فارسی
چهارشنبه 05 ارديبهشت 1403 - الاربعاء 14 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

قاضى محكمه و انصاف‏

در عصر معتضد عباسى مأمور بيت المال از دنيا رفت و قرض بسيارى از خود به جا گذاشت، در حدى كه تمام ما ترك ميت به تمام قرض‌هايش فراگير نبود!
معتضد، عبداللّه سليمان را نزد ابو حازم قاضى فرستاد كه خليفه چهل هزار دينار از مأمور طلبكار است، طلبش را از ماترك عنايت كن.
عبداللّه پيام معتضد را به ابوحازم رساند، ابوحازم به فكر فرو رفت، سپس سر برداشت و گفت: تأديه اين چهل هزار دينار به يك نفر كمال بى‌انصافى است، خليفه هم يكى از طلب كارهاست بايد ديد چه مقدار به او مى‌رسد، انصاف آن است كه ما ترك بين تمام طلبكارها به نسبت تقسيم شود، عبداللّه متحير شد و به قاضى گفت: خونت را هدر منما.
قاضى گفت: من از طريق انصاف دورى نكنم و راه خطا نپيمايم، عبداللّه نزد معتضد آمد و جريان را بيان كرد، معتضد قدرى فكر كرد، سپس گفت: ابوحازم راست گفته است كه من هم يكى از طلبكارانم، او انصاف داده من نيز از طريق انصاف بيرون نروم‌.


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

خبر دادن به ثواب بيشتر
عبد شاكر ، راضى به فعل حق
طلبه‌ای که به لوسترهای حرم امیرالمؤمنین(ع) ...
حکایت پیرمرد آتش‌پرست با حضرت موسی(ع)
منبر تربيتى ملا عباس تربتى‏
فقط خدا
شب اصحاب پيامبر
گرسنگى شقيق بلخى‏
بلال حبشى‏
مرگ مؤمن از ديدگاه امام صادق عليه السلام‏

بیشترین بازدید این مجموعه

دعاى مستجاب
صدق و راستى موجب توبه مى شود
سيماى عارفان
مخالفت با هواى نفس اساس پاكى‏ها
چه مقدار مرا كفايت مى‏كند ؟
فقط خدا
من راهب نيستم‏
زندگانى مراقبان‏
در این دنیا چه چیز مرا كفايت مى‏‌كند؟
خبر دادن به ثواب بيشتر

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^