فارسی
جمعه 31 فروردين 1403 - الجمعة 9 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

قهرمانى كه به مرگ نينديشد!

قهرمانى كه به مرگ نينديشد!

آرى ! در زيارت ابا عبدالله الحسین(ع) آمده است كه :
ولقد عجبت من صبرك ملائكة السّماوات
از شكيبايى تو در برابر رخدادهاى عظيم و مصائب بزرگ ، فرشتگان آسمانها شگفت زده شدند.
و از امام سجّاد عليه السلام است كه : هر چه كار بر او پيچيده تر و سخت تر مى شد، رنگ چهره اش درخشنده تر و كران تا كران وجودش پراطمينانتر مى گشت ، تا جايى كه دشمن كينه توز با شگفتى بسيار او را قهرمانى خواند كه در راه حق و عدالت هرگز به مرگ نمى انديشد.
امّا، در كربلا در چند مورد سيل اشك امانش نداد و دلايل آن هم روشن است :
1
.به آن دليل كه گريه بر مصائب خاندان وحى و رسالت ، عبادت و اطاعت است .
2
.بدان جهت كه انهدام اركان دين و معنويّت و اخلاق و ارزشهاى والاى آسمانى را مى نگريست و بر آن مى گريست .
3
.بدان جهت كه طبيعت انسانى و فطرت بشرى كه به موجب آن گرسنگى و تشنگى و سوز دل بر انسان عارض مى گردد، در وجود پيامبر و پيشوايان معصوم نيز موجود است ، پيامبر در مورد پسرش فرمود:
(پسرم ! در مرگ تو قلبها شعله ور و اشكها جارى است ، اما چيزى كه خداى را ناخشنود سازد، نخواهيم گفت ... .)
آرى ! امام حسين عليه السلام نيز در چند مورد به اين مرحله رسيد و به موجب همين طبيعت بشرى بود كه طوفان اندوه و سيلاب اشك امانش نداد.
خدايا! كاش مى توانستم بدانم كه در آن شرايط سخت و شكننده ، بازهم ممكن بود از سوز دل و سيلاب اشك مانع شود؟
در شرايطى كه پس از شهادت انبوه ياران و برادران و فرزندان ، به خاطر دفاع از ارزشهاى آسمانى سخت مظلوم واقع شده و تنها مانده بود و زمين با آن گستردگى اش بر او تنگ شده و از هر جهت در محاصره قرار گرفته و در ميان خيمه هايش جز زنان و كودكان و بزرگ مردى بيمار و بى دفاع ، كسى نمانده بود، خويشتن را اينگونه تنها مى نگريست و مردان خاندانش را به خون طپيده و زنان و كودكان را در امواج گرفتارى و مصائب برخى را تشنگى از پا در آورده و برخى در آستانه مرگ بودند. در همان شرايط امام حسين عليه السلام آهنگ ترك ديار و شتافتن به سوى يار را داشت و به آنان مى فرمود:
(براى اسارت آماده شويد و به شكيبايى قهرمانانه كمر بنديد.)
و مى كوشيد تا آنان را از گريه و ضجّه و شيون دلخراش آرام سازد. به راستى آيا در اين شرايط طوفان زا مى توانست از شعله ور شدن دل و جريان اشك جلوگيرى كند؟
آنگاه كه مى خواست از آنان جدا شود، دخت خردسال و گرانمايه اش كه سخت به او مهرمى ورزيد با فريادى دردآلود و سر برهنه خود را به پدر رسانيد و دامانش را گرفت و گفت : (آهسته تر! آهسته تر! ... پدر جان ! اينك شكيبا باش ! تا از تماشاى چهره ملكوتى ات آخرين زاد و توشه را برگيريم ، چرا كه احساس مى كنم اينك آخرين وداع و آخرين ديدار است و ديگر ملاقاتى در دنيا نخواهد بود.)آنگاه بر دست و پاى پدر افتاد و بوسه باران كرد.
امام حسين عليه السلام بى اختيار به روى خاك نشست و دختر دُردانه اش را بر دامان خود نشاند و اينجا بود كه گريه اى سخت و بسيار شديد به او دست داد و سيلاب اشك فروباريد به گونه اى كه با آستين پاك مى نمود و زمزمه مى كرد كه :

