كشور ما هم در آن دوران كسى را داشت كه مىتوانست ما را با قافله علم همراه كند و در علم و صنعت به پيش ببرد. ما كسى مانند ميرزا تقىخان اميركبير را داشتيم، اما قماربازها و عرقخورهاى دربار به كمك مهد عليا ، مادر ناصرالدين شاه ، كه سر و سرّى با ميرزا آقا خان نورى داشت، اجازه اين كار را ندادند. ميرزا آقاخان كه از سفارت انگلستان توصيهنامه داشت، شش سال در انتظار نخست وزير شدن بود. پيش از او هم ميرزا آقاسى ايروانى چهارده سال صدراعظم اين كشور بود، لذا با وجود دويست سال حكومت قاجاريه بر ايران هيچ پيشرفتى حاصل نشد. در اين مدت طولانى، تنها در زمان صدارت ميرزا تقىخان، كه سه سال بيشتر طول نكشيد، كشور رو به ترقى حركت مىكرد.
صنعت ايران در همان سه سال رشد كرد و مدرسه دارالفنون ساخته شد. اما اين خونِ گرم الهى بايد در حمام فين كاشان ريخته مىشد تا سند ذلّت يك كشور را شاهى شرابخوار و مادر دسيسهبازش امضا كنند. سفير انگلستان در اين باره مىنويسد:
اگر آن روز انگليسىها براى كشتن اميركبير دست به كار نشده بودند، امروز ايران از ژاپن هم جلوتر بود.
منبع : پایگاه عرفان