1. مقدمه

انسان‌ها، هر روز شاهد کاستی‌ها و اتفاق‌های گوناگون در زندگی هستند که گاهی این اتفاق‌ها به سود انسان یا ضرر وی می‌باشد. اگر انسان بتواند با قدرت محدودش اتفاقات و حوادث مضر و ناخواسته را به نفع خود تغییر دهد، به کمال می‌رسد، ولی اگر موفق به انجام این مهم نشود، طبع و فطرت بشر، انسان را به قدرت‌های غیبی دیگری رهنمون می‌شود تا جهت رفع مشکلش به آن متوسل شود و از او کمک بخواهد. دین مقدس اسلام روی این موضوع حساسیت بسیارینشان داده و تأکید بسیار فرموده که برای رفع مشکلات و حتی کوچک‌ترین کارها به درگاه خداوند متعال دعا کنید و به او توکل کرده و از او کمک بخواهید و در روایات، دعا مغز عبادت دانسته شده است. (حرعاملی، 1409، ج7، ص 28) (3) از سوی دیگر قرآن، اصل وسیله قرار دادن در درگاه خداوند را مشروع اعلام کرده است، «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید! و وسیله‌ای برای تقرب به او بجویید!» (مائده، 35) (4)
با نگاه به زندگی ائمه اطهار (علیهم السلام) این نکته دریافت می‌شود که آنها در طول زندگی بسیار به درگاه خدا متوسل شده و دعا کرده و در دعای خود اولیای الهی را واسطه قرار می‌داده‌اند و سپس از آنها کمک می‌خواستند. صحیفه‌هایی هم چون: صحیفه سجادیه، صحیفه حضرت زهرا (علیهاالسلام)، صحیفه امام رضا (علیه السلام)، صحیفه حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و دعاهایی هم چون: دعای توسل، کمیل و عرفه که از آنها نقل شده، گویای این مطلب می‌باشد.

1-1. معنای لغوی و اصطلاحی توسل

«وسیله» لفظ عربی اصیلی است که به معنای رغبت و درخواست است و در معانی دیگری همچون درجه، قربت، منزلت نزد خدا جستن، توسل شیء با رغبت، شیئی که به وسیله آن به غیر نزدیک شوند، می‌آید. (فراهیدی، 1410ق، ج7، ص 298، راغب اصفهانی، 1412ق، ص871؛ ابن منظور، 1414ق، ج11، ص 724) توسل در اصطلاح به این معنا است که در دعا به درگاه الهی، چیزی آورده شود تا خداوند دعای انسان را مورد اجابت قرار دهد. (سبحانی، 1412ق، ص 583)

2 -1. توسل در قرآن کریم (5)

قرآن به عنوان کتاب جاوید خداوند، نه تنها توسل را منع نکرده است بلکه می‌توان از آیات مختلف آن، جواز توسل را دریافت کرد. برخی از آیات وارد شده در زمینه توسل، از این قرارند:
1.‌ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از (مخالف فرمان) خدا بپرهیزید! و وسیله‌ای برای تقرب به او بجوئید! و در راه خدا جهاد کنید، باشد که رستگار شوید! (مائده، 35) (6)
منظور از وسیله، پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و همچنین، اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) که از برگزیدگان و مقربان درگاه حق هستند، می‌باشد. از قول پیامبر گرامی (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده است که فرمودند: «برای من از خداوند «وسیله» را مسألت کنید که درجه‌ای است در بهشت که تنها یکی از بندگان خدا به آنجا می‌رسد و من امیدوارم که همان بنده باشم.» (طبرسی، 1372، ج3، ص 293) اصبغ بن نباته از امام علی (علیه السلام) روایت می‌کند: در بهشت دو لؤلؤ در زیر عرش است یکی زرد و دیگری سفید، در هر یک از آنها هفتاد هزار غرفه است که درها و جام‌های آن از یک ماده است. لؤلؤ سفید همان «وسیله» است برای محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیتش و لؤلؤ زرد، برای ابراهیم و اهل بیتش است. (طبرسی، 1372، ج3، ص 293) (7) منظور از «توسل» این نیست که اشخاص چیزی را از خود پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) یا امام (علیه السلام) مستقلاً تقاضا کنند، بلکه منظور این است با اعمال صالح یا پیروی از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و امام (علیه السلام)، یا شفاعت آنان و یا سوگند دادن خداوند به مقام و مکتب آنها (که خود یک نوع احترام و اهتمام به موقعیت آنها است) از خداوند چیزی را بخواهند و این معنا، نه بوی شرک می‌دهد و نه برخلاف آیات دیگر قرآن است و نه از عموم آیه ذکر شده بیرون می‌باشد. (مکارم شیرازی، 1374، ج4، ص 365) یادآوری این نکته بایسته است که توسل به این بزرگان در اصل توسل به اعمال صالح و فضایلی است که از راه اطاعت و بندگی انجام داده‌اند و فضل و برتری ایشان بر دیگران، از راه اعمالشان حاصل شده است. (مبارکفوری، 1410ق، ج10، ص26)
2. خداوند در آیه‌ای دیگر می‌فرماید: کسانی را که آنان می‌خوانند، خودشان وسیله‌ای (برای تقرب) به پروردگارشان می‌جویند، وسیله‌ای هر چه نزدیکتر و به رحمت او امیدوارند و از عذاب او می‌ترسند، چرا که عذاب پروردگارت، همواره در خور پرهیز و وحشت است. (اسراء، 57) (8) این آیه بر مشروعیت اصل توسل دلالت می‌کند و متوسلان را می‌ستاید از این جهت که ایشان در پی وسیله‌ای هستند که ایشان را به خداوند نزدیک‌تر می‌کند. (کورانی عاملی، 1424ق، ج1، ص 71)
در تفسیر آیه آمده است: مسئله توسل به بعضی از مقربان درگاه خدا عمل درستی است و غیر از عمل مشرکان بت پرست است، چرا که آنان متوسل به درگاه خدا می‌شوند، ولی تقرب و عبادت را نسبت به ملائکه و جن و اولیای انس انجام می‌دهند، و عبادت خدا را ترک می‌کنند، نه او را عبادت می‌کنند و نه به او امیدوارند و نه از او بیمناک، بلکه همه امید و ترسشان نسبت به وسیله است، و لذا تنها وسیله را عبادت می‌کنند، و امیدوار رحمت وسیله و بیمناک از عذاب آ« هستند. (طباطبایی، 1392ق، ج13، ص 130 و 131)
با دقت در محتوا و تفسیر این آیه، فرق توسل به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه (علیهم السلام) و توسل به بت‌ها و دیگر معبودان روشن می‌گردد. این آیه متعرض اعتقاد و عمل مشرکان شده و بیان فرموده که مشرکان برای تقرب به خداوند، بندگان مقرب مانند حضرت عیسی (علیه السلام) و از جمله ملائکه و جن را به عنوان وسیله قرار دادند، اما در عمل، خود «وسیله» را به صورت مستقل پرستش می‌کردند. البته در این زمینه آیات دیگری نیز وجود دارد که برای اختصار در پاورقی ذکر می‌گردد. (9)

