فارسی
جمعه 31 فروردين 1403 - الجمعة 9 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
1
نفر 0

جایگاه توحید و ارتباط آن با تمثیل پشه

افرادی هستند که میلیون ها تومان دارایی دارند اما نه خمس دادند، نه به نماز اهمیتی دادند و نه به هیچ اعمال دیگری پایبند بودند. چنین فرد کوردلی  دنیا را برای دنیا جمع می کند و متزود برای دنیاست.

مسئلۀ ﴿أَنَّهُ الْحَقُّکه در آیۀ بیست و ششم سورۀ مبارکۀ بقره مطرح شده است، مسئله ای ریشه‌ ای و اصیل است. ضمیر «أَنَّهُ» به تمثیل بازمی ‌گردد، «أَنْ يَضْرِبَ مَثَلًا مَا بَعُوضَةً فَمَا فَوْقَهَا»  که در این آیه، تمثیل «بَعُوضَةً» است. هر تمثیلی که بعد از این تمثیل در طول سوره‌ های قرآن بیان شده، نیز حق است؛ یعنی این تمثیل بر پایۀ درستی، حقیقت، و هدایتگری است. کاربرد هدایتگری این تمثیل به معنای هدایت به سوی خالق و مربی تمام موجودات عالم هستی است.

 

 توحید مسئله ای  محوری است که شروع نبوت همه انبیاء، دعوت به توحید بوده است. زیرا اگر به آیاتی که در قرآن مجید مربوط به انبیاء الهی است مراجعه کنید به این نتیجه می رسید که انبیاء، حق بودن خدا و باطل بودن معبودهای دیگر را، مقدم بر هر چیزی به مردم ارائه می کردند زیرا که اگر بطلان معبودهای دیگر را ثابت کنیم، افرادی که اهل پذیرش هستند تا حدی از اسارت هوای نفس، فرهنگ شرک، فرهنگ پرستش بت ‌های بی‌ جان - مثل پول که گاه تبدیل به معبود می‌ شود - و بت های جاندار - مثل همین قلدران و زورمندان و فرعونیان - آزاد می‌ شوند.

 

اگر جزءهای 28، 29 و 30 قرآن را بررسی کنید  باز به این نتیجه می رسید که اصول کار رسول خدا صلی الله علیه و آله در مکه - که آغاز شروع نبوتشان بود- بر مسئلۀ توحید استوار بوده است و اغلب 500 آیۀ احکام و آیات فقهی، مدنی است، زیرا بدون اینکه مردم را وصل به خدا می‌کرند به چه طریق می توانستند احکام را ارائه بدهد تا آن ها اجرا کنند. همچنین مردم را دعوت به عبادت چه کسی کنند، در حالی که به او شرک می‌ ورزیدند و سیصد و شصت معبود باطل را، در برابرش برپا کرده بودند. فرهنگ بت‌پرستی نیز به وسیلۀ بت‌پرستان، در طول تاریخ قواعد و احکامی داشت که باعث سلب بخشی از اعتقادات شده بود.

 

وقتی قرآن در مکه، مسئلۀ معاد را برای مردم بیان می ‌کرد، آنان در ابتدا سخنان بی ‌ربط و سفسطه آمیزی می‌ گفتند: ﴿أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُون [1]: هیچ  کدام از گذشتگان ما زنده نشدند تا دربارۀ حالات بعد از مرگ از آنان بپرسیم. با این وجود برای کسانی که اعتقاداتشان به خداوند، با شرک بسیار قوی آمیخته است، و به قیامت اعتقاد ندارند، جایگاهی برای ارائۀ احکامی از قبیل زکات و حج و روزه نیست. روش انبیاء این گونه بود که در ابتدا اعتقادات را علاج می ‌کردند.[2] آیات مربوط به شرک و خطرات و زیان های آن، نشان می دهد در طول تاریخ مشرکان میلیون ها معبود، مانند پول، مقام ، زن و مرد، برای خود ساخته اند. به عبارت دیگر چهره ‌دهندگان به نحوی فرهنگ‌ سازی کردند که انسان ها به طور لازم و واجب از معبودها، اگر بی‌جان اند از آثارشان و اگر زنده اند از حرفشان،  اطاعت کنند.

