فارسی
سه شنبه 04 ارديبهشت 1403 - الثلاثاء 13 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

داستان برگرداندن قلم امانتي

 

عبدالله بن مبارک در دمشق خواست مطالبي را بنويسد؛ به كسي گفت: قلم داري؟ گفت: بله. مطلب را نوشت، فراموش کرد قلم را به صاحب قلم بدهد و در جيبش گذاشت. راه افتاد و از دمشق رفت، تا به انطاکيه رسيد. در انطاكيه چيزي مي‌خواست، از درون جيبش درآورد و قلم را ديد و گفت: اين قلم که از من نيست. از انطاکيه برگشت. او گفت: پياده مي‌روم و خود را جريمه مي‌کنم که قيامت به خاطر بردن مال مردم مرا جريمه نکنند. بعد صاحب قلم را پيدا کرد و قلم را به او داد و سواره برگشت.

 

فرهنگ توحيد نمي‌گذارد آدم، ظلم و بي‌رحمي کند. اما شرک راه هر گناهي را باز مي‌کند و مي‌گويد: برو! انسان مشرک هم مي‌رود كه پايان جادۀ شرك، هفت طبقۀ دوزخ است؛ و پايان جادۀ توحيد، هشت درجۀ بهشت است.


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

امیرالمؤمنین(ع)، تجلی انبیای الهی
با خدا باش، پادشاه باش‏
جبهه مقابل عشق با معرفت
آخرين لحظات عمر مؤمن‏
حرام خورى و پنج خطر آن‏
فتح و ظفر حقيقى مؤمن‏
فرار از جهنم به سوى بهشت‏
نشانه‏هاى كافران و بريدگان از خدا
عدم تسلط شيطان بر انسان‏
بى‏اعتمادى به علم جدا از وحى‏

بیشترین بازدید این مجموعه

فضيلت متفاوت سالكين الى الله‏
حلال و حرام مالی - جلسه پانزدهم (متن کامل +عناوین)
نتيجه دنيايى تدين و راستگويى‏
حلال و حرام مالی - جلسه سی و هفتم (متن کامل +عناوین)
عبادت با نگاه كردن به عالم‏
عبرت آموزى از مراحل رشد نباتات‏
خورشيدِ هدايتگر انسان‏ها
طبيبان معالج‏
رضايت از عملكرد ديگران
جلسهٔ چهارم برنامهٔ سمت خدا

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^