فارسی
پنجشنبه 09 فروردين 1403 - الخميس 17 رمضان 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

بنيادهاى سعادت‏

 

نوشته: حضرت آیت الله حسین انصاریان

 

انسانيكه براى خويش نيروى خودنگهدارى فراهم آورده، در مبارزه با دشمنان برونى و درونى، بخصوص هواى نفس بآسانى پيروز گشته و در اجراى دستورات رهبران آسمانى سستى نميورزد.

معلوم است كه بسيارى از فرامين و قواعد الهى، موافق با هوا نيست، و در مسير اجراى برنامه هاى حق انسان با مشكلات فراوانى روبرست، ولى آنكس كه خود را براى مبارزه با عوامل ضد الله آماده كرده آنچه را مى پسندد خواست خداست، و از آنچه متنفر است برنامه هاى ضد اوست.

على عليه السلام شش برنامه بفرزندش حسين عليه السلام يادآور ميگردد كه اجراى آن برنامه ها فقط در شأن مردميست كه از پاكى روح و تقوا بهره مند باشند، و استعداد مبارزه با طغيان نفس را داشته باشند. و بدون ترديد اجراى آن برنامه ها قسمت مهمى از سعادت دنيا و آ رت آدمى را تأمين ميكند.

چه بسيار مردميكه در مقابل اين شش برنامه قرار گرفتند و ميگيرند، اما بخاطر سستى اراده و ضعف نفس از پياده كردنش سرباز ميزنند و در نتيجه دنيا و اخرت خويش را تباه ميكنند.

سود اين شش برنامه نصيب مردمى است كه مالك نفسند، و از ضعف اراده و تنبلى و كسالت فراريند.

پيشواى پرهيزكاران و امام خودنگهداران بفرزندش خطاب ميكند:

يا بنىّ اوصيك بتقوى اللّه فى الغنى و الفقر، و كلمة الحق فى الرّضا و الغضب، و القصد فى الغنى و الفقر، و بالعدل على الصّديق و العدو و بالعمل فى النّشاط و الكسل، و الرضا عن اللّه فى الشدّة و الرّخاء. «1»

ترجمه: بهنگام ثروت و ندارى خويشتن دار باش و براى خدا تقوا پيشه كن، و از آلوده شدن به برنامه هاى شيطانى ثروت، يا به بدبختيهاى فقر بپرهيز، بهنگام خوشنودى و خشم فقط حق گو باش و از لغوگوئى، بيهوده سخن راندن خودنگهدار باش، ميانه روى را در زمان داشتن و نداشتن مراعات كن، و با دوست و دشمن بعدالت رفتار كن، بهنگام شادابى و كسالت از اجراى برنامه هاى مثبت باز نايست و در حال ناراحتى و راحتى از خداوند بزرگ راضى باش.

توضيح:

1- انسان بايد نسبت به طغيانى كه ثروت ممكن است در انسان بيافريند و كفرى كه محصول فقر و نداريست آماده براى مبارزه باشد عوامل ايجاد نيرو را براى مبارزه كه در قسمتهاى قبل بيان شد در خود فراهم آرد، تاريخ و تجربه ثابت كرده اند، كه ثروت و ندارى، هر دو از عوامل بسيار مهم ايجاد طغيانند، و اگر آدمى در حصار پرهيزگارى و خويشتن دارى نباشد از ضربه هاى مهلك آن دو در امان نخواهد بود، قرآن در طغيان آورى ثروت ميفرمايد: ان الانسان ليطغى ان رآه استغنى انسان چون بوسيله مال احساس بى نيازى كرد، از مدار آدميت خارج شده، و با كمك ثروت دست بهر عيش و نوش غلط زده و دامن بهر گناهى آلوده خواهد كرد.

شب نشينيهاى فضاحت بار و رسواكننده، آبادى قمارخانه و كاباره ها و مراكز فحشاء، بيغما بردن حقوق يك ملت، دست اندازيهاى شيطانى به بيت المال، برد و باخت ميلونها تومان يا دلار، جلب زنان زيبا چهره گرانقيمت داخلى و خارجى، دزديدن پري چهرگان، خريدن و آماده كردن هر نوع وسائل شهوت رانى با گرانترين قيمت، سفرهاى پرخرج براى ارضاء غرائز و شهوات، استعمار ملتها و در سايه تاريك و شوم ان بيخانمان كردن هزاران بشر بى گناه همچون جامعه فلسطين و هزاران جنايات ديگر كه آدمى از بازگو كردن و شنيدنش سخت بخود ميلرزد، محصول ثروتى است كه بدست مردم بى ايمان، و افراد بى تقوا و آلوده قرار ميگيرد، ميگويند مردى از على عليه السلام سئوال كرد پول يعنى چه؟ امام فرمود يعنى ريشه تمام شهوات، و بدون ترديد نظر امام متوجه آن بيخبرانى است كه پول در دست آنان وسيله هر نوع جنايت و خيانت بحوزه انسانيت است.

