بنده خيلي متاسفم که بگويم در اين سه، چهار سال اخير، برخي کارها در ارتباط با مراسم عزاداري ماه محرم ديده شده است که دستهايي به غلط، آن را در جامعهي ما ترويج کردهاند. کارهايي را باب ميکنند و رواج ميدهند که هر کس ناظر آن باشد، برايش سوال به وجود ميآيد. به عنوان مثال، در قديم الايام بين طبقهي عوامالناس معمول بود که در روزهاي عزاداري، به بدن خودشان قفل ميزدند! البته، پس از مدتي، بزرگان و علما آن را منع کردند و اين رسم غلط برافتاد... قمهزدن نيز همينطور است. قمهزدن هم از کارهاي خلاف است. (1)
1- ماهيت قمهزني
الف- جعلي بودن
قمهزدن، سنتي جعلي است. از اموري است که مربوط به دين نيست و بلا شک، خدا هم از انجام آن راضي نيست. (2)
ب- بدعت بودن
من حقيقتا هر چه فکر کردم، ديدم نميتوانم اين مطلب - قمهزدن - را که قطعا يک خلاف و يک بدعت است، به اطلاع مردم عزيزمان نرسانم. اين کار را نکنند؛ بنده راضي نيستم. (3)
ج- نماد وهن مذهب تشيع
اينجانب ميبينم که چگونه اخلاص و محبت مردم به سالار شهيدان حضرت ابا عبدالله الحسين عليهالسلام مورد جفا در قضاوتهاي جهاني واقع ميشود، چگونه درک روشنبينانهي آنان در اعتقاد به مقام والاي اهلبيت عليهمالسلام، به خاطر بعضي اعمال جاهلانه، حمل بر اموري ميشود که از ساحت شيعه و ائمه بزرگوارشان بسي دور است... ميبينم که بعض اعمالي که هيچ ريشهي ديني هم ندارد، بهانه به دست دشمن مغرض ميدهد که بدان وسيله هم اسلام و تشيع را – العياذبالله - به عنوان آئين خرافه معرفي کنند. (4)
د- خرافي بودن و مصداق عزاداري نبودن قمهزني
کار غلطي است که عدهاي قمه به دست بگيرند و به سر خودشان بزنند و خون بريزند. اين کار را ميکنند که چه بشود؟! کجاي اين حرکت، عزاداري است؟! البته، دست بر سر زدن، به نوعي نشانهي عزاداري است. شما بارها ديدهايد، کساني که مصيبتي برايشان پيش ميآيد، بر سر و سينهي خود ميکوبند. اين نشانهي عزاداري معمولي است. اما شما تا به حال کجا ديدهايد که فردي به خاطر رويکرد مصيبت عزيزترين عزيزانش، با شمشير بر مغز خود بکوبد و از سر خود خون جاري کند؟! کجاي اين کار، عزاداري است؟! (5)
2- آثار و بازتابهاي منفي قمهزني
الف- مخدوش شدن چهره تشيع
نبايد کاري کنيم که آحاد جامعه اسلامي برتر، يعني جامعه محبِّ اهلبيت عليهمالسلام که به نام مقدس وليعصر (ارواحنا فداه)، به نام حسين بن علي (عليهالسلام) و به نام اميرالمومنين (عليه الصلاة والسلام) مفتخرند، در نظر مسلمانان و غيرمسلمانان عالم، به عنوان يک گروه آدمهاي خرافي بيمنطق معرفي شوند. (6)
ب- سوء استفاده دشمن از قمهزني براي تبليغ بر ضد تشيع
ميبينم که چگونه عزاداري بر جگر گوشگان زهراي اطهر (عليهم السلام) مورد تبليغ سوء دشمنان متعصب و تبليغاتچيهاي شيطان استعمار قرار ميگيرد، ميبينم که بعض اعمالي که هيچ ريشهي ديني هم ندارد، بهانه به دست دشمن مغرض ميدهد که بدان وسيله هم اسلام و تشيع را العياذبالله به عنوان آئين خرافه معرفي کنند و هم بغض و عداوت خود را نسبت به نظام مقدس جمهوري اسلامي در تبليغات خود آشکار سازند. (7)
دستورالعمل روساي کمونيستي به زيردستان خودشان اين بود که مسلمانان حق ندارند نماز بخوانند، نماز جماعت برگزار کنند، قرآن بخوانند، عزاداري کنند، هيچ کار ديني نبايد بکنند؛ اما اجازه دارند قمه بزنند! چرا ؟ چون قمهزدن، براي آنها يک وسيلهي تبليغ بر ضد دين و بر ضد تشيع بود. بنابراين، گاهي دشمن از بعضي چيزها، اينگونه عليه دين استفاده ميکند. هر جا خرافات به ميان آيد، دين خالص بدنام خواهد شد.
