فارسی
پنجشنبه 06 ارديبهشت 1403 - الخميس 15 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

نمونه هايى ازفضائل وسيره فردى امام حسين (علیه السلام)

 

 

نويسنده:سيد على اكبر قريشى

منبع:خاندان وحى

احسان به قدر معرفت و بينش :

 

روزى يك نفر از اعراب بيابان محضر حضرت حسين (علیه السلام) آمد و گفت: يابن رسول الله به يك خون بهاى كامل ضامن شده و از پرداخت آن عاجز شده ام ، پيش خود گفتم: بروم مشكل خود را پيش بزرگوارترين مردم مطرح كنم و از او كمك بطلبم و از اهل بيت رسول الله، اصيل تر و بزرگوارتر نيافتم، لذا مشكل خودم را محضر شما آورده ام.

امام (علیه السلام) فرمود: اى برادر عرب سه مسأله از تو خواهم پرسيد اگر از يكى جواب بدهى يك سوم مال را به تو خواهم داد و اگر از دو مسأله جواب دادى دو سوم مال و در صورت جواب به هر سه مسأله، همه خون بها را به تو خواهم داد.

اعرابى گفت: يابن رسول الله (ص) آيا مثل تو از مثل من مى پرسد حال آنكه تو از اهل علم و شرف هستى؟

امام (علیه السلام) فرمود: بلى از جدم رسول خدا (ص) شنيدم، مى فرمود: «المعروف بقدر المعرفة» احسان به اندازه معرفت بايد باشد.

اعرابى گفت: حالا كه اين طور است بپرسيد اگر توانستم جواب مى دهم وگرنه از شما مى آموزم و لاقوة الا بالله.

امام (علیه السلام) فرمود: «أَىّ الاعمالِ أفضل؟»كدام عمل از همه اعمال افضل است؟ اعرابى جواب داد: «الايمان بالله» ايمان به خدا، امام فرمود: «فما النجاة من المهلكة؟» نجات از هلاكت كدام است؟ جواب داد: «الثقة بالله» اعتماد به خدا.

امام (علیه السلام) فرمود: كدام چيز مرد را زينت مى دهد؟ 

«فما يزيّن الرجل» گفت: علم كه توأم با حلم باشد.

فرمود: اگر آن نباشد كدام چيز زينت است؟

گفت: مال كه توأم با مروت و مردانگى باشد.

فرمود: اگر آن هم نباشد، كدام چيز زينت مرد است؟

جواب داد: فقر توأم با صبر و خويشتن دارى.

فرمود: اگر آن هم نباشد، ديگر چه چيز زينت انسان است ؟

جواب داد: صاعقه اى كه از آسمان بيافتد و او را بسوزاند، كه او به اين صاعقه اهل است .

حضرت خنديد و كيسه اى به اعرابى داد كه هزار دينار در آن بود، و انگشتر مباركش را نيز به او داد كه نگين آن به دويست درهم مى ارزيد، فرمود: دينارها را به طلبكاران خود بده، انگشتر را نيز صرف مخارج خودت بكن. اعرابى آنها را گرفت و اين آيه را خواند: «الله اعلم حيث يجعل رسالته» (1)

 

دست بخشش گر :

 

يك نفر عرب بيابانى داخل مدينه شد و گفت: بزرگوارترين كس در اين شهر كيست؟ او را به امام حسين صلوات الله عليه دلالت كردند، عرب داخل مسجد شد، ديد ابا عبدالله (علیه السلام) نماز مى خواند، او در مقابل حضرت ايستاد و چنين گفت: 

لم يَخِب الان من رجاك و من 

حرّك من دون بابك الحلقة

انت جواٌد و انت معتمدٌ

ابوك قد كان قاتل الفسقة

لو لاالذى كان من اوائلكم 

كانت علينا الجحيم منطبقةً

هر كه امروز تو را اميد دارد و حلقه در تو را حركت دهد، نااميد نمى شود، تو اهل بخشش و اهل اعتمادى، پدرت على (علیه السلام) قاتل فاسقان بود اگر دين اسلام توسط گذشتگان شما عرضه نمى شد، جهنم ما را احاطه مى كرد.