 

پس هنگامی که شرک زدوده شود، و اعتقاد به توحید و معاد در جایگاه خود قرار گیرد، راه دست یابی به ﴿أَنَّهُ الْحَقُّ در همۀ آیات و روایات صحیحه، برای انسان گشوده می شود.

به تعبیر دیگر، زمانی که شرک از انسان زایل شود،  و توحید و اعتقاد به معاد، جایگزین آن شود، آثار پربرکتی در قلب ایجاد می شود که یکی از آن ها، تکان خوردن عقل و فکر و رشد اندیشه است. وقتی فرد به خدا و قیامت رسید می توان به آسانی به او گفت که خداوند به غیر از عبادات، کار دیگری هم از ما می خواهد که تدبر در خلقت و آفرینش است. با این تدبر، توحید بیشتر در قلب تجلی می کند تا جایی که ﴿أَنَّهُ الْحَقُّ حاکم  می شود و باطل در درون آن ها می میرد. این تفاوت بین این انسان های تربیت شده و غیر آن هاست، که حاضر به شنیدن نشدند تا تربیت شوند.

 

حقانیت جزئی و کلی قرآن

﴿أَ فَمَنْ يَعْلَمُ أَنَّما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ الْحَقُّ كَمَنْ هُوَ أَعْمى إِنَّما يَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْباب [3]

بحث ﴿أَنَّهُ الْحَقُّدر آیۀ 19 سورۀ رعد، دربارۀ تمام قرآن و آیات کتاب خداست. اما در آیۀ مورد بحثمان ﴿أَنَّهُ الْحَقُّجزئی است، یعنی ﴿فَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ : مومنان در این تمثیل به پشه، می‌دانند تمثیل خدای تربیت‌ کننده، مربی و مالک که به تربیت مخلوقاتش به نحو تکوینی و تشریعی توجه دارد، تمثیل حقی است. مومن به دنبال هدف از این تمثیل  می رود. در این آیه خداوند یک جزء از کار خود را در قرآن می‌گوید ﴿أَنَّهُ الْحَقُّاست، اما در آیۀ 19 سورۀ رعد: ﴿أَفَمَنْ يَعْلَمُ أَنَّما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ الْحَقُّ  آیا مردم می‌فهمند آنچه از جانب مربی و تربیت‌کننده ‌شان نازل شده، حق است؟

 

 «َیعْلَمُ» یعنی کسی که می‌ فهمد. در این آیه رب را نیز مطرح می کند، یعنی کسی که کل قرآن را فرستاده است، رب و  مربی شماست. این رب نگاه تربیت کردن و رشد دادن دارد، و می ‌خواهد مخلوق را از هر معبود باطلی آزاد کند و از هر مسیر انحرافی برگرداند.

«كَمَنْ هُوَ أَعْمى» این افراد با کسانی که نمی‌ فهمند و درک نمی ‌کنند (یعنی نمی‌ خواهند که درک بکنند)، یکسان نیستند.

«إِنَّما يَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْباب» افرادی که صاحبان خرد خالص و نیامیخته به باطل هستند، حق بودن تمام قرآن را درک می‌کنند، و توجه دارند که تمام کتاب، حق است و نیز جزء به جزء آن هم حق است.

 

یا در سورۀ اِسراء[4]: ﴿إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَهْدي لِلَّتي هِيَ أَقْوَمُ وَ يُبَشِّرُ الْمُؤْمِنينَ الَّذينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْراً كَبيرا: قرآن با همه آیاتش به پایدارترین راه، شما را هدایت می‌ کند. تحصیل علم و معرفت و فهم قرآن و روایات از بالاترین عمل‌ های صالح است. اما اگر کسی خودش را در معرض هدایت قرآن قرار ندهد، نه مومن است، نه عمل صالح دارد و نه پاداشی برای اوست. چنین شخصی هیچ و پوچ است.

