فارسی
جمعه 10 فروردين 1403 - الجمعة 18 رمضان 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

گناه و سبب آن - جلسه چهارم (1) – (متن کامل + عناوین)

 

عمل و عكس العمل گناه

اثرپذيرى و اثرگذارى موجودات

 

تهـران، حسينيه همدانى ها رمضان 1384

الحمدلله رب العالمين و صلّى الله على جميع الانبياء والمرسلين و صلّ على محمد و آله الطاهرين.

 

يكى از مطالبى كه از نظر علمى براى همه دانشمندان جهان، از قديم الايام تا كنون ثابت شده و هر بيننده اى در محدوده اطراف خودش اين مطلب را ملاحظه مى كند، اين است كه: مجموعه موجودات جهان هستى، اثرگذار و اثرگير هستند.

وجود مقدس حضرت حق، بافت همه موجودات عالم از جمادات، نباتات، حيوان، انسان، عالم طبيعت، ريز و درشت موجودات را به اين صورت بافته و نظام داده است كه به اندازه سعه وجودى خودش، چه عنصر وجوديش و چه حركاتش، بر غير خودش اثر مى گذارد و از غير خودش نيز اثر مى گيرد و اين مسأله اى است كه ترديد و شكى در آن نيست.

شما وقتى كه با مستمع سخن مى گوييد، پدر، مادر، همسر، فرزند يا دوستان، با چند كيفيت صدا مى توانيد سخن بگوييد. وقتى كه تند و تلخ حرف مى زنيد، روى مستمع اثر منفى دارد. اگر داد بزنيد، اثر خاص خودش را دارد. آرام سخن بگوييد، اثر خودش را دارد.

اگر با محبت نگاه كنيد، يا تند و غضب آلود، هر شكل از نگاه، اثر خاص خودش را دارد. يعنى طرف شما را تحت تأثير قرار مى دهد و يا وادار به عكس العمل درونى يا بيرونى مى كند.


قرآن مجيد تمام اين ريزه كارى ها، به ويژه نسبت به انسان را مورد توجه قرار داده است. مثلاً مى فرمايد: وقتى با پدر و مادر مى خواهيد حرف بزنيد:

 

« قُل لَّهُمَا قَوْلاً كَرِيمًا »[1]

 

كلمه «معروف» در اينجا به معناى سخن پسنديده مؤدّب، نرم و همراه با عاطفه و محبت است.

 

اثرگذارى در جامعه

اگر در جامعه مى خواهيد حرف بزنيد:

 

« قُولُواْ لِلنَّاسِ حُسْنًا »[2]

 

زيبا حرف بزنيد.

براى اين كه سخن شما در پدر و مادر اثر مثبت بگذارد، حرف زدن شما طورى باشد كه با حرف شما، حس كنند كه آنان را دوست داريد، كينه اى از آنان به دل نداشته و از آنها بريده نيستيد.

با مردم كه حرف مى زنيد، مردم حس كنند كه شما به شخصيت آنها احترام مى كنيد و نسبت به آنها ادب را رعايت مى كنيد.[3]

خدا در قرآن مجيد مى فرمايد: اگر در دادگاهى قرار گرفتيد، حرف زدن شما « قَوَّ مِينَ بِالْقِسْطِ »[4] باشد، يعنى براى دادگاه حقيقت را بگوييد تا قاضى با اثر 
گرفتن از سخن عادلانه شما، در پرونده قضاوت عادلانه كند.

چون ممكن است شما به نحوى سخن بگوييد كه قاضى با تكيه بر سخن شما، بدون اين كه تقصيرى داشته باشد، حكم ظالمانه صادر كند. تو به من در فقه گفته بودى كه بر اساس شاهد و دليل حكم كن، اين شاهد من بود كه اعتمادم را جلب كرد، ولى شهادت به ناحق داد، من به تصوّر اين كه شهادت او حق است، تحت تأثير قرار گرفتم و آن حكم ظالمانه را دادم، در حالى كه خودم نمى دانستم ظالمانه است، بلكه فكر مى كردم عادلانه است. آن وقت به قاضى مى گويند: شما معذوريد و به شاهد مى گويند: شما به جهنم برو. البته اين ها نمونه اى از اثرگذارى و اثرگيرى بود.