3 -1. توسل در روایات

در روایات شیعه سفارش بسیاری نسبت به توسل به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیت (علیهم السلام) وارد شده است که جهت رعایت اختصار به بعضی از آنها اشاره می‌شود:
1. امام علی (علیه السلام) که خود نخستین مؤمن به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) است، در این باره می‌فرماید: همانا بالاترین و برترین چیزی که اهل توسل (برای تقرب به خدای متعال) آن را وسیله قرار داده و بدان توسل می‌جویند، عبارتست از ایمان به خداوندو پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) او، و جهاد در راه خدا و اظهار کلمه اخلاص که همانا کلمه‌ی «لا اله الا الله» است با رعایت همه شروط آن، که این کلمه نشان دهنده برخورداری شخص از فطرت اسلامی است، و نیز به پاداشتن نماز که آن ملت و کیش اسلام است، و پرداختن زکات برای کسانی که مقرر گشته، که آن از جمله فرایض و واجبات خداوند عزوجل است، و روزه داشتن که آن سپر و حافظی در برابر عذاب خدای متعال است، و به جا آوردن حج خانه خدا که این عمل دور کننده‌ی تنگدستی از آدمی و زائل سازنده‌ی گناهان است و سرکشی به خویشاوندان و دلجویی و نیکی به ایشان که این کار موجب افزونی در مال و به تأخیر انداختن مرگ یا به عبارت دیگر موجب درازی عمر است و صدقه دادن پنهان از چشم مردم، که آن آتش برخاسته از نابکاری‌ها و اعمال ناروا و نیز غضب و خشم خداوند عزوجل را فرو می‌نشاند و انجام کارهای نیک که مرگ بد و ناخوشایند را از آدمی دور می‌سازد و انسان را از هر بلائی که ناگزیر گریبان گیر می‌شود و آدمی را در میان مردم خوار می‌کند، حفظ می‌کند. (سید رضی، 1414ق، خطبه 109، ص 126) (10)
2. سلمان فارسی از پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل می‌کند که خداوند می‌فرماید: ‌ای بندگان، آیا چنین نیست که چه بسا کسی حاجات بزرگ از شما می‌خواهد و شما حوائج او را بر نمی‌آورید، تا این که فردی که محبوب‌ترین مردم نزد شما است، شفیع قرار می‌دهد و آنگاه نیازهای وی را به احترام آن شفیع بر می‌آورید. آگاه باشید و بدانید که گرامی‌ترین مردم نزد من، محمد و برادر او علی و امامان پس از اویند که همانا وسیله مردم به سوی من هستند. پس این که هر کس حاجتی دارد و نفعی را طالب است یا آنکه دچار حادثه‌ای صعب و زیانبار گشته و خواهان رفع آن است، باید مرا به محمد و خاندان پاکش بخواند تا به نیکوترین وجه حاجت او را برآورم. (ابن فهد حلی، 1407ق، ص 163-164) (11)

4 -1 توسل پس از وفات اولیای خدا

تنها نکته باقی مانده است که وهابیت هر چند در مواردی، توسل به اولیای الهی در زمان حیاتشان را می‌پذیرند، ولی بر این باورند که توسل به ایشان پس از وفات آنها شرک و بدعت است؛ زیرا ارتباط و پیوندشان با جهان عالم قطع شده است و وفات پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در حد مرگ کفار است. (عبدالوهاب، 1414ق، ص70) در پاسخ باید گفت: اولاً بنابر آیات قرآن، شهیدات حیات جاودانی دارند (آل عمران، 169) (12)، پس آیا مقام پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) از مقام شهیدان پایین‌تر است؟ دوم این که ما در هر نماز بر ایشان سلام می‌فرستیم و اگر باور نداشته باشیم که ایشان حیات جاودانی دارند پس این سلام‌های ما لغو و بیهوده خواهد بود. (مکارم شیرازی، 1428ق، ص 194) سوم این که زندگی و مرگ دخالتی در صدق توحید و شرک ندارد، بلکه به کسی به استقلال نگریستن ملاک شرک می‌شود چه مرده و یا زنده باشد. (سبحانی، ص 134 و 35) آنچه از روش گذشتگان در روایات بر می‌آید این است که ایشان در جواز توسل در عملکردشان تفاوتی میان توسل در زمان حیات و وفات پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نگذاشته‌اند. (13)

2. توسل‌های امام رضا (علیه السلام) در کتاب «الصحیفة الرضویة الجامعة»

توسل به مقام انسانی و مقام روحانی پیامبران و امامان نه تنها در زبان افراد معمولی و افراد عادی معقول است، بلکه اگر احادیث و روایات منقول از امامان معصوم (علیهم السلام) بررسی گردد، دیده می‌شود که امامان معصوم (علیهم السلام) با وجود این که مستجاب الدعوه بودند، ولی با این حال باز هم به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و دیگر امامان (علیهم السلام) متوسل می‌شدند. با توجه به جایگاه امام رضا (علیه السلام) به عنوان عالم آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌توان پی به این مطلب برد که ایشان از هیچ کوششی برای گرایش دادن و توسل مردم به اهل بیت (علیه السلام) دریغ نکردند و در قالب دعا ایشان را به سوی اهل بیت (علیه السلام) کشانده‌اند. از این رو بایسته است آموزه‌هایی که ایشان در قالب دعا بیان کرده‌اند، شناسایی و طرح گردند.

