فارسی
چهارشنبه 05 ارديبهشت 1403 - الاربعاء 14 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

تكريم به انسان‏

 

مردى از اهالى بلخ مى گويد: در سفر حضرت امام رضا عليه السلام به خراسان همراه آن بزرگوار بودم. روزى براى خود سفره غذا خواستند و همه غلامان سياه زنگى و غير زنگى را سر سفره جمع كردند، به حضرت گفتم: فدايت گردم، اگر سفره اينان را از خود جدا مى انداختى مناسب تر بود، فرمود:ساكت باش، خداوند يكى است و پدر يكى و مادر يكى است و پاداش به اعمال است.

 

منبع- الكافى: 8/ 230، حديث يأجوج و مأجوج، حديث 296؛ بحار الأنوار: 49/ 101، باب 7، حديث 18.

 

 


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

حکایت ثعلبة بن حاطب‏
حكايتى از نماز باران‏
دو حكايت در اسراف‏
حكايت حلواى معاويه و ابوالاسود
رفتار امام حسين (ع) با معلم فرزندش‏
چگونه بخوابم ؟
خبر دادن به ثواب بيشتر
عبد شاكر ، راضى به فعل حق
طلبه‌ای که به لوسترهای حرم امیرالمؤمنین(ع) ...
حکایت پیرمرد آتش‌پرست با حضرت موسی(ع)

بیشترین بازدید این مجموعه

طلبه‌ای که به لوسترهای حرم امیرالمؤمنین(ع) ...
توسل و توبه
عبد شاكر ، راضى به فعل حق
منبر تربيتى ملا عباس تربتى‏
حكايت حلواى معاويه و ابوالاسود
دو حكايت در اسراف‏
من راهب نيستم‏
در این دنیا چه چیز مرا كفايت مى‏‌كند؟
خبر دادن به ثواب بيشتر
حكايتى از نماز باران‏

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^