطین میاندازند، مثلاً این سی هزار نفری که کربلا آمدند، میگویند خدایا گناه ما که این هفتاد و دوتا را کشتیم گردن عمر سعد است؛ عمر سعد هم میگوید گناه من گردن ابن زیاد است؛ ابن زیاد هم میگوید گناه من گردن یزید است.
وی گفت: زمانی که کار از کار گذشت و کار محاکمات پایان گرفت، معلوم شد چه کسانی باید بهشت بروند، دوزخیان هم محکوم به دوزخ شدند. شیاطین میآیند و سینه را سپر میکنند، حرف اولش حرف پایدار و اصیلی است، ای اهل محشر که جهنمی شدید «إِنَّ اللَّهَ وَعَدَكُمْ وَعْدَ الْحَق» (ابراهیم، 22) خدا در دنیا در قرآن و تورات و انجیل و زبور و صحف ابراهیم به زبان انبیا هر چه به شما وعده داد، وعدۀ راست و درست بود. معلوم میشود شیاطین هم با خدا دوز و کلک ندارند، ما را جاهلانه به دوز و کلک میاندازند، اما خودشان دوز و کلک ندارند.
شیطان در دنیا تسلطی به بندگان ندارد
استاد اخلاق حوزه های علمیه به صحبت شیطان به مریدان خود در قیامت اشاره و خاطرنشان کرد: قیامت شیطان به مریدانش میگوید: «وَ قالَ الشَّيْطانُ لَمَّا قُضِيَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ» (ابراهیم، 22) خدا به همۀ شما وعده داد، وعدهاش هم راست بود، این هم هشت بهشت که جلوی چشم شماست و رفیقهای خدا از زن و مرد به بهشت میروند. «وَ وَعَدْتُكُمْ» من هم به شما وعده دادم و گفتم: زنا کنید، ربا بخورید، عرق بخورید، سر یکدیگر را کلاه بگذارید، مال یکدیگر را ببرید، «فَأَخْلَفْتُكُمْ» اما تمام وعدههایم دروغ، بیپایه، بیاصل و اساس بود، حال همۀ شما منتظرید گناهانی که مرتکب شدید، گردن من بیاندازید. «وَ ما كانَ لِي عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ» من در دنیا تسلطی به شما نداشتم. خدا میداند من قدرتی نداشتم که شما را از آزادی و اختیار سلب کنم و با اجبار وارد گناه کنم یا چراغ آزادی شما خاموش شود و گناه را به شما تحمیل کنم.
وی در مورد رویارویی شیطان و انسان در قیامت، اظهار کرد: شیطان خطاب به انسان می گوید: من تسلطی به شما نداشتم «إِلاَّ أَنْ دَعَوْتُكُمْ»، من فقط با این نوک زبانم شما را دعوت کردم و گفتم برو بدزد، گفتم اختلاس کن، گفتم حجابت را بردار، گفتم برو بکش؛ «فَاسْتَجَبْتُمْ لِي» سرمایۀ من نوک زبان بود، شما را دعوت کردم و شما هم دعوت من را قبول کردید. «فَلا تَلُومُونِي» در این صحرای محشر من را سرزنش نکنید، به من نگویید ملعون تو ما را جهنمی کردی، «وَ لُومُوا أَنْفُسَكُمْ» خودتان را سرزنش کنید که به حرف من گوش دادید. «وَ لُومُوا أَنْفُسَكُمْ ما أَنَا بِمُصْرِخِكُمْ» من نمیتوانم یک نفرتان را از جهنم نجات دهم، «وَ ما أَنْتُمْ بِمُصْرِخِيَّ» کل شما چند میلیارد معصیتکار و مجرم هم نمیتوانید من را از دوزخ نجات بدهید.
شیطان را شریک در اطاعت خدا قرار دادید!
استاد انصاریان تأکید کرد: در دنیا باید از یک نفر اطاعت میکردید، آن هم از خداست، ولی شما شیطان را شریک در اطاعت خدا قرار دادید، شیطانی که از اطاعت خدا توسط بندگان بیزار است و اکنون هفت طبقۀ دوزخ را خدا برای شما متجاوزان از دینش قرار داده است. این عاقبت شیطان و شیطان پرستان است، این عاقبت کسانی است که نعمت خلافت، معرفت و هدایت را از دست دادند؛ اما کسانی که از نعمت خلافت، نعمت معرفت، نعمت هدایت را خوب استفاده کنند، در عبودیت رشد میکنند.
انتهای پیام /
برای مشاهده مطالب بیشتر اینجا کلیک کنید.
منبع : پایگاه عرفان