 

افراد بصیر و کوردل در دیدگاه امیرالمومنین (ع)

امیر المومنین علیه السلام  در خطبۀ 133 نهج البلاغه، دیدگاه خود را دربارۀ افرادی که می‌ فهمند و نمی ‌فهمند یا به تعبیر قرآن بصیر و اعما هستند، بیان می کنند. دسته ای افرادی هستند که عقل و گوش را برای فهمیدن حق به کار می ‌گیرند، و دستۀ دیگر افرادی که گوش و عقل را تعطیل کرده اند و با توجه به شکم و شهوت، به سرعت مسیر‌ انحرافی را ﴿إِلى جَهَنَّمَ زُمَرا[5] می‌ پیمایند.

 

 «وَ اِنَّمَا الدُّنْيا مُنْتَهى بَصَرِ الاْعْمى، لايُبْصِرُ مِمّا وَراءَها شَيْئاًوَالْبَصيرُ يَنْفُذُها بَصَرُهُ، وَ يَعْلَمُ اَنَّ الدَّارَ وَراءَها. فَالْبَصيرُ مِنْها شاخِصٌ، وَ الاَْعْمى اِلَيْها شاخِصٌ. وَ الْبَصيرُ مِنْها مُتَزَوِّدٌ، وَ الاَْعْمى لَها مُتَزَوِّدٌ». 

 

طبق نظر مرحوم مجلسی، دنیا در اینجا خورشید و آسمان و زمین و درخت و حیوانات نیست، تمام این ها نعمت‌ الله است، منظور دنیای کوردلان است یعنی آنچه برای خود ساخته اند از قبیل پول، متاع، شهوت، خوراک، لباس، مسکن. دیدگاه چنین افرادی محدود به همین دنیایی است که برای خود ساخته اند. از این چهارچوب فراتر نمی ‌روند و وراء آن را نمی بینند.

 

اما افراد فهمیده‌، بیدار و بصیر هستند. این افراد در درجۀ اول انبیاء خدا، ائمه طاهرین، اولیاء خاص الهی و پیروان و تربیت ‌شدگان آنان هستند. در آیۀ 108 سورۀ یوسف، پروردگار به پیغمبر صلی الله علیه و آله می ‌فرماید: ﴿أَدْعُوا إِلَى اللَّهِ عَلى بَصيرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَني

 «عَلى بَصيرَةٍ َ أَنَا  وَ مَنِ اتَّبَعَني»: یعنی حق، برای من و ائمۀ طاهرین علیهم السلام و بعد برای عالمان ربانی است.  

 

آیه می فرماید: به مردم بگو منِ پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله به همراه دوازده امام و صدیقۀ کبری علیهم السلام و تربیت شدگان واقعیِ ما، دعوت به خداوند می‌ کنیم. «عَلى بَصيرَةٍ»، یعنی کاملاً خدا، هدف خدا از خلقتمان، خواسته ‌های خدا از خودمان و قیامتش را شناختیم، و براساس شناختمان از خدا و معاد، حرکت و عمل می‌ کنیم.

 

«وَالْبَصيرُ يَنْفُذُها بَصَرُهُ، وَ يَعْلَمُ اَنَّ الدَّارَ وَراءَها»: یعنی موج بصیرت انبیاء خدا، ائمه طاهرین، عالمان ربانی و اولیاء خدا، محدود به چهارچوب متاع و پول وشهرت نیست، بلکه موج دیدگانشان از دنیا و تمام چهارچوب‌ ها رد می ‌شود، و با این موج بصیرت، می‌ فهمند که دنیا آخر راه نیست.

 

«َیعْلَمُ» می‌ فهمند: یعنی اگر به نحو تفصیلی قیامت را ندانند، به طور اجمالی با شنیدن از انبیاء و آیات قرآن و روایات ائمه علیهم السلام به این یقین رسیدند که دنیا آخر مسیر نیست، و کسی که دنیا را آخر راه می ‌داند، فردی دنیایی، کافر، مشرک، فاسق و بد عمل است.