با توجه باوضاع جنايت باريكه تاريخ در كنار پول و ثروت اندوزان و آدمخواران نشان ميدهد، و با نظرى بوضع ثروتمندان شرق و غرب در اين زمان، موقعيت خودنگهدارى و تقوا و نيروى پرهيز از گناه بخصوص بهنگام داشتن مال بيشتر روشن ميگردد، آيا بدون تقوا و منهاى مبارزه با كشش هاى غلط مال و دارائى ميتوان سالم زيست؟!

اما فقر: آن نيز زاينده پليدى و گناه است و بهنگام روى آوردنش اگر انسان داراى نيروى خودنگهدارى نباشد، و اصول مقاومت در وى جلوه نداشته باشد، براى جبرانش بهر ذلت و بدبختى تن داده و به خراب كردن دنيا و آخرت خود برخواهد خاست.

امام عليه عليه السلام درباره زيان فقر ميفرمود: الفقر الموت الاكبر «2» و پيامبر عزيز ميگفت:

كاد الفقر ان يكون كفرا «3».

آرى اگر فقير البته فقيرى كه فقرش بخاطر بيكارى يا جنايت استعمارگران نباشد چون در اين صورت صبر جائز نيست بلكه مبارزه با بيكارى و جنگ با استعمارگر واجب است بر فقرش صبر نورزد، و خويشتن دار نباشد تبديل بيك منبع شر خواهد گشت، و بخاطر عيش نفس و نوش شكم، شرف و فضيلت و كيان انسانى خود را بشيطان و دستيارانش بثمن بخس خواهد فروخت.

ثروتمند در برابر ثروت بايد بشكر حق برخيزد، و شكر او باين است كه مال را از خرج شدن در مسير ضد الله حفظ كند، و زيادى اندوخته را مطابق با قانون الهى خرج كرده و خلاءهائيكه در حيات مسلمين است بخصوص خلاء فرهنگى را پر كند.

و فقير بايد برنداشتن حوصله ورزد و بحداقلى كه در زمان فقر در اختيار دارد قناعت كند.

در قرآن مجيد و روايات براى ثروتمند شاكر بآن معنائيكه گفته شد، و براى فقير خود نگهدار اجر بينهايت معيين شده و هر دو در صورت مبارزه با گناه و خطرات ثروت و فقر به بهشت جاودان بشارت داده شده اند.

در برابر ثروت و كششهاى طغيان آورش، اگر نيروى خودنگهدارى نباشد و آدمى آمادگى براى مبارزه با هواى نفس را در برابر پول در خود نبيند و نيز اگر روزى تهيدست شد، در برابر ندارى و فشارش انسان استقامت نورزد آيا ميتوان تأمين سعادت كرد؟ جواب منفى است.

شبى هارون الرشيد رئيس شهربانى خود حميد بن قحطبه را طلبيد، و در برابر حقوقى كه باو ميداد، از او خواست شصت نفر از فرزندان پيامبر بزرگ را كه همه در عبادت و زهد معروف بودند، و از بيست ساله تا هشتاد ساله در ميان آنان بود بقتل برساند، رئيس شهربانى بخاطر حفظ مقام ثروت ساز بآن جنايت هولناك دست زد و آنشب بدون هيچ مجوز فرزندان فاطمه عليها السلام را كشت و بدن آنان را بچاه ريخت. «4» آرى پول ريشه تمام شهوات است اگر در كنارش تقوا نباشد.

فقر هم مانند ثروت بخاطر فشاريكه بانسان وارد ميكند اگر همراه با صبر و خودنگهدارى نباشد مولد جنايت است، تاريخ نمايشگر چهره هاى پليد و زشتى است كه بخاطر جبران تهيدستى بهر جنايتى دست زدند، توضيح بيشتر درا ين قسمت ما را از هدفهائيكه در پيش داريم بازميدارد.