1 -2. صلوات در صحیفه رضویه

یکی از مهم‌ترین چیزهایی که در توسل در زبان ائمه (علیهم السلام) مدنظر بوده است، صلوات می‌باشد. صلوات که در رتبه نخست، در نمازهای روزانه از سوی شرع قرار داده شده است، این نکته را می‌رساند که نماز فرد مسلمان به سوی خداوند بالا نمی‌رود مگر این که بر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیت ایشان صلوات فرستاده شود و این خود نوعی توسل است که برای قبولی نماز صورت می‌گیرد. بنابراین اگر توسل شرک باشد، چگونه است که خداوند ما را به شرک دعوت کرده است؟ (کورانی عاملی، 1424ق، ج1، ص 106) از سوی دیگر روایات بسیاری حتی از طریق اهل سنت به این مضمون وارد شده است که ملائکه سلام و صلواتی را که مؤمنان برای پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌فرستند، به ایشان می‌رسانند و بر ایشان عرضه می‌کنند. (سبکی، 1419ق، ص 128)
در فضیلت صلوات روایات بسیاری وارد شده است که به برخی از آنها اشاره می‌گردد:
الف) پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌فرماید: صلواتی که شما بر من می‌فرستید، دعای شما را روا می‌کند و رضایت پروردگارتان را در پی دارد و کردار شما را پاکیزه می‌سازد. (ابن طاووس، 1330ق، ص 242) (14)
ب) در روایتی امام صادق (علیه السلام) می‌فرماید: هنگامی که یکی از شما دعا می‌کند و پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را یاد نمی‌کند، دعای وی بر روی سرش می‌چرخد پس هنگامی که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را (با صلوات) یاد می‌کند، دعا بالا برده می‌شود. (کلینی، 1429ق، ج4، ص 348) (15)
ج) امام صادق (علیه السلام) می‌فرماید: هنگامی که یکی از شما می‌خواهد دعا کند، باید دعایش را با صلوات بر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آغاز کند، زیرا صلوات بر ایشان پذیرفته است و روش خداوند بر این نیست که بخشی از دعا را بپذیرد و بخش دیگر آن را رد کند. (طوسی، 1414ق، ص 173) (16)
آنچه از این روایات برداشت می‌شود، جایگاه صلوات که خود نوعی دعای توسل گونه است، در دعا می‌باشد. برای همین است که امامان معصوم (علیهم السلام) بیشتر دعاهای خود را با صلوات اغاز کرده‌اند. امام سجاد (علیه السلام) که در دعا، گوی سبقت را ربوده است در دعاهای خود پیوسته صلوات بر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و آل ایشان می‌فرستاد که جایگاه توسل به اهل بیت (علیه السلام) را می‌رساند. امام رضا (علیه السلام) نیز از این سنت پیروی کرده و در دعاهای گوناگون، با ذکر صلوات به تثبیت جایگاه اهل بیت (علیهم السلام) در ارتباط با خدا به صورت غیر مستقیم پرداخته است که به نمونه‌هایی اشاره می‌گردد:
الف) در دعاهایی همچون: «فی المناجاه لطلب الفرج»، «لطلب العافیه»، «لطلب تفریج الغم و الهم»، «لقضاء الحوائج»، «لدفع العدو»، «لطلب الاحتجاب من العدو»، «فی العوذه لرد الضاله او المتاع»، «فی العوذه لدفع الوجع»، «فی العوذه للشفاء لجمیع العلل»، «فی العوذه للشقیقه»، «فی قنوت الوتر»، «لطلب الرزق»، «الدعاء بعد صلاه النبی»، «عند الزواج فی الخطبه» و .... (موحد ابطحی، 1420ق، ص20، 24، 38، 40 و 41، 44، 47، 51، 54، 56، 61، 63، 64، 68 و ...) امام رضا (علیه السلام) در ضمن آنها در موارد گوناگون، بر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و آل وی درود و صلوات فرستاده است که این از جایگاه رفیع پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیت (علیهم السلام) در نزد خداوند حکایت می‌کند.
ب) آن حضرت دعاهایی دارد که با عنوان «فی الصلاه علی النبی و آله» مطرح است. (موحد ابطحی، 1420ق، ص 22 و 23)
ج) ایشان در دعایی به این نکته رهنمون می‌شود که نماز با آن همه اهمیت مرتبه، شرافت خود را از صلوات بر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) گرفته است. (موحد ابطحی، 1420ق، دعای شماره 36، ص 47) (17)

2-2- معرفی اهل بیت به عنوان افراد شایسته‌ی توسل

امام رضا (علیه السلام) در دعای نماز استسقاء، به صراحت اشاره می‌فرماید به این که این دستور الهی است که مردم به اهل بیت (علیهم السلام) متوسل شوند. منظور خداوند از وسیله، همان اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌باشد و هر که خواستار فضل و رحمت است، باید اینها را وسیله قرار دهد. ایشان چنین می‌فرماید:
پروردگارا! تو حق ما اهل بیت را بزرگ داشتی، و همچنان که دستور دادی به ما متوسل شده و خواستار فضل و رحمتت گردیدند، و امید احسان و نعمتت را دارند، پس بارانی نافع و شامل، که کُند نبوده و ضرری به دنبال آن نباشد، نازل فرما، و ابتدای باران را پس از آن که ایشان به منازل و مکان‌های خود رسیدند، قرار ده. (موحد ابطحی، 1420ق، ص 25 و 26) (18)
این معرفی هنگامی بیشتر جلوه گر می‌شود که ایشان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و تک تک اهل بیت (علیهم السلام) را در دعا می‌آورد و توسل خود را به ایشان عرضه می‌دارد و حتی نام خود و امامان پس از خود را نیز در توسل می‌آورد که نشان می‌دهد شخص متوسل باید معتقد و مؤمن به همه امامان معصوم (علیهم السلام) باشد تا مؤمن به شمار آید و توسل وی مفید واقع شود. (موحد ابطحی، 1420ق، ص 33-37) (19)، این دعا همان دعایی است که در ادعیه با نام دعای توسل معروف است.