 

«فَالْبَصيرُ مِنْها شاخِصٌ»: انسان بصیر و فهمیده که بصیرت و فهمش را از انبیاء و وحی و ائمه گرفته است، مسافر از دنیا به عالم آخرت است که «يَعْلَمُ اَنَّ الدَّارَ وَراءَها» مسافر است. این فرد در این دنیا معاملۀ مسافر با خود دارد نه معاملۀ مقیم.

 

«وَ الاَْعْمى اِلَيْها شاخِصٌ»:  اما انسان کوردل در تمام امور، مسافر به سمت دنیاست که اولاً توفیق به دست آوردن آنچه می ‌خواهد را نمی یابند، چنانکه آیه می فرماید: ﴿مَنْ كانَ يُريدُ حَرْثَ الدُّنْيا نُؤْتِهِ مِنْها[6] یعنی به هر چیزی نمی ‌توانند دست پیدا کنند، تنها در حد تزویر و تقلبشان، دستاورد دارند. ثانیاً این افراد، مسافر به سمت  دنیایی هستند که از آن ها فاصله می ‌گیرد و زمانی می ‌رسد که دستشان از این دنیا قطع می ‌شود. یعنی مسافر به طرف دنیا، خودش را به طرف پوچی و در نهایت طبق سورۀ جن ﴿فَكانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَبا[7] می ‌برد. پس انسان بصیر، مسافر آخرت است و انسان کوردل ، مسافر به سوی دنیاست.

 

 «وَ الْبَصيرُ مِنْها مُتَزَوِّدٌ»: انسان فهمیده، دنیا را آخرت‌ ساز می ‌کند. همۀ کارهای که می کند، آخرت می‌ سازد: «لأن يهدي الله على يديك رجلا خير لك مما طلعت عليه الشمس و غربت »[8]: یعنی انسان فهمیده با تمام نعمت ‌های خدا و با تمام اعضا و جوارحش برای ساختن آخرت معماری می‌ کند.

«وَ الاَْعْمى لَها مُتَزَوِّدٌ.» آدم کوردل برای دنیا جمع می ‌کند، و برای خودش و آخرت چیزی باقی نمی‌ ماند.

 

افرادی هستند که میلیون ها تومان دارایی دارند اما نه خمس دادند، نه به نماز اهمیتی دادند و نه به هیچ اعمال دیگری پایبند بودند. چنین فرد کوردلی  دنیا را برای دنیا جمع می کند و متزود برای دنیاست.

 

اما انسان بصیر، با نظر به تمثیل پشه می گوید: ﴿فَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ، یا با تمثیل موجودات دیگر، می گوید: ﴿فَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ. این افراد با عقل فعال و دل بیدار همه چیز را حق می‌ بینند که ابتدا اعتقاد به توحید را در خود نهادینه کردند، ﴿أَنَ اللَّهَ هُوَ الْحَق [9] برای آنان تجلی واقعی کرده است، سپس حق بودن تمام آثار پروردگار برای آنان تجلی کرده است. این افراد حق محض می ‌شوند یعنی عقلی با حق، قلبی با حق، اعضا و جوارحی با حق و عملی همراه با حق دارند.

 

توحید در تمثیل به چهارپایان

آیۀ دیگر از قرآن دربارۀ چهارپایان که انسان را از قدرت پروردگار متحیر می کند[10]، آیۀ 66 سورۀ نحل:

 ﴿وَ إِنَّ لَكُمْ فِي الْأَنْعامِ لَعِبْرَةً نُسْقيكُمْ مِمَّا في بُطُونِهِ مِنْ بَيْنِ فَرْثٍ وَ دَمٍ لَبَناً خالِصاً سائِغاً لِلشَّارِبين

 آیه می ‌فرماید: شتر، گاو، گوسفند و بز برای شما پند و راهنمایی به جانب پروردگار است. از شکم این چهار حیوان، از بین علف های هضم شده در معده[11] ، شیری خالص و گوارا به شما می‌آشاماند که نه با رنگ و بوی علف های هضم شده و خون، آمیخته شده، و نه با مواد مضر مخلوط شده است.

