« كَيْفَ يَهْدِى اللَّهُ قَوْمًا كَفَرُواْ بَعْدَ إِيَمَـنِهِمْ وَشَهِدُواْ أَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ وَجَآءَهُمُ الْبَيِّنَـتُ وَاللَّهُ لاَ يَهْدِى الْقَوْمَ الظَّــلِمِينَ »
شخص متجاوز از حقوق پيغمبر صلى الله عليه و آله، و آن كسى كه با بودن ايشان به ديگرى اقتدا مى كند، و با بودن اين معلم به سراغ معلمى ديگر مى رود، و چشم از او مى پوشد و چشم به خودش باز مى كند، او آيا لياقت دارد كه من به او عنايت و مرحمت داشته باشم و از لطف من استفاده كند؟
يك معلمى كه در كتابهاى آسمانى و قرآن مجيد خبرش را داده اند و انبيا عليهم السلام از او خبر داده اند، معلمى كه هر كسى دست به دامن او بزند، دنيا و آخرتش را از نظر خوبى تأمين كرده است.
حالا با بودن يك چنين خورشيدى، آدم خودش را پنهان كند كه نور اين خورشيد به او نتابد، كه مبادا قلبش در دست اين معلم قرار بگيرد، و انوار تربيتى حضرت صلى الله عليه و آله او را بگيرد، اين نهايت بيچارگى و بى لياقتى است.
يا نه، يك مدتى كسى دنبال حضرت صلى الله عليه و آله برود، و بعد هم از حضرت جدا بشود:
« كَفَرُواْ بَعْدَ إِيَمَـنِهِمْ »
آنهايى كه از اول دنبال حضرت نمى آيند، مورد محبت خدا نخواهند بود، اما آنهايى كه يك مدتى با حضرت هستند و بعد حضرت را رها مى كنند، آنها لايق محبت خدا نخواهند بود. البته منظور از با حضرت بودن، با فرهنگ و معنويت وجود مقدس او بودن است كه اگر يك سلسله مسائلى از فرهنگ پاك و الهى حضرت صلى الله عليه و آله نقل بشود، هم براى من و هم براى شما سود سنگين تربيتى دارد.
منبع : پایگاه عرفان