امام (علیه السلام) با شنيدن اشعار او دانست كه انتظار كمك و مساعدت دارد، لذا به قنبر فرمودند: از مال حجاز چيزى مانده است؟ گفت: چهارهزار دينار مانده، فرمود: آنها را بياور كسى كه از ما سزاوارتر است آمده است آنگاه دو تا برد (لباس) خود را بيرون آورد، پولها را در آن پيچيد و از لاى دو آنها را بيرون آورد و به اعرابى داد، زيرا كه از او شرم مى كرد و چنين فرمود: 

خذها فانى اليك معتذر

و اعلم بانى عليك ذو شفقة

لو كان فى سيرنا الغداة عصاً

امست سمانا عليك مندفقةً

لكن ربب الزمان ذو غِيَر

والكف منى قليلة النفقة

بگير اين پولها را، من از تو اعتذار مى كنم، بدان كه من به تو دلسوز و مهربانم، اگر در زندگى امروز، عصاى حكومت در دست ما بود، آسمان بخشش ما بر تو بسيار مى باريد، ليكن حوادث روزگار كارها را عوض مى كند، دست من از احسان كوتاه است .

اعرابى پولها را گرفت و گريست، امام فرمود: گويا عطاى ما را كم حساب كردى؟ گفت: نه، علت گريه ام آنست كه چگونه مرگ اين بخششگر را از بين خواهد برد. (2)

 

در خانه فقراء :

 

عبدالرحمن خزاعى نقل مى كند روز عاشورا در پشت جناره پاك امام حسين (علیه السلام) زخمى ديده شد كه زخم سلاح نبود، از امام زين العابدين (علیه السلام) از علت آن پرسيدند، فرمود:

«هذا مما كان يحمل الجراب على ظهره الى منازل الارامل و اليتامى و المساكين» (3)

يعنى اين زخم اثر انبانهاست كه پدرم صلوات الله عليه بر دوش مى گرفت و به خانه بيوه زنان، يتيمان و فقرا، طعام مى برد، آرى انسانها كامل و برگزيدگان خدا چنين بوده اند.

 

پى نوشتها: 

 

1- ناگفته نماند: شيخ مفيد در ارشاد امام سجاد (علیه السلام) را على اكبر فرموده و على بن الحسين (على اكبر مشهور) را كه در كربلا شهيد شد على بن الحسين الاصغر گفته است، مرحوم سيد محسن امين صاحب اعيان الشيعه براى آن حضرت شش پسر و سه دختر گفته است و نيز گويد: مشهور آن است كه: شهيد كربلا على اكبر بود. و امام سجاد (علیه السلام) على اصغر، سيره ائمه ج 3 ص 49. 

2- بحار ج 44 ص 196.

3- مناقب ابن شهر آشوب ج 4 ص .66 بحار ج 44 ص 190.

4- بحار ج 44 ص 190.

 


منبع : راسخون
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

هر روزت را تبدیل به عید کن
واعظان غير متعظ
رفاقت با امام زمان(عج)
هدف نهایى اشخاص بی بصیرت و كوردل!
عید سعید مبعث پیامبر اکرم (ص) گرامی باد
شناسنامه امام جواد علیه السلام
تجلي رمزگرايي در متون عرفاني قرن ششم هجري (2)
رحلت حضرت زینب علیهاالسلام
چهل حدیث از پیامبر گرامی اسلام (ص)
یک شرط مهم برای فراوانی نعمت!

بیشترین بازدید این مجموعه

سفارش خدا به پیامبران
تربیت فاطمی
وجوب حفظ قلب از نفوذ شيطان‏
اخذ و عطاى نادرست‏
نگاهى به سه حقيقت‏
از وصال خدا تا تمنای وصال مهدی (عج)
اداى امانت‏
افزایش رزق و روزی با نسخه‌ امام جواد (ع)
مبارزه با فساد جامعه، علّت قیام سیّدالشهدا(ع)
متن دعای معراج + ترجمه

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^