فارسی
پنجشنبه 06 ارديبهشت 1403 - الخميس 15 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 1
100% این مطلب را پسندیده اند

 دورى و نزديكى عارفان‏

عارفى وارسته گفت:
جوان عربى را در طواف كعبه با تنى نزار و زرد و ضعيف ديدم كه گويى استخوان‌هايش را گداخته بود. نزديك رفتم و به او گفتم: گمانم اين است كه تو محبّى و از محبّت بدين‌سان سوخته‌اى. گفت: آرى. گفتم: محبوب به تو نزديك است يا دور؟ گفت: نزديك، گفتم:
مخالف است يا موافق؟ گفت: موافق و مهربان. گفتم: «سبحان اللّه!» محبوب به تو نزديك و موافق و مهربان و تو بدين‌سان زار و نحيف؟ گفت:
اى بطّال! مگر تو ندانسته‌اى كه آتش قربت و موافقت بسى سوزنده‌تر از آتش دورى و مخالفت است؟ چه، در قرب او بيم فراق است و زوال و در بُعد او اميد وصال. مرا از گفته وى تغيير حالت پديد گشت.
اين حكايت مى‌خواهد بگويد: انسان ممكن است بعد از رسيدن به مقامات الهيّه، خداى ناخواسته دچار غرور و عجب شود و به سراشيبى سقوط افتد و آنچه را به دست آورده از دست بدهد !!


منبع : پایگاه عرفان
  • عارفان
  • دورى و نزديكى عارفان‏
  • دورى عارفان‏
  • 0
    100% (نفر 1)
     
    نظر شما در مورد این مطلب ؟
     
    امتیاز شما به این مطلب ؟
    اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

    آخرین مطالب

    داستانى آموزنده درباره‏ى آبرودارى‏
    دوستى ناپايدار
    گفتارى از عارفان
    از دين جديد به نان و نوایی رسید!
    حکایتی از اعتماد و توكل بر حق‏
    گناه نااميدى‏
    حضرت عيسى عليه السلام و گناهكار
    آقازاده‌ای که منصب حکومتی را قبول نکرد!
    داستان قارون و ثروتش
    حكايت سمره‏

    بیشترین بازدید این مجموعه

    نامه اى بسيار مهم از حضرت رضا به حضرت جواد (عليهما ...
    گفتارى از عارفان
    چگونه بخوابم ؟
    داستان گریه حضرت موسى برای اباعبدالله الحسين ...
    داستان قارون و ثروتش
    حضرت عيسى عليه السلام و گناهكار
    گناه نااميدى‏
    از كجا دانستند؟
    خبر دادن به ثواب بيشتر
    حكايتى از نماز باران‏

     
    نظرات کاربر

    پر بازدید ترین مطالب سال
    پر بازدید ترین مطالب ماه
    پر بازدید ترین مطالب روز



    گزارش خطا  

    ^