«أفلا ينظرون إلى الإبل كيف خلقت. وإلى السماء كيف رفعت. وإلى الجبال كيف نصبت. وإلى الأرض كيف سطحت».[10]
آيا با تأمل به شتر نمى نگرند كه چگونه آفريده شده؟ و به آسمان كه چگونه برافراشته شده؟ و به كوه ها كه چگونه در جاى خود نصب شده؟ و به زمين كه چگونه گسترده شده است؟
بزرگ ترين جرثقيل ساخت انسان چه قدر مى تواند بار بلند كند؟ آيا پنج هزار تن را مى تواند بلند كند؟ آن چه پروردگار عالم در فضا رها كرده كه نه بالا مى روند و نه پايين میآیند، چند تن است؟ خورشيد چند تن است؟ قرآن مى فرمايد: نگاه كنيد كه خداوند چگونه اینها را نگهداشته كه نمى افتند؟ اينها كه بالا نبودند. قرآن مى فرمايد: عالم، پيش از اين، به صورت دود درهم پيچيدهای بود و تمام دانشمندان هم به اين مطالب اذعان كرده اند:[11]
«ثم استوى إلى السماء وهي دخان».[12]
آنگاه آهنگ آفرينش آسمان كرد، در حالى كه به صورت دود بود.
خداوند مقدارى از این دود را سرد كرد و پايين گذاشت و بدین ترتیب زمين به وجود آمد. مقدارى را هم سرد كرد و بالا برد و آسمان هفتم آفريده شد كه كل عالم، همان گونه كه امام صادق ، عليهالسلام، مى فرمايند، در برابر آسمان هفتم يك حلقه روى دشتی بزرگ است.[13] زمینی که ما روی آن زندگی میکنیم جزو کوچکی از آسمان اول است. به اندازه يك وجب هم از شگفتیهای آسمان اول براى دانش بشر روشن نشده است، چون همين کهکشان راه شيرى كه شب ها در آسمان پيداست، اگر بخواهند با سرعت سیصد هزار کیلومتر در ثانیه از این طرف به آن طرفش بروند، بيست ميليون سال طول مى كشد! ماه و خورشيد و منظومه شمسى، گوشه كوچكى از اين کهکشان هستند. ما در راه شيرى قرار داریم، ولى وقتی به آن نگاه مى كنيم، فكر مى كنيم بالاى سرمان قرار دارد. ما خودمان جزو اين کهکشانیم، ولی آن قدر كوچكيم كه پيدا نيستيم. با وجود همين كوچكى، اگر بخواهند مصالح ساختمان بدن ما را بشمارند، سيصد هزار سال طول مى كشد. حال، شمارش مصالح زمين و آسمان چگونه خواهد بود؟ با اين همه دليل روشن، آيا باز هم عدهای مى گويند عالم خدا ندارد؟!
«ولله ملك السماوات والأرض».[14]
و مالكيّت و فرمانروايى آسمان ها و زمين فقط در سيطره خداست.
قرآن و پیشوایان دین دستور داده اند در همه چيز فكر كنيم. خوب است ما هم در كتاب هايى كه درباره جهان نوشته شده تأمّل كنيم. این عادت خوبی است که با کتابهای علمی و مفید انس بگیریم. گاه میشود که من وقتی به منزل مى روم احساس مى كنم از شدّت خستگى جانم به لب رسيده است؛ تمام بدنم درد گرفته و حوصله ام به صفر رسیده است و اشتهاى غذا خوردن هم ندارم؛ در اين حال، تنها چيزى كه مى تواند مرا از رنج نجات دهد مراجعه به كتاب هاى تاريخ يا کتب علمى است. وقتی کتاب میخوانم و از ساختمان عالم، جهان هاى دور، پيدايش و مرگ خورشيد و... آگاهى میيابم، رنج هایم را فراموش میکنم.
بزرگ ترين دانشمندان آمريكاو اروپا، كه اين كتاب ها را نوشته اند، در نهایت يك سخن دارند و آن اين است كه پس از اين مطالعات و درك اين واقعيات چگونه در برابر پادشاه باعظمت و به وجود آورنده عالم سر تعظيم فرو نياوريم؟ پاسكال[15]، بزرگ ترين رياضیدان اروپا در قرن هجده میلادی، مى گويد:
تمام عشق و لذت من در ياد خدا خلاصه مى شود.
ممكن است باور نكنيد، ولى پاسكال كه از رياضى دانان بزرگ كره زمين است در 39 سالگى از عشق خدا دق كرد و مرد.
منبع : پایگاه عرفان