فارسی
پنجشنبه 09 فروردين 1403 - الخميس 17 رمضان 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

شراب و قمار

طلوع خورشيد اسلام و نزول قرآن مجيد و زحمات بيشائبه رسول بزرگوار اسلام سبب حركت عقلى و زنده شدن روحيه تفكر و انديشه در مردم شد و آنان را براى درك حقايق و مصالح و مفاسد امور به عرصه پرسش و سئوال وارد كرد.

به خاطر همين تحرك عقلى و حركت فكرى بود كه از رسول خدا درباره شراب و قمار پرسيدند و خداوند مهربان پاسخ لازم و حكيمانه و قانعكنندهاى به اين پرسش داد.

در روزگار جاهليت شراب جزء آشاميدنى ها، و قمار از منابع درآمد مردم بود، خداوند بزرگ كه به اندازه سرسوزنى زيان و خسارت بندگانش را نميخواهد در پاسخ اين كه شراب و قمار در زندگى چه وضعى دارد اعلام كرد در هر دو گناه بزرگ و منافعى اندك براى مردم است و گناه هر دو از منافعش سنگينتر است در حدى كه منفعت آن دو را با سنگينى گناه هر دو نميتوان به حساب آورد.

اثم كبير كه به صروت نكره موصوفه آمد ثبات و سنگينى گناه شراب و قمار و آثار زيانبار هر دو را در زندگى ميرساند، و منافع كه به صورت جمع آمده و تعلق آن به الناس است بيثباتى و پراكندگى منافع آنها را مينماياند.

اثم كه در مقابل منافع ذكر شده و به جاى «فيهما ضرر» آمده دلالت به گناه خسارت بار و نامحدود آنها در برابر سودهاى محدود دارد، گناه بزرگ و سنگينى كه فكر و اعضاء و اجتماع و اقتصاد را فرا ميگيرد. «1»»

خداوند بزرگ جسمى سالم و روح و روانى بيعيب و پاك و از همه مهمتر عقلى كه ما به الامتياز انسان نسبت به همه موجودات زمينى است به انسان عنايت فرموده و او را از همه زمينيان برتر و بالاتر قرار داده و در اين جهت او را مشرف به هم قربى فرشتگان نموده است.

مسكر و شراب كه همراه با درصدى بالاى الكل است به جسم ضرر ميزند، نظام روح و روان را به هم ميريزد، در هر بار مستى نزديك به دو هزار سلول فعال مغزى را نابود ميسازد، و از نظر معنوى مست لايعقل را از هم جوارى فرشتگان ملكوت به حضيض حيوانيت و سبعيت ميكشد و چه بسا كه با تداوم مشروب خوارى او را از حيوانات و حتى درندگان پستتر ميكند و اهداف والاى خلقت او را در آتش الكل ميسوزاند.

اگر كسى از روى سفسطه بگويد: بدن نيازمند به الكل است پس در حدى بايد مسكر نوشيد، پاسخش اين است كه الكل مورد نياز بدن در ميوه جات و سبزيجات و برخى از سيفى جات تعبيه شده و هيچ نيازى به الكل زيانبار موجود در مسكر نيست.

قمار بازى خطرناكى است كه علاوه بر تأثير منفياش روى مغز و اعصاب، و ايجاد هيجان و طوفان در روح و روان گاهى بازنده را با باختن مال و ثروت و خانه و مغازه و مكنت و آبرو همراه با خانوادهاش به خاك سياه مينشاند، و سبب از هم گسيختگى نظام خانواده و طلاق و دربدر شدن فرزندان ميشود.

همه ما به كرّات بدبخت شدن قمار بازان و معتادان به مسكرات و مواد مخدر و اعتياد آور ديده ايم و نيازى به دليل ديگرى غير آنچه قرآن براى حرمت هر دو بيان كرده نداريم.

از مخمور مست و انسانى كه قدرت عقل و تفكر خود را از دست داده، و توان تميز و تشخيص او نابود شده جز ايجاد خسارت و زيان و گاهى خسارت غير قابل جبران چه توقعى ميتوان داشت؟!

«هرچه تجربيات پزشكى و بهداشتى و هم چنين مطالعات اجتماعى پيش ميرود و عميقتر ميگردد، زيانها و آثار شوم اين مايع سمى آشكارتر ميشود.

مواد الكلى از همان وقتى كه به كام انسان سالم ميرسد طعم و بوى آن اعلام ناسازگارى و خطر مينمايد، پس از آن نسوج و غدههاى ذائقه و گلو و معده را ميسوزاند، و حركات و ترشحات هضمى را مختل ميكند، و موجب زخم معده و روده و تورم كبد ميشود و چون وارد خون گردد مانند ميكربى كه حمله ور ميشود، جهازات خونى ملتهب ميگردد و حرارت بدن افزايش مييابد تا اين مادّه سمّى و جذب نشدنى را از بدن بيرون راند.

