فارسی
پنجشنبه 06 ارديبهشت 1403 - الخميس 15 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

شعر کوچولو از قادر طراوت پور

مانند مردان از کسی پروا نمی‌کرد

از تشنگی لَه می‌زد و لب وا نمی‌کرد

 

می‌خواست تا حیثیّتِ باران نریزد

دیگر برای آب، دست و پا نمی‌زد

 

هر جا که چشمش رفت دنبالِ عمویش

تصویر صحرا آب می‌شد روبه‌رویش

 

می‌شد بفهمی سخت دلخُور بود از آب

اصلاً نمی‌دانی، دلش پُر بود از آب

 

می‌خواست از گهواره برخیزد، نمی‌شد

«خود را به هر راه و دری می‌زد» نمی‌شد

 

می‌خواست برخیزد زِره بر تن بپوشد

چون چشمه‌ای از سینه‌یِ صحرا بجوشد

 

حیدر ببین، حیدر ببین، شش ماهه شیری

زهرای پیغمبر ببین، شش ماهه شیری

 

حرفی نمی‌زد با کسی بعد از عمویش

انگار می‌خشکید دنیا در گلویش

 

زُل زد به چشمان پدر، با چشم آبی

نی ناله می‌زد در هوایِ بی‌ربابی

 

تنها امیدش داد و بیداد است و شور است

ماهیِ معصومی که از دریا به دور است

 

پَرپَر زد و پَرپَر شد و پروا نمی‌کرد

حتّی به روی گریه هم لب وا نمی‌کرد

 

«... شوری به پا می‌شد به صحرا‌های و هَی بود

تا ساعتی دیگر سرِ طفلی به نی بود»[1]

 

 

[1]1. بعضی از کتب معتبر مضمون این بیت را تأیید نمی‌کنند.


منبع : قادر طراوت پور
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

شكايت دل از علي ناظمي
هر چند که مضمون غریبت تنهاست
گهواره های درد از حسنا محمد زاده
شد تابان رخ خورشید از او
قول و قصیده از قادر طراوت پور
قنداقه اش را بست، حالا اصغرآماده است اززهرا بشری ...
کاروان کربلا
دردم، زکودکی است که با روی همچو ماه از وصال ...
کوچه کوچه می روم از احسان محسنی فر
زان فتنه خونین که به بار آمده بود از حسین اسرافیلی

بیشترین بازدید این مجموعه

کاروان کربلا
مـلاّ مـحـمـّد رفـیـع (واعظ) قزوینی
شعر عاشورایی بلند شادروان امیری فیروزکوهی
دردم، زکودکی است که با روی همچو ماه از وصال ...
ساربان غریب از قاسم صرافان
قول و قصیده از قادر طراوت پور
گهواره های درد از حسنا محمد زاده
حضرت رقیه (س) از محمدمهدی عبدالهی
شكايت دل از علي ناظمي
هر چند که مضمون غریبت تنهاست

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^