دوستان با همين تفسير مختصر به مفصل مسئله پى ميبرند، و ميتوانند بكتابهائيكه در مسئله اقتصاد و فقر و استعمار نوشته شده مراجعه كنند. و البته درترجمه دنياى ممدوح و مذموم توضيح بيشترى درباره فقريكه عامل آن استعمار يا سستى مردم است داده خواهد شد.

2- در قسمت دوم كلام على عليه السلام آمده بود، كه هنگام آرامش و خشم جز سخن حق مگو و زبان از گفتن برنامه ناصواب نگاهدار. انبساط خاطر، و سرور و خوشحالى گاهى انسان را از حدود الهى دور كرده و بگفتار با كردار شيطان پسند ميكشاند.

در مجالس سرورانگيز گاهى بوسيله زبان برنامه هائى اجرا ميگردد كه راستى خارج از نزاكت است و گاهى براى خنداندن ديگران توهين بشخصيت يك مسلمان، يا كوبيدن يك شهر و مردمش.

در اينجاست كه بايد از نيروى تقوا كمك گرفت و بمهار كردن زبان اقدام كرد.

بوقت غضب و خشم كه كليد هر شريست «5» انسان بوسيله زبان در پرتگاه سقوط قرار ميگيرد، و اگر خويشتن دار نباشد و با آتش خشم كه فروزنده اش هواى نفس است مبارزه ننمايد گرفتار كلمات سخيف، فحش، بيهوده گوئى، دروغ، غيبت، تهمت و ... ميگردد و گاهى دو نفر بر اثر بدگوئى بيكديگر و خشم بيشترى كه نسبت بهم پيدا ميكنند با هم بدعوا و نزاع برخاسه و چه بسا كه نزاع بقتل يكى از دو طرف يا نقص عضو هريك از طرفين منجر گردد.

كتاب خدا فروبرندگان خشم، و خاموش كنندگان آتش غضب و گذشت داران را نيكوكار دانسته و محبت بينهايت الهى را نسبت بآنان اعلام نموده است آنجا كه در سوره آل عمران آيه 134 فرموده:

وَ الْكاظِمِينَ الْغَيْظَ وَ الْعافِينَ عَنِ النَّاسِ وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ.

علامه بزرگ مرحوم فيض كاشانى در كتاب پرقيمت محجة البيضاء براى زبان و برنامه هايش قسمت مفصلى را اختصاص داده و در سايه ايات و روايات و كلمات بيداران راه حق بتشريح تمام برنامه هاى مثبت و منفى زيان برخاسته، در آن فصل ميگويد: بعضى از مردم در زمان رسول الهى بهنگام بيرون رفتن از خانه سنگ ريزه پاكيزه اى زير زبان ميگذاشتند سپس از خانه خارج ميشدند.

چنانچه در خارج از خانه جائى را براى سخن گفتن مصلحت ميديدند سنگريزه را از دهان خارج كرده، آنگاه در حد جلب خشنودى حق سخن ميگفتند و باز سنگريزه را بدهان برميگرداندند و اگر زمينه اى براى تكلم نمييافتند، از سخن گفتن خوددارى كرده و با سكوت خود از محل ميگذشتند.

اين نكته فراموش نشود، خشم نيرومندترين علت براى قرار دادن زبان در مدار گناه و مخالفت با خداست، از اينجهت دوستان را به تعمق در چند روايت كه از سرچشمه هاى فضيلت، علم، و مشعلداران هدايت در كتب مهم روائى نقل شده دعوت ميكنم.

قال الصادق عليه السّلام: قال الحواريون لعيسى بن مريم: يا معلم الخير علّمنا اىّ الاشياء اشدّه فقال اشّد الاشياء غضب اللّه عزّوجل قالوا: فبم يتّقى غضب اللّه قال بان لا تغضبوا قالوا و ما بده الغضب قال الكبر و التّجبّر و محقرة النّاس. «6»

ترجمه: امام ششم فرمود. مياران نزديك عيسى بآنحضرت عرضه داشتند اى آموزگار نيكى و درستى، چه برنامه اى در تمام برنامه ها شديدتر و سخت تر است. فرمود خشم خداوند، گفتند چگونه خود را از خشم الهى دور بداريم، و بچه وسيله خويش را از غضب الهى حفظ كنيم، فرمود با پرهيز از عصبانيت و خشم، گفتند علت و مبدأ خشم در انسان چيست؟ پاسخ داد: برترى جوئى و تكبر، و زورگوئى و كوچك شمردن مردم.