(دختر دردانه ام ! سكينه ام ! بدان كه پس از مرگ پدر، گريه ات بس طولانى خواهدبود.)
سيطول بعدى ياسكينة فاعلمى آرى ! آيا مى توان قلبى را يافت كه در اين شرايط غمبار و شكننده شعله ور نگردد و چشمى را تصوّر كرد كه اين صحنه هاى حزن انگيز و دلخراش را بنگرد و نگريد؟
آرى ! اين اوّلين مورد از موارد ششگانه بود كه حسين عليه السلام گريه كرد.
دوّمين مورد گريه آن حضرت ، هنگامى بود كه در كنار جسد برادر قهرمانش ايستاد و با منظره غم انگيز، دستهاى جداشده و ظرف آب پاره شده و پيكر به خون آغشته پرچمدارش روبرو شد، اينجا بود كه گريه امانش نداد و به شدّت گريه كرد.
سوّمين مورد، هنگام به ميدان رفتن يادگار گرامى حضرت مجتبى عليه السلام ، قاسم بود كه آن حضرت او را در آغوش كشيد و تا سرحدّ بيهوشى گريه كرد.
چهارمين مورد، هنگامى بود كه با نداى قاسم خود را به ميدان و كنار جسد غرق به خون او رساند و پيكر او را پايمال شده سم اسبان ، نگريست.
پنجمين مورد، كه آن حضرت گريست هنگامى بود كه فرزند گرانمايه اش در برابر ديدگانش به سوى ميدان حركت كرد. او در آن لحظات غمبار محاسن خويش را به دست گرفت و رو به آسمان كرد و پروردگارش را فرا خواند.
ششمين مورد، هنگام دلدارى و آرامش بخشيدن به خواهر گرانقدرش زينب عليها السلام بود كه طوفان سوز و سيلاب اشك امانش نداد ... و پس از باران اشك ، به زحمت خود را كنترل كرد.
آرى ! هنگامى كه انسان بر اين موارد ششگانه مى انديشد، به اين نتيجه مى رسد كه : هيچ دارنده قلب سليم و پرمِهرى ، نمى تواند اين مصائب عظيم و مناظر دلخراش و رقّت انگيز را نظاره كند و از سوز دل و سيلاب اشك ، خوددارى ورزد. و نيز در مى يابد كه گفتار و واكنش آن حضرت در همه آن موارد، از آن جمله به هنگام آخرين وداع با دختر خردسالش و در كنار دست پيكر به خون نشسته برادر ايثارگرش و بر بالين يادگار گرامى برادرش و ساير موارد، همه جا واكنشى سنجيده و حكيمانه و براساس ‍ درايت خاصّى صورت گرفته است .


منبع : ويژگيهاى امام حسين عليه السلام
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

ولادت امام حسین (ع) از دیدگاه مورخین و محدثین
معنویت و عرفان امام حسین (ع)
فلسفه قيام امام حسين(ع)
لزوم هزینة جانی و مالی براي مجالس عزاداری سرور ...
میلاد امام حسین علیه السلام
داستانهايي از کودکي امام حسن و امام حسين (عليه ...
حبّ و بغض به امام حسین(ع) معیار سعادت و شقاوت ...
فرصت‏ طلبى بچه نه ساله در كربلا  
الگوهای رفتاری و اخلاقی حضرت سیّدالشهدا(ع)  
آوردن کودک شیرخوار، التماس یا اتمام حجت؟!

بیشترین بازدید این مجموعه

فلسفه قيام امام حسين(ع)
داستانهايي از کودکي امام حسن و امام حسين (عليه ...
میلاد امام حسین علیه السلام
لزوم هزینة جانی و مالی براي مجالس عزاداری سرور ...
معنویت و عرفان امام حسین (ع)
ولادت امام حسین (ع) از دیدگاه مورخین و محدثین
سه فرشته نجات یافته امام حسین(علیه السّلام)  
حبّ و بغض به امام حسین(ع) معیار سعادت و شقاوت ...

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^