فارسی
شنبه 01 ارديبهشت 1403 - السبت 10 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
1
نفر 5
20% این مطلب را پسندیده اند

او صاحب‏خانه را خواست‏


هم چنين در آن تفسير آمده است:
يكى از اولياى خدا براى انجام فريضه حج عازم سفر شد طفل ده يا دوازده ساله‌اش گفت: كجا مى‌روى؟ گفت: بيت اللّه، طفل در عالم كودكى تصوّر كرد هركس بيت را ببيند صاحب آن را نيز خواهد ديد، روى شوق و عشق به پدر گفت: چرا مرا با خود نمى‌برى؟
پدر گفت: زمان حجِّ تو نرسيده است. طفل به شدت گريست و با اصرار از پدر خواست تا او را همراه خود ببرد.
سرانجام پدر پذيرفت و او را با خود همراه كرد. چون به ميقات رسيدند مُحْرم شدند و سپس به سوى كعبه حركت كردند، هنگام ورود به مسجد الحرام طفل، ناله جانسوزى كرد و جان داد، پدر به سوگ او نشست و فرياد مى‌زد: آه كودكم كجا رفت، ناگهان از گوشه خانه خدا ندايى شنيد كه گفت: تو خانه خواستى خانه را يافتى او صاحب خانه خواست صاحب خانه را يافت‌.


منبع : پایگاه عرفان
1
20% (نفر 5)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

ذكر خدا بگو
گور من را نشكاف
بى‏نيازى از خلق‏
پند گرفتن از راهزن
دستت را بشوى
چند داستان عجيب در مسئله توبه‏
بالاتر از چهل سال عبادت‏
شفا گرفتن بال فطرس توسط امام حسین(ع)
داستان عجيب سليمان اعمش‏
حکایت دعاى خفى اللُّطف و نجات از مرگ‏

بیشترین بازدید این مجموعه

حکایت دزدی که با یاد خدا عاقبت بخیر شد
گور من را نشكاف
درخت دين
دستت را بشوى
حکایت دعاى خفى اللُّطف و نجات از مرگ‏
چند داستان عجيب در مسئله توبه‏
داستان عجيب سليمان اعمش‏
بالاتر از چهل سال عبادت‏
بى‏نيازى از خلق‏
ذكر خدا بگو

 
نظرات کاربر

حسین
عالی بود
پاسخ
0     0
30 ارديبهشت 1394 ساعت 10:38 صبح
پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^