علم به معناى دانستن است و يكى از مراتب آن عبارت است از: درك واقعيات و حقايق.
آن كسى كه از معلومات و حقايق استفاده كند، و آن را در راه به ثمر رساندن انسانيت به كار اندازد، هم خود به سعادت نزديك شده و هم ديگران را به خوشبختى سوق داده است.
انسان از ابتدا دانشى ندارد؛ ولى چون قوه درك علم و دانش در او هست در جستجوى حقايق و كسب معلومات مىكوشد.
انسان براى به دست آوردن و هماهنگ شدن با محيط، محتاج به علم و دانش است، علمى كه با استمداد آن، انسان را به مسائل خلقت و نوع زندگى با بركت آشنا كند، علمى كه ضامن سلامت جسم و روح او گردد، و وى را بسوى هدف عالى خلقت رهنمون شود، دانشى كه بر محور فضايل اخلاقى استوار باشد و در تمام برترىها مانند نوع دوستى يارى نمايد؛ نه دانشى كه راه بهتر كوبيدن و غارت كردن را به او بياموزد!
شما نيز قبول داريد كه تعليم يافتگان فرهنگ امروز و مهدهاى علمى، دچار بلاها و خطاهاى خانمان سوزى هستند؛ زيرا علم در جهان امروز، از مهمترين عامل بهتر زيستن غافل است و در صورت توجه، راه درستى را نمىتواند پيشنهاد كند تا در پرتو آن به گوهر ارزشمند حيات حقيقى دست يابد.
بنابراين در ميان تمام مكتبهاى عالم، تنها مكتبى كه بشر را به وسيله دانش در راه بهتر زيستن تربيت مىكند اسلام است.
در قرآن مجيد كتاب آسمانى اسلام و اخبار و روايات رسيده از رهبران عالىمقام اسلام، تأكيد فراوانى بر فراگيرى و كسب علم و دانش شده است، آن هم نه دانش محدود و محصور؛ بلكه مطلق علمى كه خدمتگذار راه انسانيت است.
اسلام آيين دانش، عقل، فطرت، وجدان و فضيلت است. قرآن براى علم و عالم مقامى بس ارجمند قائل است، تا جايى كه «دين» در كتاب آسمانى اسلام به محور عقل و دانش استوار است.
قرآن مجيد و روايات، جمود بر عقايد و انديشههاى غلط گذشتگان را، جنايت بر فطرت بشر و سلب مزيت عقلانى از انسان دانسته و مىگويد:
«متابعت از گمان و آراء و افكار و معلومات بسيارى از گذشتگان منحرف، تمسك به چيزى است كه نزد خدا ارزش ندارد.
منبع : پایگاه عرفان