فارسی
پنجشنبه 06 ارديبهشت 1403 - الخميس 15 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

حقيقت حلم و بردبارى‏

 

منابع مقاله:

کتاب  : عرفان اسلامى جلد دهم

نوشته: حضرت استاد حسین انصاریان

 

امام صادق عليه السلام در اين فصل، از يكى از مهم ترين اوصاف پسنديده و موارد حميده يعنى شكيبايى و بردبارى و حوصله و حلم سخن مى گويند.

در ابتداى روايت مى فرمايند:

شكيبايى و بردبارى چراغ پر فروغ الهى است كه انسان در سايه نور آن چراغ به جوار رحمت حضرت حق راه پيدا مى كند و به سبب آن از فيوضات نامتناهى حضرت دوست مستفيض مى گردد.

حلم و بردبارى، حوصله و شكيبايى براى كسى ميسّر نيست، مگر اين كه مؤيد به انوار معرفت و توحيد باشد.

آرى، حقيت اين است كه اگر كسى آگاه به آيات قرآن و عالم به اخلاق انبيا و ائمه و اوليا و بيناى نسبت به روايات باشد و از طرفى در عرصه با عظمت توحيد يعنى پيوند قلبى و عملى با حضرت حق باشد و از آن جناب در مسئله اوصاف و صفات نفسى كسب نور كند، بدون ترديد به صفت پاك و پر ارزش بردبارى و حوصله متصف مى گردد و از اين طريق از بسيارى از گناهان در امان مانده و به كسب بسيارى از واقعيت ها و حقايق موفق خواهد گشت.

حلم در مرحله اوّل از اوصاف حضرت حق و در مرحله بعد از خصوصيات انبيا و ائمه و اولياى الهى است.

منوّر به نور حلم در حقيقت همرنگ با حضرت حق و انبيا و اوليا و ائمه طاهرين عليهم السلام است.

در تمام برخوردها حوصله و شكيبايى به خرج دهيد.

انسان از زندگى كردن با ديگران چاره اى ندارد، چرا كه از ابتداى خلقتش مدنى الطبع و اجتماعى آفريده شده و ادامه حيات در ظلمت تنهايى براى او ميسّر نيست.

انسان در زندگى خانوادگى و اجتماعى خويش بايد بداند كه آنان كه طرف او هستند همه آن ها از علم و معرفت و امانت و صداقت و ظرفيت و حقيقت و ايمان و اسلام كامل و اخلاق پسنديده و اوصاف حميده برخوردار نيستند و به خاطر اين كمبودها ممكن است در حق انسان مرتكب اشتباهاتى شوند و يا انسان اگر در برابر اين حوادث كه معلول بى خبرى و بى معرفتى و كم ظرفيتى ديگران است از كوره در برود و بر كرسى خشم و غضب و عصبانيّت بنشيند. به ناچار دچار شر و ظلم و گناه و معصيت شده و از رحمت واسعه حق خود را محروم مى نمايد.

اما اگر حلم و حوصله و شكيبايى و بردبارى پيشه سازد اوّلًا به طرف مقابل درس حق و حقيقت آموخته و ثانياً او را از كرده خود پشيمان ساخته و به راه فضيلت رهنمون مى گردد.

حلم در وجود انسان منبع جاذبه براى جذب مردم به سوى حق است و اين واقعيتى است كه در انبيا و ائمه طاهرين عليهم السلام تجلّى داشت و از اين راه بسيارى از مردم به حقيقت گرايش پيدا كرده و به ايمان و عمل آراسته شدند.

قرآن مجيد در آيه صد و پنجاه و نه سوره مباركه آل عمران گرايش مردم صدر اسلام به دين خدا را معلول بردبارى و حلم و شكيبايى و اخلاق پيامبر بزرگ اسلام صلى الله عليه و آله مى داند.

اگر بردبارى رسول خدا صلى الله عليه و آله در برابر آن همه حوادث و طوفان ها و امواج آزاردهنده زمان نبود كجا چرخ با عظمت اسلام به حركت مى افتاد و چگونه موج آيين الهى عالم گير مى شد؟

اگر بردبارى انبيا در برابر حادثه آفرينى امم و حوصله و شكيبايى ائمه عليهم السلام در برابر مردم كم ظرفيت زمان خود نبود، از آيين خدا و فضايل اخلاقى و حقايق ملكوتى اثرى و خبرى در جهان نمانده بود.

آراسته بودن مؤمن به حلم كه راه به دست آوردنش تمرين حوصله در برابر حوادث و دورى وى از غضب و خشم مى باشد، از واجبات اخلاق اسلامى است.

