فارسی
پنجشنبه 06 ارديبهشت 1403 - الخميس 15 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

ایمان و آثار آن - جلسه دهم (2) - (متن کامل + عناوین)

 

 احترام به امام حسين عليه السلام

خانة علىعليه السلام خانۀ تربيت بود. به قدرى اميرمؤمنان عليه السلام مؤدّب بود كه ادبش ادب الله بود. اميرمؤمنان عليه السلام ادب عجيبى داشت، هر وقت غير از آن وقتى كه حضرت در رختخواب افتاده بود و ضربة شمشير پسر مرادى نمى گذاشت كه او حركت بكند، غير از آن وقت، هر موقع اميرمؤمنان عليه السلام با حضرت سيدالشهداء عليه السلام كار داشت، او را و هم‌چنين ديگر فرزندانش را به اسم صدا نمى زد؛ يعنى در تمام عمر يك دفعه هم يا حسين! نگفت. فرزندان علي عليه السلام مى گويند: پدرمان على عليه السلام هر وقت با امام حسين عليه السلام كار داشت، اول از سر جايش تمام قد بلند مى شد، و در همان حال ايستاده، با يك حالت ادب، رو به أبى‌عبدالله مى كرد و او را صدا مى زد: «الىّ يا أباعبدالله!» خيلى به فرزندانش احترام مى گذاشت، مخصوصاً به حضرت سيدالشهداء عليه السلام كه حساب ندارد.

 

سفارش اول: خويشتن دارى

«يَا بُنَيَّ! أُوصِيكَ بِتَقْوَى اللَّهِ فِي الْغِنَى وَ الْفَقْرِ»

پسرم! دو روز در دنيا براى تو مى باشد، يك روز، روز ثروت و پول، و يك روز هم روز فقر و ناداري، من تو را در اين دو روز به تقوا سفارش مى كنم و به ايجاد حالت خويشتن دارى، استقامت و صبر؛

اين خويشتن دارى در روز ثروت، تو را از انحراف حفظ مى كند، و در روز ندارى و فقر، تو را حفظ مى‌نمايد. ثروت و فقر دو عاملى هستند كه اگر خويشتن دارى و تقوا با آن‌ها نباشد، بى ترديد، آن دو صاحبشان را كافر مى كنند.

}كَلاَّ إِنَّ الْإِنْسانَ لَيَطْغى *أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى *{ [10]

وقتى آدم فقير شود، افرادي دورش جمع مي‌شوند تا فقر و احتياج او را برطرف كنند، و براي همين كارهايى را به او پيشنهاد مى دهند؛ كارهايي كه وقتي او به آن‌ها نگاه مى كند، مى بيند دين نمى گذارد او چنين كارهايي را انجام بدهد؛ چون اولين كاري را كه بايد انجام بدهد، اين است كه بايد براى رفع احتياجش، دين خود را بفروشد: «كَادَ الْفَقْرُ أَنْ يَكُونَ كُفْراً.»[11]

اگر حميد بن قحطبه[12] دينش را به هارون نفروخته بود، در يك شب كه نمي‌توانست سر شصت نفر از سادات را از تن جدا كند. آدم با‌دين كه نمى تواند گناه بكند.

«يَا بُنَيَّ أُوصِيكَ بِتَقْوَى اللَّهِ فِي الْغِنَى وَ الْفَقْرِ»

پسرم! در هنگام قرار گرفتن در قلۀ ثروت، و در هنگام قرار گرفتن در ناراحتى فقر، خويشتن دار باش.