 

عمل و عكس العمل در ديدگاه علمى

طبق آيات قرآن و روايات و كسانى كه كتاب پرقيمت «تاريخ علوم» پير روسو را خوانده باشند، هيچ حركتى از عالم صادر نمى شود، مگر اين كه اثر مى گذارد.[5]

حوزه ميدان اين اثر نيز به تناسب سعه وجودى اثرگذار است.

خورشيد وقتى طلوع مى كند، كل نيم كره را روشن مى كند، آيا امكان قطع اين اثرگذارى از اين موثر هست؟ خير، محال است. يا وقتى كه خورشيد غروب مى كند، تمام نيم كره تاريك مى شود. آيا قطع اين اثر خورشيد، امكان دارد؟ نه، امكان ندارد.

چيزى در اين عالم نيست كه حركتى بكند و اثر ايجاد نكند. جهان مانند 
استخر است كه اگر شما سنگريزه اى را در آب آرام استخر بيندازيد، هزاران دايره ايجاد مى كند.

دانشمندان در همان كتاب «تاريخ علوم» پير روسو ثابت كردند، به تعبير علمى خودشان مى گويند: مكانيسم عالم اين است كه شما اگر در اتاق خود فقط كتاب را از روى ميز برداريد و دوباره همان جا بگذاريد، تمام جهان از اين حركت اثر مى گيرد. يعنى كل عالم از اين كار شما خبردار مى شوند.[6]

در مقابل تمام حركات، پروردگار نيز در عالم زمينه عكس العمل قرار داده است. بناى اين عالم اين گونه است و به عالم نمى شود گفت: اگر حركتى از من صادر شد، مثبت يا منفى، تو به اين حركت من جواب نده.

عجيب تر از حرف دانشمندان، حرف قرآن است كه شما هر حركتى انجام بدهيد، چه در پنهان و چه در آشكار، مانند حركت شما در نظام عالم ثابت مى ماند و روز قيامت شما با دو چشم خود حركت هاى انجام گرفته خود، به علاوه عكس العملش را خواهيد ديد.[7]

با توجه به اين مقدمه كه در آيات قرآن و روايات و سخنان دانشمندان، حتى دانشمندان لاييك آمده است، چون آنها نيز حوزه آفرينش را با تجربه هاى علمى اين گونه ديدند كه هيچ حركتى از انسان صادر نمى شود، مگر اين كه در جهان ثابت مى ماند و جهان نيز نسبت به اين حركات عكس العمل خواهد داشت.

اكنون معجزه امامان شيعه  عليهم السلام در ارتباط با اين برنامه در حوزه گناه را ملاحظه كنيد:

 


 

خسارات ناشى از گناه در زندگى

 

1 ـ ممانعت از روزى

امام باقر  عليه السلام مى فرمايد:

 

« عن ابى جعفر  عليه السلام انّ الرجلَ لَيَذْنِبَ الذَنْبَ فَيُدْرَءُ عنه الرزقُ »[8]

 

انسانى مرتكب گناه مى شود، عكس العمل هستى در مقابل گناهش اين است كه رزق الهى را از او دفع مى كند.

بنا بود پروردگار مهربان عالم اين ماه يك ميليون تومان روزى به او برساند، اما در اين ماه مرتكب گناه مى شود، پروردگار، هستى را اين گونه قرار داده است كه مى گويد: جلوى رفتن اين يك ميليون تومان به زندگى او را بگير. او حركتى كرد، حركتش را جواب بده. در جهان اثر مى گذارد. عكس العمل گناه او منع رزق الهى است. اين خصلت و ضربه گناه است.[9]

 

2 ـ تيرگى و خاموشى نور فطرت

ائمه  عليهم السلام فرمودند: پروردگار وقتى قلب را در رحم مادر خلق مى كند، قلبى صاف و همراه با نورانيت است. اين قلب صاف و نورانى، استعداد دارد كه
ارزش هاى الهى را در خودش جا بدهد.

امام صادق  عليه السلام مى فرمايد:

 

« اذا أذنب الرجل خرج فى قلبه نكتَةٌ سوداء »

 

جالب اين است كه در اين روايات فقط گناه مطرح است و كوچكى و بزرگى آن مطرح نيست، چون گناه اگر چه به اندازه يك ارزن باشد:

 

« وَ مَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ »[10]

 

فرقى نمى كند، اين اثر را خواهد گذاشت و به فرمان خدا اين پاسخ را، عالم هستى به گناه گناهكار خواهد داد.