حالت مستى عكس العمل اين التهابها و فتورهائى است كه در مغز و اعصاب رخ مينمايد، در اين حال همه چيز در نظر مخمور دگرگون مينمايد، عقدهها و كينهها باز و وسيع ميشود، تا جائى كه به هر جنايتى بيباكانانه اقدام ميكند، دوست را دشمن، و منفور را محبوب، و زشت را زيبا و جُل را ديبا مينگرد و گاه خود را قهرمان ميپندارد و فرياد ميكشد و مبارز ميطلبد! و گاه زبون و متملق ميشود و به هر حال وسيله تفريح و استهزاء ديگران است گويند: مستى خاضعانه با ادرار خود وضو ميساخت و با دقت «اللهم اجعلنى من التوابين ...» ميخواند!

سرانجام ميگسارى تصلب شرائين و بزرگى شكم و برآمدگى حدقه چشم و زشتى چهره، آنگه سكته و فلج عضوى و ديوانگى علاج ناپذير و مرگ زودرس و سرايت ارثى به نسل است.

در كتاب محجة البيضاء فيض در باب حلال و حرام روايتى به اين مضمون از پيامبر اسلام نقل شده كه ديدگاه الهى پيامبر و انديشه او را در فراگير بودن نسبت به حقايق علمى و اسرار ميرساند.

آثار حرام و خود حرام در نسل آشكار ميشود. شبى از سيماى جمهورى اسلامى در بخش اخبار پزشكى شنيدم كه دانشمندان آلمان ثابت كردهاند مشروبات الكلى آثارش را تا هفت نسل بروز ميدهند.

ابليس شبى رفت به بالين جوانى

آراسته با شكل مهيبى و سر و بر را گفتا كه منم مرگ اگر خواهى زنهار جبايد بگزينى تو يكى زين سه خطر را يا آن پدر پير خودت را بكشى زار يا بشكنى از مادر خود سينه و سر را يا آن كه بنوشى دوسه جامى تو از اين مى تا آن كه بپوشم ز هلاك تو نظر را لرزيد ازين بيم جوان بر خود و جا داشت كز مرگ فتد لرزه به تن ضيغم نر را جگفتا پدر و مادر من هردو عزيزند جهرگز نكنم ترك ادب اين دو نفر را لكن چو به ميدفع شر از خويش توان كرد نوشم دوسه جامى و كنم دفع خطر را جنوشيد دو جامى و چو شد خيره ز مستى ججهم مادر خود را زد و هم كشت پدر را اى كاش شود خشك بن تاك خداوند جزين مايه شر حفظ كند نوع بشر را جپرتوى از قرآن از يكى از پزشكان غرب نقل ميكند كه گفته است: نيمى از ميكدهها را ببنديد تا نيمى از بيمارستانها بسته شود و ما اضافه ميكنيم تا بيشتر زندانها و دستگاههاى انتظامى و قضائى برچيده شود. قمار نيز در اين گونه آثار در رديف شراب است:

اتلاف استعدادها و وقت ها، انحراف از تفكر و انديشه مستقيم و اعمال سنجيده و ثمربخش.

اتكال به بخت و اتفاق و ناتوانى براى درك علل حوادث و وقايع زندگى و قيام به اعمال صحيح.

قمار باز چون ببازد كينه مياندوزد و بايد در آتش دشمنى و بينوائى بسوزد يا بستيزد و يا دم نزند.

و چون ببرد گمان ميكند كه بر همه سختيها پيروز شده، در پوست نميگنجد، و چون بدون رنج و اتفاقى مال به دست آورده به آسانى و بيهوده آن را از دست ميدهد و در نتيجه بايد هميشه در حال خود خورى و يا ستيزگى و بينوائى معنوى و مادى به سر برد.

آيا براى اين گونه مردم زندگى اميدبخش و سر و سامانى ديده ميشود؟ اگر اين بيمارى از طبقه چپاول گر به طبقات مولد سرايت كند منابع ثروت بائر ميماند و زبونى و بينوائى همه را فرا ميگيرد.

قمار بازى، كه اثر ثابتش كينه توزى و تهى دستى است به تخدير شراب و مانند آن ميكشاند و ميگسارى كه انديشه و حركت مغز را ميبندد به سرگرمى قمار، و آلودگان به اين دو با آن كه مواهب انسانى و شرف و مال را ميبازند سفيهانه به خود ميبالند.

در پاسخ اين آيه از مسئله خمر و ميسر حكم صريحى نيامده است، به خاطر اين كه راه تفكر و اجتهاد را به روى مردم بصير باز نمايد و در هر موضوعى كه ضرر و سودش در نظر عموم به هم آميخته و تبيين نشده بينديشند و حكم شرع را مبتنى بر اين دو اصل عقلى بدانند كه: 1- دفع ضرر گرچه احتمالى باشد مقدم بر جلب نفع است. 2- و آنچه زيانش از سودش بيش باشد بايد تحريم شود: «قل فيهما اثم كبير و منافع للناس و اثمهما اكبر من نفعهما.» «1»

از حضرت هادى (ع) روايت شده:

هر آنچه كه با آن قمار كنند زير عنوان ميسر و داراى حرمت است، و هر مست كنندهاى حرام است.