 

شكرگزارى در همۀ حالات

مردى نشسته بود كه نه چشم داشت و نه بدن سالم، و نه دست و پاى سالمي و مرتب مى گفت: الهى! براي كدامين نعمت از نعمت‌هايت، تو را شكر كنم، الهى! به من توان شكر بده؛ الهى! خيلى عاشق تو هستم. مرد ثروتمند متكبر بى ديني داشت از كنارش عبور مي‌كرد كه مناجات او را شنيد، پس جلو آمد و به او گفت: مرد حسابى! چشم، پا و دست كه ندارى، من معناى شكر كردن تو را نمى فهمم؟ گفت: چطور معناى شكر كردن من را نمى فهمى، نعمتى كه خدا به من داده، كورى چشم است؛ اگر چشم داشتم و قيافۀ متكبّرانۀ تو را مى ديدم، در عذاب مي‌شدم؛ اما الان در اين نعمت هستم و خدا را شكر مى كنم كه چشمم به يك متكبّر نيفتاده است.

در روايتى در وسائل‌الشيعة، امام صادقعليه السلام مى فرمايد: خداوند متعال در مال اغنيا به اندازه‌اي سهم براي فقرا قرار داده كه نيازشان را برطرف مي‌سازد.[13] واى به حال جامعه اسلامي، از روزى كه ثروت اين جامعه در دست افراد بى دين قرار بگيرد. اگر امروز كساني فقير، نيازمند، گرسنه و برهنه‌اند، تنها براي گناهان ثروتمندان است.

سفارش دوم: سخن حق

«وَ كَلِمَةِ الْحَقِّ فِي الرِّضَا وَ الْغَضَبِ»

پسرم! اتفاق مى افتد كه در زندگى خيلى خوشحال باشى و يا خيلي خشمگين، چه آن هنگام كه خوشحالى، و چه آن هنگام كه غضبناك هستى، سخنى كه از دهانت بيرون مى آيد، بايد سخن حق باشد.

 

سفارش سوم: قناعت

«وَ الْقَصْدِ فِي الْغِنَى وَ الْفَقْرِ»

چه در روزى كه غنى هستى، و چه در روزي كه فقير هستي، در خرج كردن زياده روى نكن و ميانه روى را مراعات كن.

 

سفارش چهارم: عدالت

«وَ بِالْعَدْلِ عَلَى الصَّدِيقِ وَ الْعَدُوِّ»

حسين جان! در دنيا هم دوست، و هم دشمن پيدا مى كنى، و تو چه با دوستانت و چه با دشمنانت، به عدل رفتار كن.

 

سفارش پنجم: انجام وظيفۀ الهى

«وَ بِالْعَمَلِ فِي النَّشَاطِ وَ الْكَسَلِ»

روزى كه خيلى خوشى، خوش بودن تو را از انجام وظيفۀ الهي و عبادت خدا جدا نكند، و روزى هم كه خسته هستى، خستگى تو را از اجراى امر خدا باز ندارد.

 

سفارش ششم: رضايت از خدا

«وَ الرِّضَا عَنِ اللَّهِ فِي الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ»

حسين جان! پروردگار، براى زندگى تو اندازه گيرى‌هايى كرده كه در اين اندازه گيري‌ها، پنجاه سال خوشى براى تو نوشته شده و ده سال هم ناراحتى. هم در آن پنجاه سال خوشى، به قضا و قدر خدا راضى باش، و هم در آن ده سال ناراحتى.

و حسين هم در حماسۀ عاشورا چنين بود. از صبح عاشورا تا عصر آن، هفتاد و يك نفر از بهترين فرزندان آدم را جلوى چشمش قطعه قطعه كردند و سر بريدند. از يك طرف بدن‌هاي بي سر ياران افتاده بود، و از طرف ديگر، صداى نالۀ زن و بچه مى آمد. بچه هاى تشنه هم داشتند فرياد مى زدند، در حالي كه عده اى از بچه ها مطابق با روايات از شدت تشنگى از دنيا رفته بودند. خود حضرت هم ديگر در بدنش جاى سالمى وجود نداشت. در اين حال، او صورت خون آلودش را روى خاك گذاشت و سفارش پدرش علىعليه السلام را آشكار كرد: «الهى رضاً بقضائك.» [14]چون تربيت كامل بود و روح ديگر اشباع گشته بود.

 

 

 

پى‌نوشت‌

 

10. علق : 6ـ 7: اين چنين نيست [كه انسان سپاس‌گزار باشد] مسلماً انسان سركشى مى كند. براى اين كه خود را بى نياز مى پندارد.