من در دو، سه سال قبل از اين، راجع به قمهزدن مطلبي را گفتم و مردم عزيز ما، آن مطلب را با همه وجود پذيرفتند و عمل کردند. اخيرا مطلبي را کسي به من گفت که خيلي برايم جالب و عجيب بود. براي شما هم آن مطلب را نقل ميکنم. کسي که با مسائل کشور شوروي سابق و اين بخشي که شيعهنشين است - جمهوري آذربايجان - آشنا بود، ميگفت: آن زمان که کمونيستها بر منطقهي آذربايجان شوروي سابق مسلط شدند، همه آثار اسلامي را از آنجا محو کردند. مثلا مساجد را به انبار تبديل کردند، سالنهاي ديني و حسينيهها را به چيزهاي ديگري تبديل کردند و هيچ نشانهاي از اسلام و دين و تشيع باقي نگذاشتند. فقط يک چيز را اجازه دادند و آن، قمهزدن بود!
دستورالعمل روساي کمونيستي به زيردستان خودشان اين بود که مسلمانان حق ندارند نماز بخوانند، نماز جماعت برگزار کنند، قرآن بخوانند، عزاداري کنند، هيچ کار ديني نبايد بکنند؛ اما اجازه دارند قمه بزنند! چرا ؟ چون قمهزدن، براي آنها يک وسيلهي تبليغ بر ضد دين و بر ضد تشيع بود. بنابراين، گاهي دشمن از بعضي چيزها، اينگونه عليه دين استفاده ميکند. هر جا خرافات به ميان آيد، دين خالص بدنام خواهد شد. (8)
ج- ضايع شدن فداکاري گذشتگان براي حفظ آبروي تشيع
شيعهي محّب و مخلصي که در روز عاشورا با قمه سر و روي خود و حتي کودکان خردسال خود را خونين ميکند، آيا راضي است که با اين عمل خود در روزگاري که هزاران چشم عيبجو و هزاران زبان بدگو، در پي بد معرفي کردن اسلام و تشيع است، عمل او را مستمسک دشمني خود قرار بدهد؟ آيا راضي است که با تظاهر به اين عمل، خون دهها هزار جوان بسيجيصفت عاشق را که براي آبرو دادن به اسلام و تشيع و نظام جمهوري اسلامي بر زمين ريخته شده است، ضايع سازد؟ (9)
3- ضرورت مقابله با قمهزني
ميدانم عدهاي خواهند گفت: «حق اين بود که فلاني اسم قمه را نميآورد.» خواهند گفت: «شما به قمهزدن چه کار داشتيد؟ عدهاي ميزنند؛ بگذاريد بزنند!» نه؛ نميشود در مقابل اين کار غلط سکوت کرد. اگر به گونهاي که طي چهار، پنج سال اخير بعد از جنگ، قمهزدن را ترويج کردند و هنوز هم ميکنند، در زمان حيات مبارک امام (رضوان الله عليه) ترويج ميکردند، قطعا ايشان در مقابل اين قضيه ميايستادند. (10)
الف- توجه به عوامل ترويج قمهزني
اين کار، قطعا خلاف است. امام حسين عليهالسلام، به اين معنا راضي نيست. من نميدانم کدام سليقههايي و از کجا اين بدعتهاي عجيب و خلاف را وارد جوامع اسلامي و جامعه انقلابي ما ميکنند؟! (11)
ب- علت عدم موضعگيري علماي سلف
علماي سلف دستشان بسته بود و نميتوانستند بگويند «اين کار، غلط و خلاف است.» امروز روز حاکميت اسلام و روز جلوه اسلام است. (12)
ج- اولويت با ضررهاي اجتماعي قمهزني است
آنچه از قول مراجع سلف (رحمة الله عليهم) نقل شده است، بيش از اين نيست که اگر اين کار ضرر معتنيبه ندارد جايز است؟ آيا سبک کردن شيعه در افکار جهانيان ضرر معتنيبه نيست؟ آيا مخدوش کردن محبت و عشق شيعيان به خاندان مظلوم پيامبر (صلي الله عليه و آله) و به خصوص شيفتگي بي حد و حصر آنان به سالار شهيدان (عليهالسلام) را بد جلوه دادن، ضرر نيست؟ کدام ضرر از اين بالاتر است؟ (13)
د- عموميت پيدا کردن و تظاهر به قمهزني در زمان کنوني
اگر کسي تظاهر به اين معنا کند که بخواهد قمه بزند، من قلبا از او ناراضيام. اين را من جدا عرض ميکنم. يک وقت بود در گوشه و کنار، چند نفر دور هم جمع ميشدند و دور از انظار عمومي مبادرت به قمهزني ميکردند و کارشان، تظاهر - به اين معنا که امروز هست - نبود. کسي هم به خوب و بد عملشان کار نداشت؛ چرا که در دايرهي محدودي انجام ميشد. اما يک وقت بناست که چند هزار نفر، ناگهان در خياباني از خيابانهاي تهران يا قم يا شهرهاي آذربايجان و يا شهرهاي خراسان ظاهر شوند و با قمه و شمشير بر سر خودشان ضربه وارد کنند؛ اين کار، قطعا خلاف است. امام حسين عليهالسلام، به اين معنا راضي نيست. من نميدانم کدام سليقههايي و از کجا اين بدعتهاي عجيب و خلاف را وارد جوامع اسلامي جامعه انقلابي ما ميکنند؟! (14)
اگر قمهزدن به صورت عملي انفرادي در خانههاي در بسته انجام ميگرفت، ضرري که، ملاک حرمت است، فقط ضرر جسمي بود، ولي وقتي اين کار علي رووس الاشهاد و در مقابل دوربينها و چشمهاي دشمنان و بيگانگان بلکه در مقابل چشم جوانان خودمان انجام ميگيرد، آن وقت ديگر ضرري که بايد معيار حرمت باشد فقط ضرر جسمي و فردي نيست، بلکه مضرات بزرگ تبليغي که با آبروي اسلام و شيعه سر و کار دارد نيز بايد مورد توجه باشد. امروز اين ضرر، بسيار بزرگ و شکننده است و لذا قمهزدن علني و همراه با تظاهر، حرام و ممنوع است. (15)
يک وقتي ما راجع به تظاهرات قمهزني مطلبي را گفتيم، از گوشه و کنار صدا بلند شد که با عزاداري امام حسين عليهالسلام مخالف است؛ نه خير! اين مخالف با عزاداري نيست؛ بلکه مخالفت با ضايع کردن عزاداري امام حسين عليهالسلام است.
