فارسی
جمعه 07 ارديبهشت 1403 - الجمعة 16 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

یا رب از مغانلوی اردبیلی (شعر ترکی با ترجمه)

یا رب بالام اصغردی ویرور جان الیم اوسته (یا رب این پسرم، اصغر است که بر دستانم جان می‌دهد)
چالدی ال ایاق بوقوزی قربان الیم اوسته (این آهوی قربانی بر روی دستانم دست و پا می‌زند)

یوخ بیر نفر اولسون منه بو عرصه ده یاور (حتی یک نفر هم در این میان نیست تا یاور من باشد)
نهر اوسته دوشوب قولسوز اباالفضل دلاور (اباالفضل دلاورم که دستانش جدا شده‌اند، کنار نهر خوابیده‌ است)

بو غنچه گلی تیر جفا ایلدی پرپر (این غنچه ناز را تیر جفا پرپر کرد)
نازک بوغازیندان سوزولن قان الیم اوسته (از گلوی نازکش خون جاری است بر روی دستانم )

لای لای دیدیلر بلکه بشیکده یاتا اصغر (لای لای گفتند تا در گهواره اصغر بخواب برود)
سوفیکرینی بیر لحظه باشیندان آتا اصغر (فکر آب را شاید لحظه‌ای اصغر از سرش بیرون کند)

لبیک دیدی قانه بوچولده باتا اصغر (لبیک گفت تا در این صحرا اصغر به خون آغشته شود)
اوخ ایتدی بوگون دردینه درمان الیم اوسته (تیر، امروز درد او را روی دستانم درمان کرد)

تفکیک اولا تا عشق حقیقیله مجازی (باید عشق حقیقی و عشق مجازی تفکیک شوند)
عشق ایستدی میدانه بوغنچه نازی (عشق این غنچه ناز را به میدان فراخواند)

ظلمین اوخونا اولدی سپر تشنه بوغازی (گلوی تشنه‌اش سپر تیر ظلم شد)
گل جسمی اولوب قانیله الوان الیم اوسته (جسم گلش بر روی دستانم رنگین شد)

عاشقلر ایچینده هامیدان سینّیده آزدی (در میان عاشقان از همه کم‌سنتر است)
آلتی آیوار گل هله یوخ غنچه و نازدی (شش ماهه است و گل که نه غنچه ناز است)

آق دوشلو گونون اوسته آخان قانیله یازدی (بر روز آفتابی با خون خود نوشت)
پاینده گرکدور قالا قرآن الیم اوسته (پایندگی قرآنی که بر روی دستانم است واجب است.

چون عشق مناسینده ره حقه خدادی (چون در منای عشق در راه حق فدا شده است)
گلگون یوزی آئینه توحیدنمادی (صورت گلگونش نمایی از آیینه توحید است)

بوتشنه بالام نقطه عطف شهدادی (این فرزند تشنه‌ام نقطه عطف شهدای من است)
حق اوسته اولوب قانینه غلطان الیم اوسته (در راه حق به خونش غلطان شده است بر روی دستانم)

اوچ تیر اوخونان سود امرین نیسبتی اولماز (شیرخواره هیچ نسبتی با تبر سه‌پر ندارد)
هیچ سود امرین بو ستمه طاقتی اولماز (هیچ شیر خواری طاقت این ستم را ندارد)

دنیا هامی اصغر قانینون قیمتی اولماز (تمام دنیا به اندازه خون بهای اصغر نمی‌ارزد)
وار بونه گوزل منصب شایان الیم اوسته (این فرزندم که بر روی دستانم است منصب بزرگی دارد)

واجب دی اطاعت اولا حکم ازلیدی (اطاعت از این حکم ازلی واجب است)
گهواره ده ال آچماسی عکس‌العملیدی (دست و دلباز بودن از زمان گهواره‌اش وجود داشت)

اوخ دگدی ولی اوخ دیمدی آدی علیدی (تیرخورد وای آخ نگفت چون او هم نامش علی است)
باخدی یوزیمه لبلری خندان الیم اوسته (با لبهایی خندان بر روی دستانم به صورتم نگاه کرد)

یارب سنه خاطر هامی انصاریمی ویردیم (یا رب تمام انصارم را به خاطر تو دارم)
دریای ادب قولسوز علمداریمی ویردیم (دریای ادب، علمدار بی‌دستم را دادم)

یتمیش گلی بیر غنچه گلزاریمی ویردیم (هفتاد گلم و یک غنچه گلزارم را ددم)
پرواز الدی قوش کیمی الان الیم اوسته (هم اکنون همچون پرنده‌ای از روی دستانم پرواز کرد)


منبع : مغانلوی اردبیلی
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

شكايت دل از علي ناظمي
هر چند که مضمون غریبت تنهاست
گهواره های درد از حسنا محمد زاده
شد تابان رخ خورشید از او
قول و قصیده از قادر طراوت پور
قنداقه اش را بست، حالا اصغرآماده است اززهرا بشری ...
کاروان کربلا
دردم، زکودکی است که با روی همچو ماه از وصال ...
کوچه کوچه می روم از احسان محسنی فر
زان فتنه خونین که به بار آمده بود از حسین اسرافیلی

بیشترین بازدید این مجموعه

کاروان کربلا
شد تابان رخ خورشید از او
قنداقه اش را بست، حالا اصغرآماده است اززهرا بشری ...
کوچه کوچه می روم از احسان محسنی فر
دردم، زکودکی است که با روی همچو ماه از وصال ...
کم کم غروب واقعه از راه می رسید از مطهره عباسیان
قول و قصیده از قادر طراوت پور
گهواره های درد از حسنا محمد زاده
شكايت دل از علي ناظمي
هر چند که مضمون غریبت تنهاست

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^