فارسی
سه شنبه 04 ارديبهشت 1403 - الثلاثاء 13 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

نعمت های الهی - جلسه هشتم (2) - (متن کامل + عناوین)

                          

2. ضرورت اخلاص

دومین عامل، اخلاص است که به‌جا خرج کردن نعمت‌ها نباید برای خوشامد دیگران باشد، چون اگر انسان عادت کند که نعمت‌ها را برای خوشامد دیگران خرج کند، روزی که دیگران خوششان نیاید یا صدای خرج کردن او به گوش آنها نرسد، از او روی می‌گردانند و نیز بدون اخلاص، زحمتش به هدر می‌رود.

ریا در عبادت برای سگ!

آقا جمال خوانساری،[6] فقیه بزرگ در زمان گذشته می‌فرماید: کسی شب به مسجدی آمده بود و مسجد هم تاریک بود. دو رکعت نماز مستحبی خواند و بعد صدایی به گوشش رسید. گفت: حتما کسی در مسجد است، سپس به خواندن نمازها ادامه داد و سجده‌ها را طولانی کرد، تن صدایش را هم عوض کرد و خلاصه حالی از خود نشان داد. بعد هم گفت هوا که روشن بشود این کسی که در مسجد است ما را می‌ببیند و در شهر یا ده راه می‌افتد و می‌گوید که ما دیشب اینجا چکار کردیم و نان ما در روغن می‌افتد. به محض این که هوا روشن شد برگشت و به پشت سرش نگاه کرد تا به آن فرد سلامی بکند که ناگاه دید چون هوای بیرون شب گذشته سرد بوده سگی به مسجد آمده و آنجا مانده است و او تمام شب را نماز خوانده و ناله کرده برای جلب توجه این سگ. این، از مصادیق مصرف نعمت در غیر جای خودش است. برخی چه نماز‌ها و چه مسجد‌سازی‌ها و حسینیه سازی‌ها و چه اعمال خیری را به باد می‌دهند، چرا که هیچ کدام سر جای خودش نیست!

عوامل سوم تا ششم هم عبارتند از: خضوع، خشوع، ایمان و اخلاق حسنه و تزکیه. با این شش عامل، انسان می‌تواند هر نعمتی را که در اختیارش قرار می‌گیرد سر جای خودش قرار دهد.

فیض، این مرد بزرگ در یکی از کتاب‌های مهمش روایت پرقیمتی را از پیامبر اسلام (ص) نقل کرده که آن حضرت در آن، زرنگ‌‌ترین زرنگ‌های دنیا را معرفی نموده است. پیامبری که عالم به تمام حقایق و واقعیات است، زرنگ‌‌ترین زرنگ‌ها «أَكْيَسُ الْكَيِّسِين» را در این دنیا کسی می‌داند که دایم از خودش حساب بکشد «مَنْ حَاسَبَ نَفْسَه » و مانند مغازه‌دارها عمل کند و هر شب که می‌خواهد بخوابد کل روز را بررسی کند که من امروز چه کرده‌ام.[7]

ویژگی‌های شهید ثانی

شهید ثانی از شخصیت‌های بزرگ عالم بشریت است که چهار هزار کتاب داشته و دویست جلد از آنها به خط خودش بوده است.[8] یکی از آنها شرح لمعه است که هفتصد سال است کتاب درسی طلبه‌ها و مراجع تقلید می‌باشد. هر چیزی را که خدا به او داده به جا خرج کرده و اهل محاسبه شدید بوده است. یکی از شاگردانش در باره او می‌نویسد: سال اولی که برای درس خواندن نزد شهید رفتم او را موجود عجیبی یافتم. اولا دیدم که یک قسمت از ساعت شب بلند می‌شود با چهارپا به صحرا می‌رود و برای زندگی زن و بچه‌‌اش هیزم آماده می‌کند و به خانه می‌آورد. ثانیا نیمه شب دو ساعت مانده به نماز صبح بیدار می‌شود برای قرآن و گریه و مناجات و نماز شب. اول اذان هم از خانه به مسجد می‌آید و بعد از تعقیبات نمازش به منزل برمی‌گردد و تدریس را آغاز می‌کند. این شاگرد می‌گوید: من وقتی در جلسه درس او می‌نشستم و قیافه استاد را می‌دیدم، می‌فهمیدم که دریایی از علوم الهی در او موج می‌زند. خصوصیت دیگر شهید ثانی این بوده که کارهای شخصی‌‌اش را خودش انجام می‌داده و به احدی مراجعه نمی‌کرده است، او حتی اجازه نمی‌داده که لباس‌‌هایش را بشویند و خودش می‌شسته است. مهمان هم که به او وارد می‌شده نشاط پیدا می‌کرده و تمام کارهای مربوط به مهمان را خودش انجام می‌داده است.

پدر شیخ بهایی می‌گوید: یک بار به دیدن شهید ثانی رفتم و دیدم در فکر است. به محضر مقدس او عرض کردم که شما را تاکنون این طور ندیده‌ام و مگر چه شده است؟ فرمود: دیشب در خواب دیدم که سید مرتضی، برادر سید رضی صاحب نهج‌البلاغه، مهمانی برپا کرده و سالن هم پر است، من وقتی وارد شدم سید مرتضی را دیدم. او گفت: جای شما نزد شهید اول، شیخ زین‌الدین است و آنجا هم یک جای خالی بیشتر نبود. از این خواب معلوم می‌شود که من شهید می‌شوم و همان‌گونه هم شد.[9]

نعمت عشق به خدا

انسان باید نعمت را به‌جا مصرف کند. کسی که نعمت‌ها را تقسیم کرده، خوب تقسیم نموده و در تقسیمش همه نعمت‌های مادی و معنوی را نصیب ما کرده است. یکی از این نعمت‌ها که از همه بالاتر است، نعمت محبت خود اوست. هیچ گوهری گرانبهاتر از گوهر عشق به خدا نیست. این هم از باب لطف خاصش است که توجهی به زمین می‌کند و دل‌‌هایی را گنجینه گوهر عشقش قرار می‌دهد. این نصیب همه شما شده و فقط نگذارید عشق و محبت معطل بماند و آن را برای خودش خرج کنید و نه برای این و آن!