ه- واکنشها به اعلام حرمت تظاهرات قمهزني
به نظر ما قمهزني يک خلاف شرع قطعي بوده و هست؛ اين را ما اعلام کرديم و بزرگاني هم حمايت کردند؛ اما بعد ديديم از گوشه و کنار، کساني در جهت عکس اين، عمل ميکنند! اگر قمهزني اشکال هم نداشته باشد و حرام هم نباشد، واجب که نيست! چرا در جاهايي براي اين چيزهاي بعضا خرافي انگيزه وجود دارد؟ آنهايي هم که جنبه خرافي محض ندارند، لااقل اين مقدار هست که در دنياي امروز، در فرهنگ رايج جهاني امروز، در عقلانياتي که امروز در داخل خانههاي ما و بين جوانان و دختران و پسران ما رايج است، عکسالعمل نامناسب ايجاد خواهد کرد. اينها از بيّنات شرع نيست که ما بگوييم چه دنيا بپسندد، چه نپسندد، ما بايد اينها را بگوييم؛ حداقل اينها «مشکوکٌ فيه» (16) است. (17)
ما چند سال پيش اينجا راجع به قمهزني - امري که «بيّن الغي» (18) است - مطالبي گفتيم؛ بزرگاني صحبت کردند؛ نجابت کردند؛ قبول کردند و مردم زيادي هم پذيرفتند. يک وقت ديديم از گوشههايي سر و صدا بلند شد که آقا شما با امام حسين مخالفيد! معناي «سفينة النجاة و مصباج الهدي» اين است که ما عملي را که بلا شک شرعا محل اشکال است و به عنوان ثانوي هم حرام مسلم و بيّن است، انجام دهيم؟ بايد اين روشنگريها را بکنيم تا نسل جوان ما به اسلام بيشتر علاقهمند شود. (19)
يک وقتي ما راجع به تظاهرات قمهزني مطلبي را گفتيم، از گوشه و کنار صدا بلند شد که با عزاداري امام حسين عليهالسلام مخالف است؛ نه خير! اين مخالف با عزاداري نيست؛ بلکه مخالفت با ضايع کردن عزاداري امام حسين عليهالسلام است. (20)
پينوشتها:
1- بيانات در جمع روحانيون استان «کهگيلويه و بويراحمد» در آستانه ماه محرم 17/03/1373 .
2- همان .
3- همان .
4- پاسخ به نامه امام جمعه اردبيل حجةالاسلام والمسلمين آقاي مروج، 27/03/1373.
5- بيانات در جمع روحانيون استان «کهگيلويه و بويراحمد» در آستانه ماه محرم 17/03/1373 .
6- همان .
7- پاسخ به نامه امام جمعه اردبيل حجةالاسلام والمسلمين آقاي مروج 27/03/1373 .
8- بيانات در اجتماع بزرگ مردم در صحن امام خميني(ره) مشهد مقدس رضوي 01/01/1376 .
9- پاسخ رهبر معظم انقلاب به نامه امام جمعه اردبيل حجةالاسلام والمسلمين آقاي مروج 27/03/1378 .
10- بيانات در جمع روحانيون استان «کهگيلويه و بويراحمد» در آستانه ماه محرم 17/03/1373 .
12- همان .
13- همان .
14- پاسخ به نامه امام جمعه اردبيل حجةالاسلام والمسلمين آقاي مروج 27/03/1373 .
15- بيانات در جمع روحانيون استان «کهگيلويه و بويراحمد» در آستانه ماه محرم 17/03/1373 .
16- همان .
17- آنچه در آن ترديد وجود دارد .
18- بيانات رهبري معظم انقلاب در جمع نمايندگان مجلس خبرگان رهبري 27/12/83 .
19- آنچه نادرستي و بطلان آن آشکار است.
20- بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار اعضاي مجلس خبرگان رهبري 17/6/84 .
21- بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار با مردم قم 19/10/86 .
منبع : سایت تبیان