افسوس كه ما از قرآن تعليم نمى گيريم و به اين كتاب الهى نظر تدبّر و تعلّم نداريم و استفاده ما از اين ذكر حكيم كم و ناچيز است ، اكنون تفكر در آيه شريفه ذيل راه هايى از معرفت و درهايى از اميد و رجا را به قلب انسان مفتوح كند . اذْهَبَا إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى * فَقُولاَ لَهُ قَوْلاً لَّيِّناً لَّعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَى.هر دو به سوى فرعون برويد ; زيرا او در برابر خدا سركشى كرده است . * پس با او سخنى نرم سخن گوييد ، اميد است كه هوشيار شود و آيين حق را بپذيرد يا بترسد و از سركشى باز ايستد . طغيان فرعون به جايى رسيد كه گفت :
. . . أَنَا رَبُّكُمُ الاَْعْلَى.. . . من پروردگار بزرگ تر شما هستم .و علوّ و فسادش بر پايه اى قرار گرفت كه درباره او نازل شده : . . . يُذبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَيَسْتَحْيى نِسَاءَهُمْ . . .. . . . پسرانشان را سر مى بريد و زنانشان را براى بيگارى گرفتن زنده مى گذاشت . . .و به مجرّد خوابى كه ديد و كَهَنه و سَحَره به او خبر دادند كه موسى بن عمران (عليه السلام) طلوع خواهد كرد ، زن ها را از مردها جدا كرد و بچه هاى بى گناه را ذبح نمود و آن همه فساد مرتكب شد ! !خداى رحمان به رحمت رحيميه خود در جميع زمين نظر كرد و متواضع ترين و كامل ترين نوع بشر يعنى نبى عظيم الشأن و رسول عالى مقام مكرّمى مانند موسى بن عمران على نبيّنا و آله و عليه السلام را انتخاب فرمود و او را با دست تربيت خود تعليم و تربيت نمود چنانكه مى فرمايد :وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَاسْتَوَى آتَيْنَاهُ حُكْماً وَعِلْماً وَكَذلِكَ نَجْزِى الْمُـحْسِنِينَ.چون به توانايى جسمى و عقلى خود رسيد و رشد و كمال يافت ، به او حكمت و دانش داديم ; و اينگونه نيكوكاران را پاداش مى دهيم .و پشت او را به برادر بزرگوارى چون هارون قوى فرمود و هر دو بزرگوار را كه از گل هاى سرسبد عالم انسانيت بودند انتخاب فرمود ، چنانكه در قرآن مى فرمايد : وَأَنَا اخْتَرْتُكَ . . ..و من تو را به پيامبرى برگزيدم . . .و مى فرمايد :
. . . وَلِتُصْنَعَ عَلَى عَيْنِى.با مراقبت كامل من پرورش يابى و ساخته شوى . و مى فرمايد : وَاصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسِى * اذْهَبْ أَنتَ وَأَخُوكَ بِآيَاتِى وَلاَ تَنِيَا فِى ذِكْرِى.و تو را براى اجراى اهداف خود ساختم و انتخاب كردم . * تو و برادرت با معجزات من براى هدايت گمراهان برويد و درباره ذكر من كه ابلاغ وحى است سستى نورزيد .و ديگر آيات شريفه كه در اين موضوع وارد شده است و از حوصله بيان خارج است و قلب عارف را خصوصاً از اين دو كلمه شريفه وَلِتُصْنَعَ عَلَى عَيْنِى ، وَاصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسِى .نصيبى است كه گفتنى نيست !
تو نيز اگر چشم دل باز كنى يك نغمه روحانى لطيفى مى شنوى كه جميع مسامع قلبت و سراسر وجودت از سرّ توحيد پر مى شود .و بالجمله با همه تشريفات خداى تعالى اين همه را تهيه ديد و موساى كليم را به ورزش هاى روحانى ورزيده فرمود چنانكه مى فرمايد :. . . وَفَتَنَّاكَ فُتُوناً . . .. . . .و چنانكه بايد امتحانت نموديم . . .
و سال ها او را در خدمت شعيب پيامبر ـ مرد راه هدايت و ورزيده عالم انسانيت ـ فرستاد ، چنانكه مى فرمايد . . فَلَبِثْتَ سِنِينَ فِى أَهْلِ مَدْيَنَ ثُمَّ جِئْتَ عَلَى قَدَر يَا مُوسَى. . . . پس ساليانى در ميان اهل مدين ماندى ، سپس اى موسى ! بر اساس تقدير الهى براى انتخاب شدن به مقام پيامبرى اينجا آمدى .و پس از آن براى اختيار و افتتان بالاترى ، او را در بيابان در طريق شام فرستاد و او راه را گم كرد و باران بر او فرو ريخت و تاريكى را بر او چيره فرمود و درد زايمان را بر همسرش عارض كرد و چون جميع درهاى طبيعت به روى او بسته شد و قلب شريفش از كثرات منفجر گشت و به جبّلت فطرت صافيه به حق منقطع شد و سفر روحانى الهى در اين بيابان ظلمانى بى پايان به آخر رسيد ، از سوى كوه طور آتشى ديد . . . . آنَسَ مِن جَانِبِ الطُّورِ نَاراً . . . فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِىَ مِن شَاطِئِ الْوَادِ الاَْيْمَنِفِى الْبُقْعَةِ الْمُبَارَكَةِ مِنَ الشَّجَرَةِ أَن يَا مُوسَى إِنِّى أَنَا اللهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ.
. . . از جانب طور آتشى ديد ، . . . * چون نزد آن آمد ، از جانب راست آن وادى در آن جايگاه مبارك از آن درخت ندا رسيد كه : اى موسى ! يقيناً منم خدا پروردگار جهانيان .پس از اين همه امتحانات و تربيت هاى روحانى براى چه هدفى خداى تعالى او را آماده كرد و پرورش داد ؟ براى دعوت و هدايت و ارشاد و نجات دادن يك طاغى ياغى كه كوس أنَا رَبّكُم الأعلىمى كوفت و آن همه در زمين فساد مى كرد ! !
منبع : برگرفته از كتاب جلوه هاي رحمت الهي استاد حسين انصاريان