معلوم ميشود توحيد صرفاً كلمهاي بر زبان نبوده است؛ بلکه توحيد آن است كه دل از اعتقاد به جانداران دیگر و بتهاي بيجان و احساسات انساني از معبودهاي باطل، خالي شود و همة اعضا و جوارح، و ظاهر و باطن انسان در سيطرة اعتقاد به پروردگار و عمل به خواستههاي حضرت حق قرار گيرد.
بحث توحيد در قرآن کريم در بيش از 2000 آيه، مطرح است. بیانات در موضوع توحيد، نشاندهندة عظمت اين مسأله است که اگر کسي با اعتقاد به شرک بميرد، به اين معنا که معبودهاي باطل هم در زندگي او دخیل باشند، گناهی نابخشودني مرتکب شده است:
(إِنَّ اللَّهَ لايَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ ما دُونَ ذلِكَ لِمَنْ يَشاءُ)
تمام گناهان با جبران و تدارک، قابل بخشايش است، مگر گناه شرک که اگر در پرونده بماند و انسان بميرد، مغفرت خدا شامل حال او نخواهد شد. بنابراین شرک آن است که آدم واقعاً اعتقاد داشته باشد غير از خدا عوامل دیگری به استقلال، در امور، حل مشکل و گرهگشايي انسان، دخالت دارند. مقدمهای از قرآن عرض میکنم که بتپرستي کار انسان را به کجا ميکشاند و قداستها را چگونه آلوده و حقايق را چگونه وارونه ميکند.
منبع : پایگاه عرفان