قال الصادق عليه السلام: من كفّ غضبّه، ستر اللّه عورته. «7» امام ششم فرمود: آنكس كه از خشم خود پيشگيرى كند، و از غضب خود بپرهيزد، خداوند عيش را ميپوشاند.

عن الصّادق عليه السّلام قال: جاء اعرابىّ الى رسول اللّه صلّى اللّه عليه و اله فقال يا رسول اللّه علّمنى شيئا واحدا فانّى رجل اسافر فآكون فى البادية، فقال له رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله لا تغضب. «8»

امام صادق فرمود عربى به پيشگاه رهبر اسلام آمد و گفت: يك برنامه بمن بياموز زيرا من وقت ماندن در شهر را ندارم، زندگى من در بيابان است و بايد بسرعت برگردم پيامبر فرمود: از خشم بپرهيز.

قال الصّادق عليه السّلام: ليس لابليس جند اشّد من النّساء و الغضب. «9»

امام صادق فرمود: براى ابليس ارتشى قويتر از زنان عشوه گر و گمراه كننده و خشم و غضب نيست.

قال امير المؤمنين عليه السّلام: شدّة الغضب تغيّر المنطق وتقطع مادّة الحجّة و تفرق الفهم. «10»

على عليه السلام فرمود: سختى خشم، مسير گفتار را برگردانده، و ريشه استدلال را قطع ميكند و فكر را پريشان مينمايد.

و قال عليه السّلام: اقوى النّاس من قوى على غضبه بحلمه. «11» امام اول فرمود: نيرومندترين مردم كسى است كه با كمك حوصله اش بر خشمش فائق آيد.

و قال عليه السّلام افضل الحلم كظم الغيظ او ملك النفس مع القدرة. «12» و از على عليه السلام نقل شده كه فرمود: بهترين بردبارى فروخوردن خشم است و يا در هنگام قدرت خويشتن دارى.

در سومين برنامه امام عليه السلام به فرزندش حضرت حسين (ع) فرمود:

چه هنگام ثروت داشتن و چه وقت ندارى از نظر خرج و مصرف انسانى ميانه رو باش، از افراط و تفريط چشم بپوش، در زمان دارائى آنچنان زياده روى منما كه به تهيدستى بنشينى، و در وقت ندارى آنچنان مكن كه سختى و تنگدستى بر تو فشار آرد و برايت ايجاد زيان و ضرر كند و بقول معروف بهترين مسير در هر برنامه اى ميانه روى است.

در چهارمين برنامه امام آمده: در برابر دوست و دشمن بعدالت برخيز، در حق دوست بخاطر محبت و انسى كه باو دارى از حدود معين شده مگذر و در برابر دشمن بخاطر دشمنيش تجاوز روا مدار.

على عليه السلام در تمام زواياى حيات خود، بهترين الگو براى عدل و داد بود.

على الخصوص با دشمنان پركينه اش جز به عدل و داد رفتار نكرد، اصولا تاريخ زندگى آن بزرگ مرد تاريخ عدل و دادخواهى است. او از شدت عدل و دادش دشمنان فراوانى داشت و علت دشمنى با او بخاطر اين بود كه مزاج بسيارى از مردم پذيرش برنامه هاى عدالت را نداشت. ولى امام مردى نبود كه با دشمن بدرفتارى كند، امام بهنگام رودررو شدن با دشمن، يا بوقت اجراى حكم نسبت بدشمنان جز مراعات عدل برنامه اى نداشت.

در تجزيه و تحليل حيات او كه سراسر عدل بود و داد، در شرق و غرب كتابهاى مهمى نوشته شده، كه تعداد آن كتابها اگر در يك جا جمع شود كتابخانه بزرگى را تشكيل ميدهد.

ابن ميثم شارح محقق و كم نظير نهج البلاغه در جلد پنج شرحش بر نهج البلاغه ص 123 ميگويد:

در پايان وصيت على عليه السلام در شب بيست و يكم پنج نكته درباره كشنده اش پسر مرادى ديده ميشود، ان پنج برنامه خطاب بفرزندانش بود باين مضمون:

1- عزيزان من يكنفر بمن ضربت زد، پس از مرگ من از بپا كردن فتنه بپرهيزيد، و دست خود بخون مردم نيالائيد، نگوئيد چون على كشته شد بايد بقصاص خون پرقيمت او مردم را بكشيم، قاتل من يكنفر است و سايرين در اين زمينه بخصوص جرمى ندارند.