در اينجا لازم است به مسئله حلم و غضب از ديدگاه آيات و روايات اشاره رود، باشد كه براى تمام مطالعه كنندگان سود دنيايى و آخرتى ببار آورد.

 

حلم در قرآن مجيد

قرآن مجيد حلم را از اوصاف حضرت حق دانسته و از پيامبران الهى به عنوان انسان هايى حليم ياد كرده و اين همه براى اين است كه مردم از حضرت حق و انبياى الهى درس گرفته و به نور حلم و بردبارى متّصف شوند كه راه نجات همرنگى با خدا و انبياى الهى است.

[وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما فِي أَنْفُسِكُمْ فَاحْذَرُوهُ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِيمٌ ] «1».

و بدانيد كه خدا آنچه در دل داريد مى داند؛ بنابراين از [مخالفت با] او بپرهيزيد، و بدانيد كه خدا بسيار آمرزنده و بردبار است.

[لا يُؤاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيْمانِكُمْ وَ لكِنْ يُؤاخِذُكُمْ بِما كَسَبَتْ قُلُوبُكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ حَلِيمٌ ] «2».

خدا شما را به خاطر سوگندهاى لغوتان [كه جدى و حقيقى نيست و عادتاً بدون قصد قلبى بر زبان جارى مى شود] مؤاخذه نمى كند، ولى شما را به خاطر آنچه دل هايتان [از سوگند جدى و حقيقى ] مرتكب شده مؤاخذه مى كند؛ و خدا بسيار آمرزنده و بردبار است.

[قَوْلٌ مَعْرُوفٌ وَ مَغْفِرَةٌ خَيْرٌ مِنْ صَدَقَةٍ يَتْبَعُها أَذىً وَ اللَّهُ غَنِيٌّ حَلِيمٌ ] «3».

گفتارى پسنديده [در برابر تهيدستان ] و عفو [ى كريمانه نسبت به خشم و بد زبانى مستمندان ] بهتر از بخششى است كه دنبالش آزارى باشد، و خدا بى نياز و بردبار است.

[إِنَّ الَّذِينَ تَوَلَّوْا مِنْكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعانِ إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّيْطانُ بِبَعْضِ ما كَسَبُوا وَ لَقَدْ عَفَا اللَّهُ عَنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِيمٌ ] «4».

قطعاً كسانى از شما روزى كه [در نبرد احد] كه دو گروه [مؤمن و مشرك ] با هم روياروى شدند، به دشمن پشت كردند، جز اين نيست كه شيطان آنان را به سبب برخى از گناهانى كه مرتكب شده بودند لغزانيد، و يقيناً خدا از آنان در گذشت؛ زيرا خدا بسيار آمرزنده و بردبار است.

 [إِنَّ إِبْراهِيمَ لَأَوَّاهٌ حَلِيمٌ ] «5».

يقيناً ابراهيم بسيار مهربان و بردبار بود.

[إِنَّ إِبْراهِيمَ لَحَلِيمٌ أَوَّاهٌ مُنِيبٌ ] «6».

به راستى كه ابراهيم بسيار بردبار و دلسوز و روى آورنده [به سوى خدا] بود.

[قالُوا يا شُعَيْبُ أَ صَلاتُكَ تَأْمُرُكَ أَنْ نَتْرُكَ ما يَعْبُدُ آباؤُنا أَوْ أَنْ نَفْعَلَ فِي أَمْوالِنا ما نَشؤُا إِنَّكَ لَأَنْتَ الْحَلِيمُ الرَّشِيدُ] «7».

گفتند: اى شعيب! آيا نمازت به تو فرمان مى دهد كه آنچه را پدرانمان مى پرستيدند رها كنيم؟ يا از اين كه در اموالمان به هر كيفيتى كه مى خواهيم تصرف كنيم دست برداريم؟ به راستى كه تو [انسانى ] بردبار و راه يافته اى [پس چرا مى خواهى در برابر آزادى ما نسبت به بت پرستى وهزينه كردن اموالمان به هر كيفيتى كه بخواهيم بايستى؟!]

[رَبِّ هَبْ لِي مِنَ الصَّالِحِينَ* فَبَشَّرْناهُ بِغُلامٍ حَلِيمٍ ] «8».

پروردگارا! مرا فرزندى كه از صالحان باشد عطا كن.* پس ما او را به پسرى بردبار مژده داديم.

در اين آيات دقت كرديد كه مسئله حلم از چه ارزش والايى برخوردار است كه حلم، اخلاق حضرت حق و از اوصاف پسنديده انبياى الهى است.