خداوند، آگاه به احوال بندگان

موسی بن عمران (س) در حالی که به کوه طور می‌رفت جوانی را دید که بسیار ناراحت است. به او گفت: چه شده است؟ گفت: به دختر عمه‌ام علاقه دارم و می‌خواهم با او ازدواج بکنم ولی عمه‌ام مانع می‌شود. از پروردگار بخواه که مشکلم حل بشود. به دیگری رسید، او هم خیلی گرفته بود. گفت: تو را چه شده است؟ گفت: نان ندارم که با زن و بچه‌ام بخورم، از خدا بخواه که چیزی به ما بدهد. به سومی رسید و دید که از آن دو نفر قبلی ناراحت‌تر است. گفت: من یک پیراهن می‌خواهم که بپوشم، چون هیچ چیزی ندارم. موسی (س) به کوه طور رفت و درد اولی را به خداوند گفت. خطاب رسید که به او بگو: از عمر عمه‌ات یک هفته بیشتر نمانده ومن ملک الموت را مامور کردم که او را ببرد، صبر کن و سپس به خواستگاری برو. به دومی هم بگو دری به روی تو باز کردم و پولی نصیب تو می‌شود و از مشکلات راحت می‌شوی. اما ای موسی به سومی سلام مرا برسان و به او بگو: قبل از تقسیم مقدرات، خواسته تمام بندگانم را دیدم و به هر یک به تناسب خواسته‌‌اش چیزهایی را دادم، اما تو را که نگاه کردم در علمم دیدم عشق مرا می‌خواهی و آن را به تو دادم و الان با وجود آن، چه چیز دیگری را طلب می‌‌کنی؟ چون این اتصال، نعمت بزرگی است و آن را با هیچ چیز دیگر نمی‌شود معامله کرد.

تو با خدای خود انداز کار ودل خوش دار          کـه رحـم اگر نکند مـدعی، خدا بکند[10]

 


 



[5]. توبه (9): 119؛ و با اهل صِدق که انبیاء و اهل‌ بیت: و اولیای خاصِ خدایند باشید‌!

[6]. جمال‌الدین محمد بن آقا حسین معروف به «جمال المحققین» محدث، اصولی، حکیم، متکلم، از فقیهان امامیه. وی اصالتاً خوانساری بوده و در اصفهان پرورش یافته و در سال ۱۱۲۵ دراصفهان وفات یافته است. 

[7]. بحار الأنوار: 67/ 69، باب 45، ح 16؛ تفسير الإمام العسكري: 38، ذيل آيه «مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ»؛ «قَالَ رَسُولُ اللهِ (ص) أَ لَاأُنَبِّئُكُمْ بِأَكْيَسِ الْكَيِّسِينَ وَ أَحْمَقِ الْحُمَقَاءِ قَالُوا بَلَى يَا رَسُولَ اللهِ قَالَ أَكْيَسُ الْكَيِّسِينَ مَنْ حَاسَبَ نَفْسَهُ وَ عَمِلَ لِمٰا بَعْدَ الْمَوْتِ وَ أَحْمَقُ الْحُمَقَاءِ مَنِ اتَّبَعَ نَفْسُهُ هَوَاهُ وَ تَمَنَّى عَلَى اللهِ الْأَمَانِيَّ...»

[8]. زین‌الدین شهید ثانی درسال ۹۱۱ ه.ق، دردهکدة جبل عامل متولد ودرسال ۹۶۶ ق شهید شده‌است. او به مذاهب پنج گانه جعفری، حنفی، شافعی، مالكی و حنبلی مسلط بود و اولین بار فقه تطبیقی را تدریس کرد. معروف‌ترین تألیف او در فقه، الروضهٔ البهیه فی شرح اللمعهٔ الدمشقیه و مسالک الافهام فی شرح شرایع الاسلام از محقق حلی است.

[9]. خاتمه مستدرک الوسائل: 2/259 (به نقل از رسالۀ منیهٔ المُرید)

[10]. حافظ. 

 

 


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

تفاوت قرائت با تلاوت در قرآن
امیرالمؤمنین(ع)، تجلی انبیای الهی
با خدا باش، پادشاه باش‏
جبهه مقابل عشق با معرفت
آخرين لحظات عمر مؤمن‏
حرام خورى و پنج خطر آن‏
فتح و ظفر حقيقى مؤمن‏
فرار از جهنم به سوى بهشت‏
نشانه‏هاى كافران و بريدگان از خدا
عدم تسلط شيطان بر انسان‏

بیشترین بازدید این مجموعه

نفس - جلسه سوم
خدمت به دين در دربار
حلال و حرام مالی ـ جلسه ششم - (متن کامل + عناوین)
بى‏اعتمادى به علم جدا از وحى‏
ورود کاروان اسرا به شهر شام
نشانه‏هاى كافران و بريدگان از خدا
مناجات يوسف عليه السلام بعد از پادشاهى‏
تقوا؛ احسن اعمال
هجرت ابراهيم (ع) با خانواده
تصدیق و باور نبوت در پرتو قرآن

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^