يقين بدانيد انساني که به جانب خدا مسافر نيست و ساکن است، دچار انواع فسق و فجور ميشود؛ ولي آن که در حرکت به سوي خداست، شياطين نميتوانند هماهنگ با او در جاده حرکت کنند. اين مسأله فقط ويژۀ انبيا و ائمه نيست. ابليس در قرآن در برابر حق گفته است:
(فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعين * إِلاَّ عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصين)
همه را به فساد ميکشم. نگوييد ويژۀ انبيا است، در آيات ديگر هم دقت كنيد.
در آيهاي ديگر چنين آمده که شيطان نميتواند در مسير انبيا به سوي قرب حق، حرکت کند؛ زيرا نسبت به حرکت انبيا و اوليا نه نيرویی دارد و نه سرعتی. ولي اين ويژۀ همۀ انبيا و ائمه نيست؛ چون در آخر سورۀ اعراف، اين آيه دربارة غير انبيا و ائمه است كه ميفرمايد:
(إِنَّ الَّذينَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّيْطانِ تَذَكَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ)
کساني که روح تقوا دارند، يعني با گناه رفيق نيستند؛ نه اينکه تا آخر عمرشان گناه نکنند. اميرالمؤمنين (ع) دربارة ایشان فرمود: لغزششان خيلي کم است. آنجا ديگر شيطان مؤثر در اين زمينه نيست. ممکن است نفس آنها مقداري آشوب کند؛ اما نه اينکه بتواند آنها را در گناه کبيره يا اصرار بر صغيره وارد کند. نفس در آن بخش خلأ از نور دارد ولي فرد اهل تقوا است؛ يعني گنهکار حرفهاي نيست؛ اهل کبيره و اهل اصرار بر صغيره نيست.
(إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّيْطانِ)
اگر يک گردان از شياطين انسي و گرداني از شيطان جني او را محاصره کنند که او را وارد گناه کنند، ياد خدا نميگذارد گرفتار شياطين شود.
(فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ) ناگهان آن نور توحيد و بينايي خيرهکننده جلوه ميکند و جاده نجات را برايش باز ميکند.
منبع : پایگاه عرفان