حيوانات دفاعهاي عجيبي از خود دارند. ماهي برقي در تاريکي دريا زندگي ميکند. نميتواند به روشنايي بيايد. او را هدايت كرده كه وقتي گرسنه ميشود، در تاريکي غذاي مورد پسند خود را پيدا کند. ماهي گردنش را پايين ميدهد و جلويش را کاملاً روشن ميکند. چه کارخانهاي در اين گردن است و سيمکشيهاي آن کجاست؟ توليد برق چگونه است؟ چه ميخورد که توليد برق ميکند؟ و علاوه بر اين، دشمنشناس هم هست. تا ميبيند يک ماهي شکارچي ميآيد، به او ياد داده سر را بالا ببر؛ بعد تاريک ميشود و فرار ميكند.
حيواني به اندازه يک جوجه تيغي آفريده كه پا ندارد تا از دشمن فرار كند؛ شاخ ندارد به دشمن بزند؛ توان بدني بالا ندارد؛ و جهش نیز ندارد. ولي دشمن شناس عجيبي است. اين حيوان تا دشمنش را ميبيند، دويست و بيست ولت برق رها ميکند و دشمن را در جا خشک ميکند.
ديوانه کني هر دو جهانش بخشي ديوانه تو هر دو جهان را چه کند
يک موش نر و ماده را در يک جاي تاريک، جفت گيري کردند. موش نر و ماده را بيرون بردند. بچه موش در تاريكي بزرگ شد و هيچ چيزي را نميديد. يک عقرب نر و ماده را در جای ديگری در تاريکي قرار دادند. بعد از چهار پنج ماه، آن موش را که هيچ چيزي نديده بود، در شيشه انداختند. آن عقرب را هم که هيچ چيزي نديده بود، در شيشه انداختند. آنها كمي به همديگر نگاه کردند. موش، عقرب را ورانداز کرد و عقرب هم موش را ورانداز کرد. خيلي طول نکشيد که موش پشت عقرب پريد و با دندانهاي تيزش، بند آخر دم عقرب را قيچي کرد و كنار او نشست. الان که ديگر زهر ندارد. همۀ خطر در بند آخر دم او بود. به من گفتند بند آخر را بزن، راحت زندگي کن. اين هدايت خداست.
خداوند موش را هدايت ميکند كه بند آخر را قطع كن تا راحت شوي.
خداوند حكيم، براي هدايت ما 124 هزار پيامبر فرستاد كه به ما ميگويند: راه از اين طرف است. 12 امام به ما ميگويند: راه اين طرف است. شش هزار و ششصد و شصت و چند آيه قرآن را قرار داده که بگويد راه، اين است.
منبع : پایگاه عرفان