3 -2. توسل با الفاظ صریح

همچنین در صحیفه جامعه امام رضا (علیه السلام) در دعاهایی از آن حضرت آمده که امام (علیه السلام) به صورت مستقیم توسل در دعا و مشروعیت آن را بیان می‌دارد که به آنها اشاره می‌گردد:
الف) مثلاً ایشان در مناجات خود با خداوند مستقیماً این اولیای الهی را مورد توسل قرار داده و می‌فرماید: و به وسیله پیامبرت (صلی الله علیه و آله و سلم) که او را بر اهل طاعتت برتری داده و اجابت و شفاعت را به او بخشیدی، و به وسیله وصی برگزیده اش که نزد تو به تقسیم کننده بهشت و دوزخ نامیده شده و به وسیله برترین زن، و به فرزندانش، که پیشوایان و جانشینان اویند و به تمامی فرشتگانی که به وسیله اینان به تو روی می‌کنند، و در شفاعت نزد تو آنان را وسیله قرار می‌دهند، و اینان خاصان درگاه تو هستند، به تو روی می‌آورم. پس بر ایشان درود فرست، و مرا از اضطراب‌های ملاقات در امان دار، و مرا از خاصان و دوستانت قرار ده، پیشاپیش خواسته و سخنم، آن چه سبب ملاقات و دیدن تو می‌شود، قرار دادم و اگر با این همه، خواسته‌ام را رد کنی، امیدهایم از تو به یأس مبدل می‌گردد، هم چون مالکی که از بنده خود گناهانی دیده و او را از درگاهش طرد نموده، و آقایی که از بنده‌اش عیوبی ملاحظه نموده و از جوابش سرباز می‌زند. وای بر من اگر رحمت گسترده‌ات مرا فرا نگیرد، اگر مرا از درگاهت طرد کنی، بعد از درگاهت به درگاه چه کسی مراجعه کنم. (موحد باطحی، 1420ق، ص 21) (20)
این فراز از دعای حضرت که در واقع نشان دهنده نحوه دعا و خواستن از خدا به وسیله واسطه قرار دادن پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه (علیهم السلام) می‌باشد، دلالت می‌کند بر این که نه تنها مانعی ندارد که خدا را به واسطه برگزیدگان او قسم داد و از او درخواست نمود، بلکه اگر دعای انسان با توسل قرین و همراه گردد، به استجابت بسیار نزدیک است.
ب) همچنین در دعای آن حضرت برای کارهای مهم، بعد از اقرار به یگانگی خداوند و پیامبری پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و جانشینی امام علی (علیه السلام) و اولاد ایشان در ادامه آن دعا می‌فرماید: بارالها! به سبب توسلم به سوی تو به آنان (پیامبر و امام علی و اولاد ایشان)، و نزدیکی جستنم به محبت ایشان، و پناهندگیم به امامت آنان، در این روز درهای روزیت را بر من بگشای و رحمتت را بر من فرو ریز، و مرا در میان خلقت محبوب ساز، و از بغض و دشمنیشان در امان دار، به درستی که تو بر هر کاری قادری. خداوندا! برای هر توسل کننده‌ای ثواب و برای هر شفاعت کننده‌ای حقی است، پس از تو می‌خواهم بحق کسی که او را وسیله به سوی تو قرار داده و پیشاپیش حاجت‌هایم ذکر نمودم، برکت این روز، این ماه و این سال را به من بنمایانی. بارالها! آنان (پیامبر و امام علی و اولاد ایشان) پناهان و یاری کنندگان من در سختی و راحتی، و سلامتی و بلا، و خواب و بیداری، و توقف و کوچ، و مشکلات و آسانی‌ها، و پنهان و آشکار، و صبح و شام، ماندن و حرکت کردن، و برون و درون، هستند. خداوندا! پس به حق آنان، مرا از فیضت محروم نکن، و امیدم از رحمتت را قطع ننما، و از رحمتت مأیوسم نساز، و مرا به بسته شدن درهای روزی و راه‌های آن مبتلا نکن، و از جانب خود گشایشی زود رس برایم مقرر کرده و از هر سختی، راه رهایی، و برای هر گشایش، راه دست یابی به آن را برایم آماده نما، تو مهربان‌ترین مهربانانی و درود خدا بر محمد و خاندان پاکیزه‌اش باد، پروردگار جهانیان اجابت کن. (موحد ابطحی، 1420ق، دعای 21، ص 160-163) (21)
این فراز از سخنان زیبای امام رضا (علیه السلام) نشان می‌دهد که توسل یکی از طرق دعاست و در واقع بابی از ابواب توجه به خداوند سبحان است، پس مقصد و مقصود اصلی و حقیقی، خداوند سبحان است و شخصی که به اول توسل می‌جوید، واسطه و وسیله‌ای برای تقرب به خدا جسته است.
ج) برای قضای حوائج با توسل به قرآن و با توسل به حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیت ایشان، از آن حضرت روایت شده است: هرگاه امر شدیدی بر تو عارض شد دو رکعت نماز بگذار، در یکی از آنها سوره حمد و آیةالکرسی، و در رکعت دوم حمد و سوره‌ی قدر را بخوان، پس قرآن را بالای سر خود قرار داده و بگو: «پروردگارا به حق کسی که او را به سوی خلقت فرستادی، و بحق تمامی آیاتی که در آنست، و بحق کسانی که در قرآن ایشان را مدح و توصیف نموده‌ای، بحق تو بر آنها، و کسی را آگاه‌تر به حق تو از خودت نمی‌شناسیم.‌ ای آقایم‌ ای خدا، ده بار، بحق محمد، ده مرتبه، بحق علی، ده بار، بحق فاطمه، ده بار و نام هر یک از امامان بعد از او را برده و بحق آنان خداوند را ده بار سوگند ده، تا این که به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) خودت برسی، از جایگاهت بر نمی‌خیزی مگر این که حاجتت برآورده شده باشد. (موحد ابطحی، 1420ق، دعای 26، ص 40) (22) و این همان دعایی است که خواندن آن در شب‌های قدر مرسوم است.
د) همچنین آن حضرت در دعای پس از اقامه و قبل از تکبیر می‌فرماید: خدایا! ‌ای پروردگار این دعای کامل (اذان و اقامه) و نماز به پا شده، محمد، که درود تو بر او و خاندانش باد، را درجه و وسیله و فضل و فضیلت عطا فرما، و به نام خدا آغاز کرده و از او طلب یاری می‌کنم، و به محمد رسول او و خاندانش، که درود خدا بر او باد، روی می‌آورم. پروردگارا! بر محمد و خاندانش درود فرست و به ایشان مرا نزد خودت در دنیا و آخرت آبرومند گردان، و از نزدیکان به خودت قرار ده. (موحد ابطحی، 1420ق، دعای شماره 70، ص 62) (23)
بر اساس این فراز از دعای امام رضا (علیه السلام) می‌توان به دست اورد که وسیله، انجام دادن هر کار نیک است که سبب تقرب به خدا گردد. بدیهی است که جواز توسل به انبیاء و اولیا و مقربان درگاه الهی همه از کارهای نیک و از شعائر دین اسلام هستند، روشن است که توسل به آنان می‌تواند دفع کننده و زایل کننده‌ی هر بدی و زشتی باشد.

4 -2. توسل به اسماء الهی

توسل به اسما و صفات خداوند متعال از دیگر مواردی است که به عنوان وسیله از سوی امام (علیه السلام) معرفی شده است. آن حضرت در دعایی برای برآورده شدن حاجت و دفع شر دشمنان، به نام‌های خداوند متعال متوسل می‌شود و می‌فرماید: «خداوندا! از تو می‌خواهم به دیده‌ای که نمی‌خوابد، به عزتی که مورد سوء قصد قرار نمی‌گیرد، و به فرمانروایی که ستم نمی‌کند، و به نوری که خاموش نمی‌شود، و به چهره‌ای که پوسیده نمی‌شود، به زنده‌ای که نمی‌میرد، و به قدرتی که مغلوب نمی‌گردد، به جاودانگی که فنا ندارد، و به نامی که رد نمی‌شود، و به ربوبیتی که ذلیل نمی‌گردد، بر محمد و خاندانش درود فرست و این کار را برایم انجام بده و حاجتت را ذکر می‌کنی انشاء الله انجام می‌شود. (موحد ابطحی، 1420ق، دعای 31، ص 43) (24)

