انسان بايد به گونهاى رفتار كند كه مردم از او به خوبى، كرامت، بزرگوارى و حُسن عمل ياد كنند. انسان نبايد نگران اين مسئله باشد كه با جلب اعتماد و علاقه مردم ممكن است كارهايش از روى ريا انجام بگيرد، بلكه بايد به عمد خودش را مورد اعتماد مردم قرار دهد. در اين صورت، شايد مدتى براى خوشامد ديگران عمل كند، ولى سرانجام هواى نفس انسان براى جلب توجه مردم تمام مىشود و پروردگار متعال توفيقى مىدهد كه انسان در گردونه اخلاص قرار بگيرد.
اگر كسى از ترس اينكه مبادا عملش دچار ريا شود دست از هر خيرى بكشد و درِ خيرات را به روى خود ببندد، كار اشتباهى انجام داده است. اگر ريا در واجبات عينى راه يابد، واجب را باطل مىكند، اما اگر در امور ديگر راه پيدا كند، معلوم نيست كه به اصل عمل ضربهاى بزند. بنابراين، بايد بناى كار را براى خدا و اخلاص گذاشت.
اگر مردم از كار كسى تعريف كردند و خوششان آمد و اعتماد بيشترى به او پيدا كردند، از پيامدهاى خوبى اوست. زيرا همه از انسان خوب تعريف مىكنند. انسان خوب كه نمىتواند خود را از تعريف ديگران مخفى كند يا كارى كند كه از عملش باخبر نشوند.
رهبر كبير انقلاب اسلامى نيز اگر مىخواستند چنين فكر و احتياطى كنند، مىبايست پس از فوت آيت اللَّه بروجردى حرفى نمىزدند. اما ايشان نگفتند اگر حرفى بزنيم و اعلاميهاى بدهيم، مشهور مىشويم و اگر خودمان حكومت اسلامى تشكيل دهيم، از ما تعريف مىكنند و ممكن است موجب ريا شود، پس جلو نرويم! زيرا اين احتياطها شيطانى است.
منبع : پایگاه عرفان