2- در برنامه تلافى و قصاص فقط شخص قاتل را در نظر بگيريد و بس برنامه ديگر نداشته باشيد، زيرا عدالت اقتضاى برنامه اى جز قصاص را ندارد.

3- اگر من بخاطر ضربت او از دنيا رفتم، كشتنش بعنوان قصاص خون من جايز است، ولى اگر مرگم علت ديگر داشت، حق كشتن او را نداريد.

4- بهنگام قصاص مواظب باشيد كه يك ضربه بيشتر باو وارد نشود 7 زيرا او بمن يك ضربت بيشتر نزد.

5- پس از مرگ قاتل، از جدا كردن اعضاء بدن او احتراز كنيد، زيرا من از جد شما پيامبر شنيدم كه ميفرمود: از مثله كردن بپرهيزيد گرچه لائمه سگ آزاردهنده باشد.

با كمال تأسف بايد گفت دنياى ماشين، و عصر تمدن از عدالت هيچ بهره اى ندارد، زاويه اى از زواياى زندگى نيست مگر اينكه بدست بيدادگران پر از ظلم نشده باشد، متمدنين امروز و بخصوص سردمداران ملتها بكمترين تهمت، يا بمختصرترين سوءظن مردم مظلوم را گرفته و بستخترين شكنجه ها و زجرها دچار ميكنند، و گاهى آنانرا از بين ميبرند و از حيات و هستى محروم ميكند.

اجراى عدل نسبت بدوست و دشمن، لازمه زندگى يك انسان است و بى ترديد منهاى نيروى تقوا و خويشتن دارى بزرگداشت عدل ميسر نيست.

امام در پنجمين سفارش خود، فرزند عزيزش را بكوشش و فعاليت تشويق ميكند، و او را از تعطيل كردن برنامه هاى مثبت چه هنگام نشاط و چه وقت كسالت برحذر ميدارد.

نشاط و خوشى گاهى انسان را بمرز غفلت و بيخبرى ميكشاند، و از پياده كردن نقشه هاى حق، و اجراى برنامه هاى پرسود بازميدارد، نشاط و شادى گاهى همانند مستى انسان را از همه چيز بيخبر كرده و از مسير الهى دور ميكند، و نيز سستى و تنبلى انسان را در چاه زيان و خسران درافكنده، و نميگذارد آدمى بنتايج عالى برنامه هاى حق و حقيقت برسد. چنانچه خوشى و كسالت بخواهد آدمى را از هدف بازدارد، بايد از طريق اراده و عزم و مبارزه با نشاط خطرزا، و كسالت ويران كننده سعادت، خود را از مهلكه نجات داد و گرچه اجراى برنامه، با انجام كار براى انسان زحمت فراوان دارد، ولى بايدب كوشش و فعاليت ادامه داد، و از فيض و عنايت الهى بهره گرفت.

ششمين برنامه امام خطاب بفرزندش، كه از اصول سعادت است بدين مضمون است: در سختى و در راحت بقضاء و حكم و اراده و خواسته حق نسبت بخويش خوشنود باش، و دلت در حالت رنج و نشاط در برابر الله يك حال بيشتر نداشته باشد.

ميگويند منزل خوشنودى از قضاى الهى مرحله ايست بس مهم، و بدون جمع بودن شرايط بندگى و عشق و محبت بالله قدم كسى بدانجا نميرسد. بايد گفت نيرومندترين مبارز و شجاعترين جنگجوى با هواى نفس و حوادث و موانع راه انسانيت، لايق رسيدن بدان مقام عالى است.

انبياء گرام الهى و ائمه بزرگوار كه جاى خود دارند، الهى رضا بقضائك صبرا على بلائك، تسليما لامرك، در كنار گودال قتلگاه پس از آنهمه حوادث و آلام كه در راه خدا ديد، نمايشگر روح بينهايت بزرگ تمام پيامبران و ائمه بر حق است، مگر نه اينست كه حسين وارث آدم، نوح، ابراهيم، موسى، عيسى، و رسول اكرم و على بن ابيطالب عليهم السلام است، پس نداى حسين، نداى انبياء و ائمه است.

از پيامبران عزيز حق و امامان بر حق و راهنمايان راه الهى گذشته كتب آسمانى و بخصوص قرآن مجيد و نوشته هاى اسلامى، نمايانگر حالات روحى عاشقانى است، كه نام آنان زينت تاريخ حيات، و روشنگر زندگى فرزندان آدم است.