اين كه پيغمبر  صلى الله عليه و آله اصرار دارند كه در ماه رمضان: «فاجتنبوا فيه كلّ حرام» به خاطر اين است كه ما در اين ماه با ترك گناه از تمام فيوضات خدا بهره مند شويم.

وقتى انسان گناهى را مرتكب مى شود، روى آن صفحه نورانى نقطه سياهى پيدا مى شود، «فان تاب انمحت» توبه آن نقطه را محو مى كند.

 

« و ان زاد زادت حتى تغلب على قلبه فلايفلح بعدها أبداً »[11]

 

اما اگر گناه را ادامه داد، كه گناه حاكم شود، يعنى اگر كل صفحه دل سياه شود، ديگر تمام درهاى نجات بر او بسته مى شود. باز بودن درب منوط به باز بودن قلب به سوى خدا است و باز بودن و گشايش قلب و شرح صدر نيز به اين است كه انسان سراغ گناه نرود.


 

3 ـ تأخير در استجابت دعا

امام باقر  عليه السلام مى فرمايد:

 

« ان العبد لَيَسْأَلُ اللهَ الحاجةَ من حوائج الدنيا فيكون من شأن الله قضاؤُها »

 

بنده در پيشگاه كريم، رحيم و أرحم الراحمين مى رود، مى گويد: خدايا! مريض دارم، او را شفا بده، يا قرض دارم، ادا كن، يا گره به كارم خورده است، آن را باز كن، حق اين است كه دعايش مستجاب شود، چون دارد از كريم گدايى مى كند، اما:

 

« الى اجل قريب أو وقت بطى ء فيذنب العبد عند ذلك ذنباً »

 

امروز و فردا بايد مستجاب شود، در اين زمان نزديكى كه بايد مستجاب بشود، دعا در راه اجابت شدن است، اما دعا كننده مرتكب گناه مى شود. مثلاً ظلمى مى كند، حقّى را پايمال مى كند، آبرويى را مى ريزد، مالى را مى برد،

 

« فيقول الله لِلملك الموكَّل بحاجته لاتنجز له حاجته »

 

به فرشتگانى كه زمينه اجابت دعا را فراهم مى كنند، خطاب مى رسد: كارى براى او انجام ندهيد.

 

« و احرِمْه ايّاها فانّه تعرّض لسخطى و استوجب الحرمان منّى »[12]


دعا را از اجابت كردن ممنوع كنيد، چون او مرا از خودش خشمگين كرد و مستوجب اين شد كه من به دعايش گوش ندهم.

اين نيز اثرگذارى ديگر گناه است.[13]

 

 

 

پی نوشت ها:

 



 

 

[1] ـ اسراء 17 : 23؛ «به آنان سخنى نرم و شايسته [ و بزرگوارانه ] بگو.»

 

[2] ـ بقره 2 : 83؛ «با مردم با خوش زبانى سخن گوييد.»

 

[3] ـ الكافى: 2/165، حديث 10؛ «عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ  عليه السلام قَالَ فِي قَوْلِ اللَّهِ  عز و جل وَ قُولُوا لِلنّاسِ حُسْناً قَالَ قُولُوا لِلنَّاسِ أَحْسَنَ مَا تُحِبُّونَ أَنْ يُقَالَ فِيكُمْ.»

 

[4] ـ نساء 4 : 135؛ «قيام كننده به عدل.»

 

[5] ـ به عنوان مثال نيوتن، دانشمند معروف قاعده اى دارد كه مى گويد: «هر عملى را عكس العملى است، مساوى و معكوس آن».

 

[6] ـ قاعده اى به نام قاعده «كولن» است كه دانشمندى به همين نام ثابت كرده است كه اتم ها و ذرات عالم در يكديگر اثر مى گذارند، لذا هر تغيير فيزيكى و شيميايى در عالم منجر به تأثير در ذرات ديگر شده و در نتيجه در كل عالم اثر مى گذارد.

 

[7] ـ مانند دو آيه آخر سوره زلزال كه به همين معنا اشاره دارد.

 

[8] ـ وسائل الشيعه: 15/301، باب 40، حديث 20575.

 

[9] ـ وسائل الشيعة: 15/303، باب 40 20581؛ «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ  عليه السلام قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ كَانَ أَبِي يَقُولُ إِنَّ اللَّهَ قَضَى قَضَاءً حَتْماً لاَ يُنْعِمُ عَلَى الْعَبْدِ بِنِعْمَةٍ فَيَسْلُبَهَا إِيَّاهُ حَتَّى يُحْدِثَ الْعَبْدُ ذَنْباً يَسْتَحِقُّ بِذَلِكَ النَّقِمَةَ.»