11. كافي، ج 2، ص307 ، باب الحسد:

قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّي الله عليه و آله وسلّم: كَادَ الْفَقْرُ أَنْ يَكُونَ كُفْراً وَ كَادَ الْحَسَدُ أَنْ يَغْلِبَ الْقَدَر.

12. عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج1 ، ص 111ـ 109، باب ذكر من قتله الرشيد من أولاد رسول الله صلّي الله عليه و آله وسلّم بعد قتله لموسى بن جعفر عليه السلام بالسم في ليلة واحدة سوى من قتل منهم في سائر الأيام و الليالي:

قَالَ: حَدَّثَنِي عُبَيْدُ اللَّهِ الْبَزَّازُ النَّيْسَابُورِيُّ وَ كَانَ مُسِنّاً، قَالَ: كَانَ بَيْنِي وَ بَيْنَ حُمَيْدِ بْنِ قَحْطَبَةَ الطَّائِيِّ الطُّوسِيِّ مُعَامَلَةٌ فَرَحَلْتُ إِلَيْهِ فِي بَعْضِ الْأَيَّامِ فَبَلَغَهُ خَبَرُ قُدُومِي فَاسْتَحْضَرَنِي لِلْوَقْتِ وَ عَلَيَّ ثِيَابُ السَّفَرِ لَمْ أُغَيِّرْهَا وَ ذَلِكَ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ وَقْتَ صَلَاةِ الظُّهْرِ فَلَمَّا دَخَلْتُ عَلَيْهِ رَأَيْتُهُ فِي بَيْتٍ يَجْرِي فِيهِ الْمَاءُ فَسَلَّمْتُ عَلَيْهِ وَ جَلَسْتُ فَأُتِيَ بِطَشْتٍ وَ إِبْرِيقٍ فَغَسَلَ يَدَيْهِ ثُمَّ أَمَرَنِي فَغَسَلْتُ يَدَيَّ وَ أُحْضِرَتِ الْمَائِدَةُ وَ ذَهَبَ عَنِّي أَنِّي صَائِمٌ وَ أَنِّي فِي شَهْرِ رَمَضَانَ ثُمَّ ذَكَرْتُ فَأَمْسَكْتُ يَدِي فَقَالَ لِي حُمَيْدٌ مَا لَكَ لَا تَأْكُلُ فَقُلْتُ أَيُّهَا الْأَمِيرُ هَذَا شَهْرُ رَمَضَانَ وَ لَسْتُ بِمَرِيضٍ وَ لَا بِي عِلَّةٌ تُوجِبُ الْإِفْطَارَ وَ لَعَلَّ الْأَمِيرَ لَهُ عُذْرٌ فِي ذَلِكَ أَوْ عِلَّةٌ تُوجِبُ الْإِفْطَارَ فَقَالَ مَا بِي عِلَّةٌ تُوجِبُ الْإِفْطَارَ وَ إِنِّي لَصَحِيحُ الْبَدَنِ ثُمَّ دَمَعَتْ عَيْنَاهُ وَ بَكَى... وَ قَدْ قَتَلْتَ مِنْ أَوْلَادِهِ سِتِّينَ نَفْساً قَدْ وَلَدَهُمْ عَلِيٌّ وَ فَاطِمَةُ عليها السلام فَارْتَعَشَتْ يَدِي وَ ارْتَعَدَتْ فَرَائِصِي فَنَظَرَ إِلَيَ الْخَادِمُ مُغْضَباً وَ زَبَرَنِي فَأَتَيْتُ عَلَى ذَلِكَ الشَّيْخِ أَيْضاً فَقَتَلْتُهُ وَ رَمَى بِهِ فِي تِلْكَ الْبِئْرِ فَإِذَا كَانَ فِعْلِي هَذَا وَ قَدْ قَتَلْتُ سِتِّينَ نَفْساً مِنْ وُلْدِ رَسُولِ اللَّهِ صلّي الله عليه و آله وسلّم فَمَا يَنْفَعُنِي صَوْمِي وَ صَلَاتِي وَ أَنَا لَا أَشُكُّ أَنِّي مُخَلَّدٌ فِي النَّار.