آنان با خشنودى از قضاى الهى و احكامى كه گاهى پياده كردنش همراه با تحمل سختترين رنجها و مصائب بود، باهداف عاليه رسيدند و با زندگى پاكشان آدميان را بمنازل فضيلت رهنمون گشتند.

چه نيكوست كه بخشى از برنامه هاى مردم راضى بقضاى حق را بدانيد، تا براى شما، روح بزرگ و دريا مانند آنان جلوه كند، و بدانيد كه به دست آوردن رضا به برنامه حق اعم از برنامه هاى واجب، و حلال و حرام و منسائل تربيتى ومصائبى كه در اين راه بانسان ميرسد تنها در سايه مبارزه با هوا و هواپرستى و جنگ با موانع راه تكامل و جنگيدن با دشمنان درونى و برونى ميسر است.

ازا ين نكته نيز غافل نباشيد، كه نشستن و سستى كردن، و با دو چشم باز غارت شدن فضائل و ماديات و معنويات، و اموال و معادن و فرهنگ انسانى را ديدن، و زير سلطه دشمن رفتن، و مغلوب شياطين جنى و انسى شدن، را قضاى حق نميگويند، نه اينكه اين مفاسد و بدبختيها قضا نيست، بلكه زير بار چنين ستمگريها رفتن خود ظلم بزرگ شمرده شده و قرآن و روايات چنين مظلومانى را بطور حتم اهل عذاب و اصحاب جهنم دانسته.

مبارزه در راه بدست آوردن هدايت، انسانيت، اخلاق، رشد تكامل كه همراه با انواع سختيهاست و گاهى منجر بشهادت در راه الله است و شهادت نيز نوعى تكامل است و همچنين همه شئون سعادت و آنچه رنج در راه بدست آوردن آن شئون است و خلاصه تمام اوامر و نواهى الهى با نتايج مثبت قهريش در صورت اجراى اوامر خداوند و كناره گيرى از مهيات همه در گردونه قضاست، و رضايت و خوشنودى بقضاى حق با توجه بمفهوم واقعى و مثبتش محبوب خداست و بقول قرآن ما شما را بترس و گرسنگى (مانند صدر اول اسلام) و كم شدن اموال، و كوششهاى سخت تا رسيدن بشهادت، و از دست رفتن ميوه ها و يا كشته شدن فرزندانتان در راه حق، آزمايش ميكنيم، در اين آزمايشات سود سرشار مخصوص آنانى است كه تسليم قضاى حق درا ين برنامه هاى رشد دهنده اند. اما فراريان از امتحان مردمى بدبخت و افرادى زبون و محكومند.

 

 

پی نوشت ها:

 

______________________________

 

(1)- بحار ج 77 وصاياى على عليه السلام

(2)- بحار ج 78 ص 53

(3)- سفينة البحار ج 2 ص 378

(4)- سفينة البحار ج 1 ص 206

(5)- سفينة البحار ج 2 ص 318

(6)- سفينة البحار ج 2 ص 318

(7) سفينة البحار ج 2 ص 319

(8) سفينة البحار ج 2 ص 319

(9) سفينة البحار ج 2 ص 319

(10) غرر الحكم ص 196

(11) غرر الحكم ص 196

(12) غرر الحكم ص 196

 

 

 مطالب فوق برگرفته شده از

کتاب : نظام تربيت در اسلام   

پایگاه عرفان

 

0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

امام آسمانی (1)
قدرت و فرمانروائى مطلقه حق بر ظاهر و باطن هستى‏
صدقه عامل دفع بلا
امام سجاد (ع) و روشهای تفسیری
بی‌تفاوتی مصداق بی‌دینی است
بركرانه ی صحیفه ی سجادیه
ملحق شدن راس مطهر امام حسین (ع) به بدن مطهر
علامه شهید مطهری
وَ اَمّا حَقّ الْجَارِ فَحِفْظُهُ غَائِباً وَ ...
پنج درس آموزنده سعادت بخش

بیشترین بازدید این مجموعه

آثار تربیتی انفاق در راه خدا
ضمانت استجابت دعا
نشانه های خدا در قرآن
سخنی درباره امام حسن عسکری علیه السلام  
دو جریان فرهنگ ساز
راه هایی برای بخشیده شدن گناهان !
افزایش رزق و روزی با نسخه‌ امام جواد (ع)
امام جواد (ع) در آثار استاد انصاریان
سوره ای از قران جهت عشق و محبت
متن دعای معراج + ترجمه

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^