5 -2. توسل به انسان‌های پاک و موجودات عالم هستی

هر چند اهل بیت (علیهم السلام) از مصادیق کامل و بارز توسل می‌باشند، ولی مشروعیت توسل تنها مربوط به ایشان نیست، بلکه هر موجود پاکی این صلاحیت را دارد که در درگاه الهی واسطه قرار گیرد. امام (علیه السلام) در دعای استسقاء پیران رکوع کننده، کودکان شیرخوار، چهارپایان چرنده و جوانان فروتن را واسطه قرار می‌دهد تا خداوند امام را مشمول رحمتش کند. (موحد ابطحی، 1420، دعای 6، ص83) (25) و یا درخواست خود را از خداوند به حرمت کسانی وابسته می‌کند که به خداوند و عزت او پناه برده‌اند. (موحد ابطحی، 1420ق، دعای 67، ص 61) (26) و از آنجا که برخی از ایام در نزد خداوند متعال دارای حرمت هستند، خداوند را به حق ایام عید فطر و قربان قسم می‌دهد. (موحد ابطحی، 1420ق، دعای 21، ص95) (27)
این فرازها از دعاهای امام (علیه السلام)، نمونه‌های آشکاری در مورد توسل می‌باشد و به خوبی نشان می‌دهد که نه تنها افراد معمولی بلکه حتی امامان هم که خودشان مستجاب الدعوه بودند و البته در علم و دینداری و دنیا داری هم در نوع خودشان بی نظیر بودند، باز هم برای دسترسی به موفقیت و برای رفع شر و دفع بلا به مقام والای پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) متوسل و متمسک می‌شدند.

نتیجه‌گیری

با توجه به آنچه گفته شد این دستاوردها به دست می‌آید:
1. توسل که در اصل به معنای رغبت و درخواست است، در اصطلاح به معنای آوردن چیزی در درگاه الهی برای استجابت دعا می‌باشد.
2. توسل به دو قسم تقسیم می‌شود: مشروع و نامشروع که تنها تفاوت میان این دو اعتقاد به استقلال در تأثیر فرد مورد توسل قرار گرفته، است.
3. قرآن وسیله را مشروع قرار داده است و نه تنها توسل بدعت و شرکت نیست، بلکه بهترین راه چاره‌ای است که خداوند به انسان‌ها عنایت نموده و همان طور که اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در زمان حیاتشان مظهر و نماد لطف الهی برای مردم بودند، بعد از وفاتشان این هدیه و لطف الهی هم چنان در اختیار مردم می‌باشد. در روایات نیز توسل مشروع شناخته شده است و همان طور که در زمان حیات اولیای الهی مشروع است در زمان وفات ایشان نیز مشروع است.
4. امامان معصوم (علیهم السلام) با وجود این که دعایشان مستجاب است ولی در دعاهایشان از توسل به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیت (علیهم السلام) بهره برده‌اند. امام رضا (علیه السلام) نیز در کتاب «الصحیفة الرضویة الجامعة» از توسل بهره گرفته است. گاه به وسیله صلوات بر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیت (علیهم السلام) توسل خود را نشان می‌دهد، گاه به صورت مستقیم و گاه غیرمستقیم از توسل بهره می‌گیرد. ایشان با توسل به انسان‌های پاک، موجودات عالم، ایام الله و مانند آن آموزه‌هایی را در قالب دعا استفاده می‌کند که این عملکرد، خود نشان دهنده جایگاه والای توسل و مشروعیت آن است.

پی‌نوشت‌ها:

1- استادیار گروه فقه و مبانی حقوق اسلامی دانشگاه یاسوج Alishahi 88 @ gmail. com.
2- دانشجوی کارشناسی ارشد رشته فقه و مبانی حقوق اسلامی دانشگاه یاسوج.
3- «عَنِ النَبِیِ (صلی الله علیه و آله و سلم) قَالَ: «الدُعَاهُ مُخُ العِبَادَة»
4- «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَیهِ الْوَسِیلَةَ».
5- توسل در یک تقسیم بندی به دو دسته تقسیم می‌شود: الف) توسل مشروع و روا: شامل توسل به ذات خدا، اوصاف او، ایمان و اعمال نیک، قرآن، ایام مبارک، توسل به انبیا و صالحان و نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و دعای برادران مؤمن و انبیا و اوصیا در روز قیامت، در زمان حیات آن بزرگواران و پس از وفات ایشان است که البته این دو مورد آخر از سوی ناآگاهان مورد انکار قرار گرفته است. (عبدالحمید، 1421ق، ص 119-136) ب) توسل غیر مشروع و ناروا: عبارت است از توسل به طاغوت، بت‌ها و توسل به انبیا و اولیا با این عقیده که آنها مستقل در تأثیر هستند.
6- «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَیهِ الْوَسِیلَةَ وَجَاهِدُوا فِی سَبِیلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ».
7- «أنّ فی الجنة لؤلؤتین: إحداهما بیضاء، و الاخری صفراء فی کل منهما سبعون ألف غرفة، فالبیضاء هی الوسیلة و هی لمحمد و أهل بیته، و الصفراء لإبراهیم و أهل بیته».
8- «أُولَئِكَ الَّذِینَ یدْعُونَ یبْتَغُونَ إِلَى رَبِّهِمُ الْوَسِیلَةَ أَیهُمْ أَقْرَبُ وَیرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَیخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا».
9- در آیه دیگر می‌فرماید: پس چون مژده‌رسان آمد، آن [پیراهن] را بر چهره او انداخت، پس بینا گردید. گفت: آیا به شما نگفتم که بی شک من از ]عنایت] خدا چیزهایی می‌دانم که شما نمی‌دانید؟ گفتند: ‌ای پدر، برای گناهان ما آمرزش خواه که ما خطاکار بودیم. گفت: به زودی از پروردگارم برای شما آمرزش می‌خواهم، که او همانا آمرزنده و مهربان است؛ «فَلَمَّا أَنْ جَاءَ الْبَشِیرُ أَلْقَاهُ عَلَى وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصِیرًا قَالَ أَلَمْ أَقُلْ لَكُمْ إِنِّی أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ، قَالُوا یا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خَاطِئِینَ، قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّی إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ» (یوسف، 96-98) می‌توان گفت که خداوند در قرآن کریم، واسطه قرار دادن فرزندان یعقوب (علیه السلام) پدرشان را برای استغفار مطرح نموده است، همان گونه که واسطه قرار گرفتن پیراهن یوسف (علیه السلام) برای شفای چشم حضرت یعقوب (علیه السلام) را بیان فرموده است که می‌توان از آنها جواز توسل به انبیا و افراد صالح را استنباط کرد. (مسعودی، 1420ق، ص32) خداوند در آیه‌ای دیگر که به آیه وحدت معروف است، می‌فرماید: و همگی به ریسمان خدا چنگ زنید، و پراکنده نشوید «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا» (آل عمران، 103) اکنون این پرسش اساسی مطرح می‌شود که در آیه شریفه منظور از «حبل الله» چیست؟ از قراین چنین مستفاد می‌شود که اسلام، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، ائمه (علیهم السلام) و مسلمانان را شامل شود. (فخرالدین رازی، 1420ق، ج8، ص311؛ طبرسی، 1372، ج2، ص805) در هر حال می‌توان از این آیه جواز توسل به غیر خدا را به دست آورد. بنابراین حبل الله، واسطه پیوند میان مردم و خدا است و به نظر می‌رسد که اولیای الهی مصداق روشنی برای این مطلب باشند و چنگ زدن و توسل جستن به آنها اگر به صورت مستقل نباشد، موجب تقرب به خداوند می‌شود.
10- «إِنَّ أفضَلَ مَا توسل بِهِ المُتوسلونَ إِلَی اللهِ سَبحَانَهُ وَ تَعَالَی الإِیمَانُ بِهِ وَ بِرَسُولِهِ وَ الجَهَادُ فِی سَبیلِهِ فَإِنَّهُ ذِروَةُ الإِسلَامِ وَ کَلِمَةُ الإِخلَاصِ فَإِنَّهَا الفِطرَةُ وَ إِقَامُ الصَّلَاةِ فَإِنَّهَا المِلَّةُ وَ إِیتَاءُ الزَّکَاةِ فَإِنَّهَا فَرِیضَةُ وَاجِبَةُ وَ صَومُ شَهرِ رَمَضَانَ فَإِنَّهُ جُنَّةُ مِنَ العِقَاب وَ حَجُّ البَیتِ وَ اعتِمَارُهُ فَإِنَّهُمَا یَنفِیَانِ الفَقرَ وَ یَرحَضَانِ الذَنبَ وَ صِلَةُ الرَّحِمِ فَإِنَّهَا مَثرَاةُ فِی المَالِ وَ مَنسَأَةُ فِی الأَجَلِ وَ صَدَقَةُ السِّرِّ فَإِنَّهَا تُکَفِّرُ الخَطِیئَةَ وَ صَدَقَةُ العَلَانِیَةِ فَإِنَّهَا تَدفَعُ مِیتَةَ السُوءِ وَ صَنَائِعُ المَعرُوفِ فَإِنَّهَا تَقِی مَصَارِعَ الهَوَانِ».
11- «عَن سَلمَانِ الفَارسِی رَضِیَ اللهُ عَنهُ قَالَ سَمِعتُ مُحَمَداً (صلی الله علیه و آله و سلم) یَقُولُ إِنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ یَا عِبَادِیَ أ وَ لَیسَ مَن لَهُ إِلَیکُم حَوائِجُ کِبَارٌ لَا تَجُودُونَ بِهَا إِلَا أَن یَتَحَمَّلَ عَلَیکُم بِأحَبِّ الخَلقَ إِلَیکُم تَقضُونَهَا کَرَامَةً لِشَفِیعِهم ألَا فَاعلَمُوا أَنَّ أَکرَمَ الخَلقِ عَلَیَّ وَ أَفضَلَهُم لَدَیِّ مُحَمَدٌ وَ أَخُوهُ عَلِیٌ وَ مِن بَعدِهِ الإئِمَةً الذَّینَ هُمُ الوَسَائِلُ إِلَیَّ ألَا فَلَیَدعُنِی مَن هَمُتهُ حَاجَةُ یُرِیدَ نَفعَهَا أو دَهَتهُ دَاهِیَةُ یُریدَ کَشفَ ضَرَرِهَا- بِمُحَمَدٍ وَ آلِهِ الطَیِبیِنَ الطَاهِرِینَ- أقضِهَا لَهُ أحسَنَ مَا یَقضِیهَا مَن یَستَشفِعُونَ بِأَعَزِّ الخَلقِ عَلَیهِ».
12- «بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ».
13- نک. امین، 1371، ص 255.
14- «قَالَ رَسُولَ اللهِ (صلی الله علیه و آله و سلم): صَلَاتُکُم عَلَیَّ مَجوَزَةٌ لِدُعَائِکُم وَ مَرضَاةٌ لِرَبِکُم وَ زَکَاةٌ لِأعمَالِکُم».
15- «قَالَ الصادق (علیه السلام): إِذَا دَعَا أحَدُکُم وَ لَم یَذکُرِ النَّبِیَّ (صلی الله علیه و آله و سلم) رَفرَفَ الدُعَاءُ عَلَی رَأسِهِ فَإِذَا ذَکَرَ النَّبِیَّ (صلی الله علیه و آله و سلم) رَفَعَ الدُعَاءُ».
16- «قَالَ ابُو عَبدِاللهِ (علیه السلام): إذَا دَعَا أَحَدُکُم فَلیَبدَأَ بِالصَّلُاة عَلَی مُحَمَدٍ وَ یَقُولُ اَفعَل بِی کَذَا وَ کَذَا فَإِنَ العَبدَ إِذَا قَالَ اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَدٍ وَ عَلَی اهلِ بَیتِهِ استَجَابَ لَهُ فَإِذَا قَالَ افعَل بِی کَذَا وَ کَذَا کَانَ اَجُودَ مِن إِن یَرُدَّ بَعضاً وَ یَستَجِیبَ بَعضاً».