اگر حلم خدا در برابر مردم عاصى و كم ظرفيت نبود، اگر انبيا از حلم و بردبارى برخوردار نبودند، تمام گنهكاران به سرعت به عذاب دچار مى شدند و از عنايتى به عنوان توبه آثارى برجاى نمى ماند و بسيارى از صالحان كه از نسل عاصيان گذشته بودند با معذب شدن عاصيان و از بين رفتن آنان به وجود نمى آمدند كه حلم خدا و انبيا باعث شد بسيارى از عاصيان موفق به توبه شوند و صالحان روزگار هم به لباس حيات آراسته گردند.

حلم مانع از مؤاخذه حق و نفرين انبيا در حق عاصيان بود و اين عاصيان و سركشان بودند كه از بركت حلم موفق به جلب عفو و آمرزش گشته و علّت تحقّق نسل صالح شدند.

خداوند بزرگ در برابر گناه بسيار بزرگ فرزندان يعقوب حلم ورزيد و يعقوب بزرگوار از نفرين در حق فرزندانش خودداررى كرد و اين حلم حق و يعقوب باعث گشت كه فرزندان گنهكار يعقوب موفق به توبه شدند و با زنده ماندنشان باعث به وجود آمدن نسل صالحى چون انبياى بعد از يعقوب گشتند كه تمام انبياى بنى اسرائيل تا عيسى عليه السلام از نسل فرزندان حضرت يعقوب به وجود آمدند و اين همه نتيجه حلم و بردبارى حق و حضرت يعقوب درباره آن گنهكاران بود.

چه نيكوست كه ما هم در مقابل برخورد نامناسب پدر و مادر و زن و فرزند و اقوام و دوستان و تمام مردمى كه با آن ها سر و كار داريم همانند حضرت حق و انبيا حلم بورزيم و از خشم و غضب و عصبانيت خوددارى كنيم كه منافع حلم قابل ارزيابى و خسارت هاى غضب و خشم قابل اندازه گيرى نيست.

آنان كه از حلم و شكيبايى و صبر و حوصله برخوردارند، درونشان منوّر به نور امنيّت و قلبشان متصف به صفت آرامش و طمأنينه و از همه بالاتر تمام مصايب ارضى و سمايى و اجتماعى و خانوادگى براى آنان تحمّلش ساده و آسان و راحت و سهل است.

اينان به خاطر حلم و شكيبايى از ثوابى عظيم و اجرى بى نهايت از طرف حضرت حق برخوردارند و به حق كه محبوب خدا و انبيا و امامان بزرگوار هستند.

صلاى عشق جانان بى بلا نيست

 

زمانى بى بلا بودن روا نيست

اگر صد تير بر جان تو آيد

 

چو تير از شصت او آيد خطا نيست

از آنجا هر چه آيد راست آيد

 

تو كژ منگر كه كژ ديدن روا نيست

سر مويى نمى دانى از اين سر

 

مبين خود را در آنجا و رضا نيست

     

بلاكش تا لقاى دوست بينى

 

كه مرد بى بلا مرد لقا نيست

ميان صد بلا خوش باش با او

 

كه در آن جايگه هرگز بلا نيست

ز حيرت چون دل عطار امروز

 

درين گرداب خون يك مبتلا نيست «9»

     

 

حلم در روايات

ائمه معصومين عليهم السلام در اين زمينه روايات متعددى دارند، امام على عليه السلام مى فرمايد:

الْحِلْمُ سَجِيَّةٌ فاضِلَةُ «10».

بردبارى اخلاق برتر است.

الْحِلْمُ غِطاءٌ ساتِرٌ وَالْعَقْلُ حُسْامٌ باتِرٌ فَاسْتُرْ خَلَلَ خُلْقِكَ بِحِلْمِكَ وَقاتِلْ هَواكَ بِعَقْلِكَ «11».

بردبارى پرده پوشاننده و عقل شمشير برّانى است، خلل اخلاقت را به بردبارى خود بپوشان و هواى نفست را با قدرت عقل از ميان بردار.

الْحِلْمُ حِجابٌ مِنَ الْآفاتِ «12».

بردبارى و شكيبايى مانعى از آفات و بليات است.

الْحِلْمُ رَأسُ الرِّياسَةِ «13».

بردبارى ريشه آقايى و رياست است.

الْحِلْمُ عَشيرَةٌ «14».

بردبارى براى انسان قبيله است.

الْحِلْمُ نِظامُ أمْرِ الْمُؤْمِنِ «15».

شكيبايى نظام حيات مؤمن است.