و نيز آمده: الكافى: 2/271، حديث 11؛ وسائل الشيعة: 15/301، باب 40، حديث 20574؛ «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ  عليه السلام قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ إِنَّ الذَّنْبَ يَحْرِمُ الْعَبْدَ الرِّزْقَ.»

 

[10] ـ زلزال 99: 8؛ «و هر كس هم وزن ذره اى بدى كند، آن بدى را ببيند .»

 

[11] ـ الكافى: 2/271، حديث 13؛ «عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ  عليه السلام يَقُولُ إِذَا أَذْنَبَ الرَّجُلُ خَرَجَ فِي قَلْبِهِ نُكْتَةٌ سَوْدَاءُ فَإِنْ تَابَ انْمَحَتْ وَ إِنْ زَادَ زَادَتْ حَتَّى تَغْلِبَ عَلَى قَلْبِهِ فَلاَ يُفْلِحُ بَعْدَهَا أَبَداً.»

 

[12] ـ بحار الأنوار: 70/360، باب 137، حديث 86؛ مستدرك الوسائل: 11/334، باب 40، حديث 13194؛ «قَالَ الْبَاقِرُ  عليه السلام إِنَّ الْعَبْدَ لَيَسْأَلُ الْحَاجَةَ مِنْ حَوَائِجِ الدُّنْيَا فَيَكُونُ مِنْ شَأْنِ اللَّهِ قَضَاؤهَا إِلَى أَجَلٍ قَرِيبٍ أَوْ وَقْتٍ بَطِيءٍ فَيُذْنِبُ الْعَبْدُ عِنْدَ ذَلِكَ ذَنْباً فَيَقُولُ اللَّهُ لِلْمَلَكِ الْمُوَكَّلِ بِحَاجَتِهِ لاَ تُنْجِزْ لَهُ حَاجَتَهُ وَ احْرِمْهُ إِيَّاهَا فَإِنَّهُ تَعَرَّضَ لِسَخَطِي وَ اسْتَوْجَبَ الْحِرْمَانَ مِنِّي.»

 

[13] ـ إرشاد القلوب، ديلمى: 1/46؛ مستدرك الوسائل: 11/333، باب 40، حديث 1390؛ «و قال إذا أذنب العبد كان نقطة سوداء على قلبه فإن هو تاب و أقلع و استغفر صفا قلبه منها و إن هو لم يتب و لم يستغفر كان الذنب على الذنب و السواد على السواد حتى يغمر القلب فيموت بكثرة غطاء الذنوب عليه و ذلك قوله تعالى بَلْ رانَ عَلى قُلُوبِهِمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ يعني الغطاء و العاقل يحسب نفسه قد مات و يسأل الله الرجعة ليتوب و يقلع و يصلح فأجابه الله فيجد و يجتهد و جاء في قوله تعالى « وَ لَنُذِيقَنَّهُمْ مِنَ الْعَذابِ الْأَدْنى دُونَ الْعَذابِ الْأَكْبَرِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ ».»

 

 

ادامه دارد . . . 

 


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

جایگاه حقیقی انسان در آیات و روایات
ارزش شیعه در کلام اهل‌بیت(علیهم‌السلام)
خاطره مردان مخلص خدا
مصاديق منعمين در قرآن
چند روايت عجيب در مورد پدر و مادر
امر و نهی واجب پروردگار بر مردم مؤمن
تاريكى‏اى كه متعلق به مادر بود
حل مشكل مردم، ارزشى بالاتر از ده عمره رجبيه
خلاصة مباحث ماه مبارک
استقامت مؤمن در برابر تحريكات‏

بیشترین بازدید این مجموعه

رفع حجاب‏ها با ايمان و تقواى مستمر
تفاوت «ضرر» و «خسران»
ارزش عمر و راه هزينه آن-جلسه بیست وچهارم (متن ...
سِرِّ نديدن مرده خود در خواب‏
شیطان و اهل تقوا - جلسه پانزدهم – (متن کامل + ...
مرگ و عالم آخرت - جلسه اول (1) - (متن کامل + عناوین)
شب قدر
ماهيت انسان
خاطره مردان مخلص خدا
شکیبایی در برابر مشکلات - جلسه نوزدهم - (متن کامل + ...

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^