17- «صَلِّ عَلَی مَن شُرِّفَتَ الصَّلَاةُ بِالصَّلَاةِ عَلَیهِ».
18- «اللّهُمَّ یا ربّ أنت عظّمت حقَّنا أهل البیت، فتوسلوا بنا کما أمرت، و أملّو فضلک و رحمتک، و توقعوا إحسانک و نعمتک، فاسقهم سقیا نافعا عاما غیر رائث و لا ضائر، و لیکن ابتداء مطرهم بعد انصرافهم من مشهدهم هذا إلی منازلهم و مقارهم».
19- «اللّهُمَّ إِنّی اتَوَجَهُ إِلَیکَ بِنَبِیِکَ مُحَمَدٍ صَلَی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ یَا اَبَا القَاسِم یَا رَسُولَ اللهِ یَا إِمَامَ الرَحمَةِ إِنَا تَوَجَهنَا بِکَ إِلَی اللهِ وَ تَوسلنَا بِکَ إِلَی اللهِ وَ استَشفَعنَا بِکَ إِلَی اللهِ وَ قَدَمنَاکَ بَینَ یَدَی حَاجَاتِنَا یَا وَجیهاً عِندَ اللهِ اِشفَع لَنَا عِندَ اللهِ یَا ابَا الحَسَنِ یَا عَلِیَّ بنَ أَبِی طَالِب... یَا فَاطِمَهُ الزَّهراءُ... یَا أبَا مُحَمَدٍ یَا حَسَنِ بنِ عَلِی... یَا أبَا عَبدِاللهِ یَا حُسَینِ بنِ عَلِی... یَا أبَا الحَسَن یَا عَلِی بنِ الحُسَین... یَا أبَا جَعفَر یَا مُحَمَدٍ بنِ عَلِی... یَا أبَا عَبدِاللهِ یَا جَعفَر بنِ مَحَمَدٍ ... یَا أبَا إِبرَاهِیمَ یَا مُوسَی بنِ جَعفَر... یَا أبَا الحَسَن یَا عَلِی بنِ مُوسَی... یَا أبَا جَعفَر یَا مُحَمَدٍ بنِ عَلِی ... یَا أبَا الحَسَن یَا عَلِی بنِ مُحَمَدٍ... یَا أبَا مُحَمَدٍ یَا حَسَن بنِ عَلِی ... یَا وَصِیَ الحَسَن وَ الخَلَفَ الصَالِحَ... .
20- «وَ قَد تَوَجَّهتُ إِلَیکَ بِنَبِیکَ (صلی الله علیه و آله و سلم) الَّذِی فَضَلتَهُ عَلَی أَهلِ الطَاعَةِ وَ مَنَحتَهُ بِالإِجَابَةِ وَ الشَفَاعَةِ وَ بِوَصِیَهِ المُختَارِ المُسَّمَی عِندَکَ بقَسیِمِ الجَنَةِ وَ النَّارِ وَ بِفَاطِمَةَ سَیِدَةِ النِسَاءِ وَ بِأبنَائِهَا الاولِیَاءِ الأَوصِیَاءِ وَ بِکُلِّ مَلَکٍ خَاصَهٍ یَتَوَجَّهُونَ بِهِم إِلَیکَ وَ یَجعَلُونَهُمُ الوَسِیلَةَ فِی الشَفَاعَةِ لَدَیکَ وَ هَؤُلَاءِ خَاصَّتُکَ فَصَلِّ عَلَیهِم وَ آمِنِّی مِن أخطَارِ لِقَائِکَ وَ اجعَلنِی مِن خَاصَّتِکَ وَ أَحِبَّائِکَ فَقَد قَدَّمتُ أمَامَ مَسأَلَتِکَ وَ نَجوَاکَ مَا یَکُونُ سَبَباً إِلَی لِقَائِکَ وَ رُؤیَاکَ وَ إِن رَدَدتَ مَعَ ذَلِکَ سُؤَالِی وَ خَابَت إِلَیکَ آمَالِی فَمَالِکٌ رَأی مِن مَملُوکِهِ ذُنُوباً فَطَرَدَهُ عَن بَابِهِ وَ سَیِّدٌ رَأی مِن عَبدِهِ عُیُوباً فَاعرَضَ عَن جَوَابِهِ یَا شَقوَتَاهُ إِن ضَاقَت عَنیِّ سَعَةُ رَحمَتَََِکَ، إِن طَرَدتَنِی عَن بَابِکَ عَلَی بَابِ مِن أقِفُ بَعدَ بَابِکَ».
21- «.... اللّهُمَّ بِتوسلی بِهِم إِلَیکَ وَ تَقَرُّبِی بِمَحَبَّتِهِم وَ تَحَصُّنِی بإمَامَتِهم افتَح عَلَیِّ فِی هَذَا الیَومِ ابوَابَ رِزقُکَ وَ انشُر عَلَیَّ رَحمَتِکَ وَ حَبِبنِی إِلَی خَلقِکَ وَ جَنِبنِی بُغضَِهُم وَ عَداوَتَهُم إِنَکَ عَلَی کُلِّ شَی قَدِیرِ. اللّهُمَّ وَ لِکُلِّ مُتوسل ثَوَابٌ وَ لِکُلِّ ذِی شَفَاعَةِ حَقٌّ فَأسألُکَ بِمُن جَعَلتَهُ إِلَیکَ [سَبَبِی وَ قَدَمتُهُ أَمَامَ طَلِبَتِی أَن تُعَرِّفنِی بَرَکَهِ یَومِی هَذَا وَ شَهرِی هَذَا وَ عَامَی هَذَا. اللّهُمَّ وَ هُم مَفزَعِی وَ مَعُونَتِی فِی شِدَتِی وَ رَخَائِی وَ عَافَیَتِی وَ بَلائِی وَ نَومِی وَ یَقظَتِی وَ ظَعنِی وَ إِقَامَتِی وَ عَسرِی وَ یَسرِی وَ عَلَانِیَتِی وَ سِرِّی وَ إِصبَاحِی وَ إِمسَائِی وَ تَقَلُّبِی وَ مَثوَایَ وَ سِرِّی وَ جَهرِی. اللّهُمَّ فَلَا تُخَیِّبنَی بِهِم مِن نَائِلِکَ- وَ لَا تَقطَع رَجَائِی مِن رَحمَتِکَ وَ لَا تُؤیِسنِی مِن رُوحِکَ وَ لَا تَبتَلِنِی بِانغِلَاق ابوَابَ الارزَاقِ وَ انسِدَادَ مَسَالِکِهَا وَ ارتِیَاحِ مَذَاهِبِهَا وَ افتَح لِی مِن لَدُنکَ فَتحاً یَسِیراً وَ اجعَل لِی مِن کُلِّ ضَنکٍ مَخرَجاً وَ إِلَی کُلِّ سَعَهٍ مِنهَجاً إِنَّکَ أَرحَمُ الرَاحِمینَ وَ صَلَّی اللهُ عَلَی مُحَمَدٍ وَ آلِهِ الطَیِبِینَ الطَاهِرِینَ آمِینَ رَبَّ العَالَمیِنَ».
22- «اللّهُمَّ بِحَقِ مَن أَرسَلتَهُ إِلَی خَلقِکَ- وَ حَقِّ کُلِّ آیَةٍ فِیهِ وَ بِحَقِ کُلِّ مَن مَدَحتَهُ فِیهِ عَلَیکَ- وَ بِحَقِکَ عَلَیهِ وَ لَا نَعرِفُ أَحَداً أَعَرفَ بِحَقِکَ مِنکَ- یَا سَیِدی یَا اللهُ عَشرَ مَرَّاتٍ بِحَقِ مُحَمَدٍ عَشراً- بِحَقُ عَلِّی عَشراً بّحَقِ فَاطِمَهَ عَشراً- بِحَقِ إِمَاَم بَعدَهُ کُلِّ إِمَامَ تَعُدُّهُ عَشراً- حَتَّی تَنتَهِیَ إِلَی إِمَامَ حَقِّ الَّذِی هُوَ إِمَامُ زَمَانِکَ- فَإِنَکَ لَا تَقُومُ مِن مَقَامِکَ حَتیِّ یَقضِیَ اللهُ حَاجَتَکَ».
23- «اللّهُمَّ رَبِّ هَذِهِ الدَعوَةِ التَّامَةِِ وَ الصَّلَاةِ القَائِمَةِ بَلِّغ مُحَمَدَاً (صلی الله علیه و آله و سلم) الدَرَجَةَ وَ الوَسیِلَةَ وَ الفَضلَ وَ الفَضِیلَةَ بِاللهِ أستَفتِحُ وَ بِاللهِ اَستَنجِحُ وَ بِمُحَمَدٍ رَسُولِ اللهِ وَ آلِ مُحَمَدٍ (صلی الله علیه و آله و سلم) اَتَوَجَهُ اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَدٍ وَ آلِ مُحَمَدٍ وَ اجعَلنِی بِهِم عِندَکَ وَجِیهاً فِی الدُّنیا وَ الأخِرَةِ وَ مِنَ المُقَرَبِینَ».
24- «اللّهُمَّ إِنِی أَسأَلُکَ بِالعَینِ الَّتِی لَا تَنَامُ وَ بِالعِزِ الَّذِی لَا یُرَامُ وَ بِالمُلکِ الَّذِی لَا یُضَامُ وَ بِالنُّورِ الَّذِی لَا یُطفَأ وَ بِالوَجهِ الَّذِی لَا یَبلَی وَ بِالحَیَاةِ الَّذِی لَا تَمُوتُ وَ الصَمَدِیةِ الَّتِی لَا تُقهَرُ وَ بِالدَّیمُومِیَةِ الَّتِی لَا تَفنَی وَ ِبالاسمِ الَّذِی لَا یُرَدُّ وَ بِالرُّبُوبِیَهُ الَّتِی لَا تَستَذِلُ أَن تُصَلِی عَلَی مُحَمَدٍ وَ آلِ مُحَمَدٍ وَ أَن تَفعَلَ بِی کَذَا وَ کَذَا وَ تَذکُرُ حَاجَتَکَ تُقضِیَ إِن شَاءَ اللهُ تَعَالَی».
24- «اللّهُمَّ ارحَمنَا بِالمَشایخِ َرُکَّعاً وَ صِبیَانٍ رُضَّعٍ وَ بَهَائِمَ رُتَّعٍ وَ شَبَانٍ خُضَّعٍ».
26- «اللّهُمَّ إِنِّی أسألَکَ بِحُرمَة مَن عَاذَ بِکَ مِنکَ وَ لَجَأ إَِلَی عِزَّکَ وَ استَظَلَّ بِفَیئِکَ وَ اعتَصَمَ بِحَبلِکَ وَ لَم یَثِق إِلَا بِکَ».
27- «وَ أسألَکَ بِهَذَا الیَومِ الَّذِی شَرَّفتَهُ وَ کَرَّمتَهُ وَ عَظَّمتَهُ وَ فَضَّلتَهُ».