 

در اینجا پروردگار عالم، تنها اصل شیر را بیان می ‌کند و می‌گوید این شیردهی، درس عبرتی برای شماست. اگر انسان گاوی را بیاورد، خون و علف های هضم شده اش را در یک ظرف بریزد، و با انواع آزمایش با هم بیامیزد، نمی‌تواند از مخلوط خون قرمز رنگ و علف هضم شده زرد رنگ، شیر خالص گوارا به دست آورد، که با مزاج انسان بسازد، و برای ذائقه و پرزهای زبان گوارا باشد.

 

 «لَعِبْرَةً»: یعنی خداوند در قرآن از شتر، گاو، گوسفند، بز و پشه سخنی به میان آورده است، زیرا می‌ خواهد انسان را به سمت توحید هدایت کند. کدام یک از معبود هایی که انسان برپا کرده است «مِنْ بَيْنِ فَرْثٍ وَ دَمٍ» شیر خالص را تولید کرده است. به تعبیر دیگر، خدا می ‌خواهد  انسان تمام معبود های باطل را بیکار بدانند، و تنها خدا  و عملش را حق بدانند.


[1] . مؤمنون (23): 82؛ صافات (37): 16؛ واقعه (56): 47.

[2]. مؤلف: «این همان روشی است که برای ما از مهمترین مسائل است، یعنی با مطالعه ای دقیق، بخشی از تبلیغات و منابر را، به توحید و شرک اختصاص دهیم. در ابتدا آلودگی شرک را از قلب افراد پاک کنیم، و به جای آن، کرسی توحید را در دل افراد برقرار کنیم. هنگامی که انسان به پروردگار متصل شد و شبهه ‌ای برایش نماند، و دیگر خناسان نتوانستند اثری بر دلش بگذارند،  در کنار توحید، اعتقاد به قیامت را با دلایلی که در قرآن و روایات وجود دارد، می توان به طور جامع به مردم انتقال دهیم.»

[3] . رعد (13): 19.

[4] . مؤلف: اِسراء به معنی سیر دهنده. گاه افراد به اشتباه می ‌گویند سورۀ اَسراء.

[5] . زمر (39): 71.

[6] . شوری (42): 20.

[7]. جن (72): 15.

[8] . کافی: 9/410.

[9]. نور (24): 25.

[10] . مولف: «این آیه را در ایام عاشورا با توضیح کامل، در بخش های کشاورزی، برای کشاورزها و دامدارها بگویید و دلشان را به خدا وصل کنید تا اگر شرکی در قلبشان هست، پاک شود.»

[11] . مؤلف: «به علف های هضم شده، شکمبه می ‌گویند که زرد و بدبو است. با وجود این که چهارپایان در صحرا ها اغلب علف به رنگ سبز تیره و یونجه می ‌خورند، این مواد سبز پررنگ در معده تبدیل به شکمبه زرد و بدبو می‌ شود».


منبع : پایگاه عرفان
1
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

تکیه گاه شما در زندگی چه کسی است؟
آثار فردی و اجتماعی ایمان از منظر قرآن
وظیفه ما در مقابل اموات که در برزخ هستند چیست؟
تمثیلی از ذات پاک خداوند
تأملی در معنای « رکوع» در آیه ولایت
چرا خدا انسان را آفرید؟
چرا خدا به شیطان مهلت داد؟
موسی به دین خود، عیسی به دین خود!
لحظاتی را که خدا برایمان ترسیم می کند
همرنگ جماعت شدنت رسوایی است!

بیشترین بازدید این مجموعه

اسم اعظمی که خضر نبی به علی(ع) آموخت
تأملی در معنای « رکوع» در آیه ولایت
تمثیلی از ذات پاک خداوند
چرا خدا انسان را آفرید؟
وظیفه ما در مقابل اموات که در برزخ هستند چیست؟
چرا خدا به شیطان مهلت داد؟
تکیه گاه شما در زندگی چه کسی است؟
آثار فردی و اجتماعی ایمان از منظر قرآن

 
نظرات کاربر

حمید صنیعی
سلام لطفا بفرمایید جلسات تفسیر استاد کجا برگزار میشود؟ تشکر
پاسخ
0     0
16 مهر 1393 ساعت 12:28 صبح
پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^