وَكَذلِكَ نُرِى إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّماوَاتِ وَالأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ . و اين گونه فرمانروايى و مالكيّت و ربوبيّت خود را بر آسمان ها و زمين به ابراهيم نشان مى دهيم تا از يقين كنندگان شود . حضرت ابراهيم عليه السلام دريافت كه ربى در عالم و مالك و كارگردانى در هستى به جز حضرت او نيست . او يافت كه نظام جهان متّكى به اراده اوست و كلمه كُنْ كه فعل وجود مقدس آن جناب است در اين عرصه هستى حاكم است ، در چنين دريافتى به هيچ وجه شك و ترديد راه ندارد و از اين راه انسان مراتب يقين را طى كرده تا به مقام تسليم و رضا و فنا فى اللّه و بقاء باللّه مى رسد اين آيه نمايانگر يقين ابراهيم عليه السلام به حضرت اوست .
وَبِالاْخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ . و به آخرت ايشان يقين دارند . يعنى در برپايى ، آن جاى كه براساس عدل الهى و نظام متقن حركت در اجزاى هستى است ، كمترين شك و ريبى ندارند . وَفِى الْأَرْضِ آياتٌ لِلْمُوقِنينَ . در زمين براى اهل يقين نشانه هايى [ بر توحيد ، ربوبيت و قدرت خدا ] ست . آرى ، انديشمندان و متفكّران به هنگامى كه در آثار الهى در پهنه زمين ، در خشكى ها و درياها فكر مى كنند و به اين نتيجه مى رسند كه بدون خالقى عادل ، عالمى حكيم ، امكان پيدايش و فعاليت ذرّه اى وجود ندارد . انديشمندان از تفكّر در صُنْع الهى چنين نتيجه مى گيرند كه زمين انبار موادى براى موجودات زنده است ، موادى كه قدرت ، انسانها و ماشين هاى حساب ، از شمارش آن عاجز است ؛ چه رسد به تحقيق در تمام شؤون هر ذرّه اى از ذرّات اين مواد بى حساب .مسئله جوّ زمين كه درباره آن هزاران كتاب نگاشته شده است ، معادن زمين كه درباره آن ميليونها جزوه و كتاب منتشر شده است ، خشكى ها ، تپه ها ، كوهها ، چشمه ها ، رودخانه ها ، صحراها ، جزيره ها ، درياچه ها ، درياها ، اقيانوسها و عجايبى كه در اقيانوسها وجود دارد و ... همه اين آثار ، حركت دهنده انسان به
سوى يقين اند و به سوى مراتب يقين تا جايى كه از انسان ها افرادى بزرگ و بى نهايت بزرگ چون انبيا و ائمه عليهم السلام و صلحا و عارفان و اوليا به وجود آيند .
منبع : بر گرفته از كتاب عرفان اسلامي استاد حسين انصاريان