منابع تحقیق:
1. قرآن کریم.
2. ابن بابویه، محمد بن علی (1409ق)، من لا یحضره الفقیه، مترجم علی اکبر غفاری، تهران: نشر صدوق، چاپ اول.
3. ابن طاووس حلی، علی (1330ق)، جمال الاسبوع بکمال العمل المشروع، قم: دار الرضی، افست از چاپ اول.
4. ابن فهد حلی، احمد بن محمد (1407ق)، عدة الداعی و نجاح الساعی، بیروت: دار الکتاب العربی، چاپ اول.
5. ابن منظور، محمد بن مکرم (1414ق)، لسان العرب، بیروت: دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، دار صادر، چاپ سوم.
6. امین، محسن (1371)، کشف الارتیاب فی اتباع محمد بن عبدالوهاب، تحقیق از حسن امین، قم: مکتبه الحرمین.
7. حر عاملی، محمد بن حسن (1409ق)، وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه، قم: موسسه آل البیت.
8. راغب اصفهانی، حسین بن محمد (1412ق)، مفردات ألفاظ القرآن، لبنان، سوریه: دار العلم، الدار الشامیة، چاپ اول.
9. سبحانی، جعفر (1412ق)، فی ظلال التوحید، قم: معاونه شؤون التعلیم.
10. سبحانی، جعفر 01416ق)، التوحید و الشرک فی القرآن الکریم، قم: موسسه الامام الصادق (علیه السلام).
11. سبکی، تقی الدین (1419ق)، شفاء السقام فی زیارة خیر الانام، تحقیق از محمدرضا حسینی جلالی، هند: دائرة المعارف الاسلامیه، چاپ چهارم.
12. سید رضی (1414ق)، نهج البلاغة، گردآوری سخنان امام علی (علیه السلام)، قم: مؤسسه نهج البلاغه، چاپ اول.
13. طباطبایی، محمد حسین (1392ق)، المیزان فی التفسیر القرآن، قم: موسسه مطبوعاتی اسماعیلیان.
14. طبرسی، فضل بن حسن (1372)، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران: انتشارات ناصر خسرو.
15. طوسی، محمد بن حسن (1414ق)، الأمالی، قم: دار الثقافة، چاپ اول.
16. عبدالحمید، صائب (1421ق)، الزیارة و التوسل، قم: مرکز الرساله، چاپ اول.
17. عبدالوهاب (1414ق)، کشف الشبهات فی التوحید، مدینه: الجامعه الاسلامیه.
18. فخرالدین رازی، محمد بن عمر (1420ق)، مفاتیح الغیب، بیروت: دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم.
19. فراهیدی، خلیل بن احمد (1410ق)، کتاب العین، قم: نشر هجرت، چاپ دوم.
20. کلینی، محمد بن یعقوب (1429ق)، الکافی، قم: دار الحدیث، چاپ اول.
21. کورانی عاملی، علی (1424ق)، الف سوال و اشکال، دار السیره، چاپ اول.
22. کاشانی، فیض (1429ق)، رسائل فیض کاشانی، تهران: مدرسه عالی شهید مطهری، چاپ اول.
23. مبارکفوری، محمد عبد الرحمن (1410ق)، تحفة الاحوذی بشرح جامع الاحوذی، بیروت: دار الکتب العلمیه، چاپ اول.
24. مسعودی، محمد بفاضل (1420ق)، الاسرار الفاطمیه، قم: موسسه الزایر، چاپ دوم.
25. مکارم شیرازی، ناصر (1374)، تفسیر نمونه، تهران: دار الکتب الاسلامیه.
26. مکارم شیرازی، ناصر (1428ق)، شبهات و ردود، مترجم احمد محمدحرز، قم: انتشارات مدرسه امام علی بن ابیطالب، چاپ اول.
27. موحد ابطحی، محمد باقر (1420ق)، الصحیفة الرضویة الجامعة، قم: دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول.

منبع مقاله :
جمعی از نویسندگان؛ به اهتمام مرتضی سلمان نژاد؛ (1392)، جستاری در ادعیه رضویه با تأکید بر «الصحیفة الرضویة الجامعة»، تهران: دانشگاه امام صادق (علیه السلام)، چاپ اول

نویسندگان: ابوالفضل علیشاهی قلعه جوقی (1)؛ اسحاق کریمی (2)

 در کتاب الصحیفة الرضویة الجامعة