13. وسائل الشيعة، ج9 ، ص13:

عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَرَضَ الزَّكَاةَ كَمَا فَرَضَ الصَّلَاةَ فَلَوْ أَنَّ رَجُلًا حَمَلَ الزَّكَاةَ فَأَعْطَاهَا عَلَانِيَةً لَمْ يَكُنْ عَلَيْهِ فِي ذَلِكَ عَيْبٌ وَ ذَلِكَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَرَضَ لِلْفُقَرَاءِ فِي أَمْوَالِ الْأَغْنِيَاءِ مَا يَكْتَفُونَ بِهِ وَ لَوْ عَلِمَ أَنَّ الَّذِي فَرَضَ لَهُمْ لَا يَكْفِيهِمْ لَزَادَهُمْ وَ إِنَّمَا يُؤْتَى الْفُقَرَاءُ فِيمَا أُوتُوا مِنْ مَنْعِ مَنْ مَنَعَهُمْ حُقُوقَهُمْ لَا مِنَ الْفَرِيضَةِ.

در مستدرك الوسائل، ج7، ص9 نيز چنين آمده:

وَ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِيٍّ عليه السلام أَنَّهُ قَالَ: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَرَضَ عَلَى أَغْنِيَاءِ النَّاسِ فِي أَمْوَالِهِمْ قَدْرَ الَّذِي يَسَعُ فُقَرَاءَهُمْ فَإِنْ ضَاعَ الْفَقِيرُ أَوْ أَجْهَدَ أَوْ عَرِيَ فَبِمَا يَمْنَعُ الْغَنِيُّ فَإِنَّ اللَّهَ مُحَاسِبُ الْأَغْنِيَاءِ فِي ذَلِكَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ مُعَذِّبُهُمْ بِهِ عَذَاباً أَلِيماً.

14. شيخ شريفي، كلمات الإمام الحسين عليه السلام ، ص510 :

صبراً على قضائك يا رب لاإله سواك ، يا غياث المستغيثين ، مالي رب سواك ولا معبود غيرك ، صبراً على حكمك يا غياث من لا غياث له ، يا دائما لا نفاد له ، يا محيى الموتى ، يا قائماً على كل نفس بما كسبت احكم بينى و بينهم و أنت خير الحاكمين (مقتل الحسين عليه السلام للمقرم : 357 ، ينابيع المودة : 418).

 


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

تهران/ حسینیهٔ بنی‌الزهرا/ دههٔ سوم صفر/ پاییز ...
توحيد امام زين العابدين (علیه السلام)
آيات قرآن در تفاوت بين دو گروه‏
تهران حسینیهٔ همدانی‌ها - رمضان 1396 – سخنرانی ...
فضل و رحمت الهی - جلسه چهاردهم (1) - (متن کامل + ...
گناه و سبب آن - جلسه سیزدهم – (متن کامل + عناوین)
4 پرهيز از آزار شوهر و تندخوئى و بدزبانى‏
اهل بهشت همراه خويشان خود
تفکر در وجود پیامبراکرم (ص)
كرامات اخلاقى مرحوم حاج آقا رحيم ارباب

بیشترین بازدید این مجموعه

موضوعات اخلاقی - جلسه سیزدهم - راه نجات
كاشت در زمين وجود
شرايط توبه و انابه‏
عقل: محرم راز ملكوت - جلسه دوازدهم (2) - (متن کامل + ...
كوتاهى زندگى دنيا در داستان اصحاب كهف
هدايت تكوينى و تشريعى - جلسه چهاردهم (2) – (متن ...
جايگاه محبت در برابر پروردگار
صلابت دربرابر دشمنان دین
گلپایگان/ مسجد آقامسیح/ دههٔ اول ربیع‌الثانی/ ...
بازگشت نیکی و احسان به انسان

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^