از حضرت ابوالحسن (ع) روايت شده:

نرد و شطرنج و وسيلهاى كه در هر خطش هفت مهره قمار است از نظر معصيت بودن يكى است، و هرچه با آن قمار شود تحت عنوان ميسر است.

از حضرت سجاد (ع) روايت شده است:

مستكننده از شش چيز است: خرما، كشمش، گندم، جو، عسل، ذرت.

البته تمدن غرب كه مبتنى بر جاهليت يونانى است از غير آن شش چيزى كه در قرون گذشته از آن خمر ميگرفتند خمر ميگيرند و با اسامى گوناگون به خورد مردم احمق و دور از حق و حقيقت ميدهند و جيب خود را پر ميكنند.

از رسول خدا در روايتى آمده: كسى كه شراب بنوشد خدا تا چهل روز نماز او را قبول نميكند، پس اگر توبه كرد حضرت حق توبهاش را ميپذيرد، و اگر دوباره به خمر روى آورد تا چهل روز نمازش را نميپذيرند، بعد از آن اگر توبه كرد توبهاش را قبول ميكند، اگر بار سوم شراب بخورد نمازش تا چهل روز پذيرفته نميشود، و اگر توبه كند توبهاش مقبول واقع ميگردد و اگر بار چهارم شراب بنوشد باز نمازش تا چهل روز قبول نميشود و اگر توبه كند خدا توبهاش را نميپذيرد و او را از نهر خبال مينوشاند.

خبال زهرى است كه از چرك و خون عضو آلوده به معصيت زنان زناكار به وجود ميآيد.

رسول خدا ميفرمايد:

كسى كه ايمان به خدا و پيامبر دارد، بر سر سفرهاى كه شراب در آن ميگردانند ننشيند.

و نيز از آن حضرت روايت شده:

به خداوندى كه مرا به حق مبعوث به رسالت كرد، شرابخوار روز قيامت ميآيد در حالى كه صورتش سياه و لعاب دهانش بر قدمش ميريزد، هركه او را ميبيند از او كناره ميگيرد، و فرمود: هر كس در قلبش آيه از كتاب خدا حفظ باشد و بر آن شراب بريزد، هر حرفى از آن آيه موى جلوى سرش را گرفته و در پيشگاه رب سرپا نگاهش ميدارد و با او دشمنى ميكند و هر كه قرآن با او دشمنى كند معلوم ميشود او دشمن قرآن است.

از رسول خدا روايت شده:

مشروب خور در همه امورش چون بت پرست است.

و نيز از آن حضرت روايت شده:

خداوند شراب، و گيرنده آن، و خورندهاش و ساقياش و حملكنندهاش و مركبى كه بر آن حمل ميشود و فروشنده و خريدارش و خورنده پولش را لعنت كرده است.

مشروبخوار از عدالت ساقط، و بر فرزندش ولايت ندارد، و لعنت خدا بر او حتمى است، و پايان عمرش دچار تباهى، و ختم امرش دوزخ است.

در آثار اسلامى آمده: پنج چيز علامت مردم بدبخت است: ترك نماز، خوردن ربا، اصرار بر زنا، عقوق والدين، ادامه شراب خوارى.

از حضرت صادق (ع) روايت شده:

بهشت بر سه طايفه حرام شده: آن كه پيوسته شراب ميخورد، و كسى كه بت ميپرستد، و كسى كه با اهل بيت دشمن است، آن كه شراب ميخورد از روز نوشيدنش تا چهل روز بعد اگر بميرد همانند بت پرست خدا را ملاقات ميكند!

و نيز آن حضرت از رسول خدا روايت ميكند:

به شفاعتم نخواهد رسيد كسى كه نمازش را سبك بشمارد

ذرهاى از آن را ديگر نميآشامم.

 

 

 


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

توبهٔ واقعی
نام و لقب و كنيه زين العابدين
مؤمن تسليم خواسته ى خداست
همنشينان پاك وناپاک
خوشبختی دنیا و آخرت
مال حرام و کار خیر
مؤمن نسبت به دستورات پروردگار اهل چون و چرا نمی ...
دعا برای دختر دار شدن
انسان های متواضع
امام زمان(عج) مشتاق دیدار شما

بیشترین بازدید این مجموعه

مؤمن تسليم خواسته ى خداست
نام و لقب و كنيه زين العابدين
اسماعيل فرزند امام ششم و كاسب شراب‏خوار
توبهٔ واقعی
دعا برای دختر دار شدن
رحمت و احسان خدا
دعوت پروردگار
استجابت دعا بعد از نماز
پاداش زحمت پیامبر(ص)
انسان های متواضع

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^