فارسی
چهارشنبه 05 ارديبهشت 1403 - الاربعاء 14 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

درياى تعجّب‏

 

با كمال تأسف بسيارى از شعرا كه از نظر هنر شعرى بسيار عالى بودند، مغز خدا داده خود را بجاى اين كه صرف معارف بلند الهى و حكمت‌هاى خداوندى كنند، صرف مدح شاهان و اميران و دبيران و وزيرانى كردند كه يا از بزرگ‌ترين ستمكاران و ظالمان تاريخ بودند و يا نوكر و برده و دست نشانده ظالمان روى زمين بودند.

مداحى‌هايى كه براى شاهان قاجار شده براى هيچ پيغمبر و امامى نشده است.

اينان در اشعار خود آنان را سايه خدا، مالك رقاب خلق، موجود عدالت‌گستر، خليفه الهى، موجود مافوق موجودات، اسلام پناه و... به حساب كشيدند و از اين طريق بر غرور و كبرشان افزودند و ملّت و مملكتى را به خاك سياه نشاندند، در حالى كه آنان يا سايه شيطان يا خود شيطان بودند و با كمال ذلت برده نفس خويش و ظلم‌گستر و خليفه ابليس و مادون حيوان و مخرّب دين خدا به حساب مى‌آمدند كه عمل و كردارشان جز اين عنوان‌هاى منفى را به دنبال نمى‌كشيد!

لازم است براى نمونه، مدح يكى از شاهان را كه در ستمكارى دست كمى از اسطوره‌هاى ظلم و ستم نداشته از قول يكى از شاعران كه در شعر مقام برجسته‌اى داشته، بيايد تا ببينيد مغزهاى فعّال و اصيل چه بيجا و بى‌مورد صرف شده است.

راستى، انسان در برابر اين همه ذلت و پستى از يك شاعر برجسته به درياى تعجّب غرق مى‌گردد!!

اى كه قباى سلطنت بر قد توست در جهان‌

 

سكه به نام خود بزن خطبه به نام خود بخوان‌

ملك تن و روان تويى تاج سر كيان تويى‌

 

خسرو خسروان تويى افسر و افسر كيان‌

جان جهان وجود تو بحر خجل ز جود تو

 

در نفس حسود تو تفته آتش دخان‌

شاه جهان جلال دين صاحب افسر و نگين‌

 

در خور ملك مصر و چين خسرو عادل جهان‌

     

 

شاه شجاع تاجور قبله نصرت و ظفر

 

كرده به سوى او نظر دولت و بخت هر زمان‌

فرق عدو شكافتى پنجه خصم تافتى‌

 

همچو مسيح يافتى دولت و عمر جاودان‌

تيغ تو هم چو لاله شد اشك عدو چو ژاله شد

 

زان كه به تو حواله شد نصرت صاحب الزمان‌

حصن جلال تو حصين پهلوى ملك تو ثمين‌

 

خاتم جم تو را نگين تخت كيان تو را مكان‌

     

 

در هر بيت اين قصيده دقت كنيد، سراسر دروغ و چاپلوسى و تملّق است و كلمه‌اى از اين مدح، زيبنده آن شاه ممدوح نيست، مطالب قصيده سراسر بوى شرك و كفر و نفاق دارد و گاهى مسائلى در آن است كه تنها در خور حضرت حقّ است و بس.

رسول اسلام صلى الله عليه و آله فرمود:

اذا رأَيتُم الْمَدّاحِينَ فَاحْثوا فى وُجوهِهِمُ التُّرابَ.

چون ستايشگران را ديديد، خاك بر صورتشان بپاشيد .

 

 

 

 

 


منبع : پایگاه عرفان
  • خدا
  • خدای متعال
  • درياى تعجّب‏
  • خليفه الهى
  • 0
    0% (نفر 0)
     
    نظر شما در مورد این مطلب ؟
     
    امتیاز شما به این مطلب ؟
    اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

    آخرین مطالب

    حکایت ثعلبة بن حاطب‏
    حكايتى از نماز باران‏
    دو حكايت در اسراف‏
    حكايت حلواى معاويه و ابوالاسود
    رفتار امام حسين (ع) با معلم فرزندش‏
    چگونه بخوابم ؟
    خبر دادن به ثواب بيشتر
    عبد شاكر ، راضى به فعل حق
    طلبه‌ای که به لوسترهای حرم امیرالمؤمنین(ع) ...
    حکایت پیرمرد آتش‌پرست با حضرت موسی(ع)

    بیشترین بازدید این مجموعه

    سيماى عارفان
    چگونه بخوابم ؟
    مخالفت با هواى نفس اساس پاكى‏ها
    مرگ مؤمن از ديدگاه امام صادق عليه السلام‏
    رفتار امام حسين (ع) با معلم فرزندش‏
    گرسنگى شقيق بلخى‏
    بلال حبشى‏
    گناه نااميدى‏
    شب اصحاب پيامبر
    حکایت پیرمرد آتش‌پرست با حضرت موسی(ع)

     
    نظرات کاربر

    پر بازدید ترین مطالب سال
    پر بازدید ترین مطالب ماه
    پر بازدید ترین مطالب روز



    گزارش خطا  

    ^