لا عِزَّ انْفَعُ مِنَ الْحِلْمِ «16».

سربلندى با منفعت تر از بردبارى نيست.

قالَ على عليه السلام: وَجَدْتُ الْحِلْمَ وَالاحْتِمالَ انْصَرَ لى مِنْ شُجْعانِ الرِّجالِ «17».

حضرت على عليه السلام فرمود: بردبارى و شكيبايى و تحمل پيش آمدها را براى خود يارى كننده تر از مردان شجاع ديدم.

سُئِلَ أميرالمؤمنين عليه السلام: أىُّ الْخَلْقِ أقوَى ، قالَ: الْحَليمُ «18».

از امام على عليه السلام قوى ترين انسان را پرسيدند فرمود: بردبار و شكيبا.

انَّمَا الْحِلْمُ كَظْمُ الغَيْظِ وَمِلْكُ النَّفْسِ «19».

بردبارى فرو خوردن خشم و مالكيت بر نفس است.

سُئِلَ عليه السلام عَنْ احْلَمِ النّاسِ فَقالَ: الَّذى لا يَغْضَب «20».

از حضرت از بردبارترين مردم پرسيدند فرمود، كسى است كه خشمگين نمى شود.

قالَ الحُسَينُ عليه السلام: الْحِلْمُ زينَةٌ «21».

امام حسين عليه السلام فرمود: حلم و بردبارى زينت انسان است.

قالَ الصادق عليه السلام: كَفى بِالْحِلْمِ ناصِراً «22».

امام صادق عليه السلام فرمود: حلم و بردبارى ياورى كافى است.

قالَ الرضا عليه السلام: لايَكُونُ الرَّجُلُ عابِداً حَتّى يَكُونَ حَليماً «23».

امام رضا عليه السلام فرمود: مرد بنده نيست مگر بردبار باشد.

 

 

پی نوشت ها:

 

 

______________________________

 

(1)- بقره (2): 235.

(2)- بقره (2): 225.

(3)- بقره (2): 263.

(4)- آل عمران (3): 155.

(5)- توبه (9): 114.

(6)- هود (11): 75.

(7)- هود (11): 87.

(8)- صافات (37): 100- 101.

(9)- عطار نيشابورى.

(10)- كنز الفوائد: 1/ 319؛ بحار الأنوار: 68/ 428، باب 93، حديث 78.

(11)- نهج البلاغة: حكمت 424؛ بحار الأنوار: 68/ 428، باب 93، حديث 76.

(12)- غرر الحكم: 64، حديث 794.

(13)- غرر الحكم: 342، حديث 7814.

(14)- نهج البلاغة: حكمت 418.

(15)- غرر الحكم: 285، حديث 6382.

(16)- تحف العقول: 92؛ بحار الأنوار: 68/ 428، باب 93، حديث 78.

(17)- غرر الحكم: 287، حديث 6467.

(18)- بحار الأنوار: 68/ 420، باب 93، حديث 52.

(19)- غرر الحكم: 286، حديث 6407.

(20)- من لا يحضره الفقيه: 4/ 383، حديث 5833؛ بحار الأنوار: 68/ 420، باب 93، حديث 52.

(21)- بحار الأنوار: 75/ 122، باب 20، حديث 5.

(22)- الكافى: 2/ 112، باب الحلم، حديث 6؛ وسائل الشيعة: 15/ 266، باب 26، حديث 20469.

(23)- الكافى: 2/ 111، باب الحلم، حديث 1؛ بحار الأنوار: 68/ 403، باب 93، حديث 12.

 

 


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

هر روزت را تبدیل به عید کن
واعظان غير متعظ
رفاقت با امام زمان(عج)
هدف نهایى اشخاص بی بصیرت و كوردل!
عید سعید مبعث پیامبر اکرم (ص) گرامی باد
شناسنامه امام جواد علیه السلام
تجلي رمزگرايي در متون عرفاني قرن ششم هجري (2)
رحلت حضرت زینب علیهاالسلام
چهل حدیث از پیامبر گرامی اسلام (ص)
یک شرط مهم برای فراوانی نعمت!

بیشترین بازدید این مجموعه

سفارش خدا به پیامبران
تربیت فاطمی
وجوب حفظ قلب از نفوذ شيطان‏
اخذ و عطاى نادرست‏
نگاهى به سه حقيقت‏
از وصال خدا تا تمنای وصال مهدی (عج)
اداى امانت‏
افزایش رزق و روزی با نسخه‌ امام جواد (ع)
مبارزه با فساد جامعه، علّت قیام سیّدالشهدا(ع)
متن دعای معراج + ترجمه

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^