حقانيت رسول گرامى اسلام صلى الله عليه و آله
مهديه تهـران دهه دوم صفر 1365
الحمدلله رب العالمين و صلّى الله على جميع الانبياء والمرسلين و صلّ على محمد و آله الطاهرين.
حقانيت رسول گرامى اسلام صلى الله عليه و آله
پروردگار بزرگ عالم مى فرمايد: كسانى كه از راه راست منحرف شدند، برنامه هاى خدا را رها كردند، رو از پروردگار بزرگ عالم برگرداندند:
« وَشَهِدُواْ أَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ »[1]
ايشان شاهد بوده و برايشان عين آفتاب روشن بود كه پيغمبر صلى الله عليه و آله فرستاده و رسول من، در تمام برنامه هايى كه داشت، حق بود.
وجود مقدس ايشان، از هنگام ولادت تا از دنيا رفتن كه شصت و سه سال طول كشيد، سراسر برنامه هايشان تجلى واقعيات الهيه بود.
آن روزى كه از مادر مهربانشان متولد شدند، همان روز روز شروعِ نشان دادن بزرگوارى، كرامت، عظمت و حق بودنشان بود.
حليمه سعديه، دايه پيامبر صلى الله عليه و آله
در كتاب ها نوشته اند: بر اساس رسمى كه در مردم مكه بود، ايشان را مى خواستند به يك دايه بدهند تا به حضرت شير بدهد، گفتند: يك خانمى از دهاتهاى بيرون مكه براى گرفتن يك طفل شيرخوار آمده است، اگر اجازه بدهيد، ايشان بيايد و او را ببينيد، بچه را به او واگذار كنيم. به اجازه پدربزرگ حضرت آمد.
سه تا برنامه در زندگى اين زن بود؛ يكى: خيلى فقير بود، و ديگر اينكه: خودش جديد بچه دار شده بود و بايد به اين دو بچه مى رسيد. سوّم اين كه: سينه طرف راست او بر اثر مريضى اى كه قبلاً پيدا كرده بود، خشك شده بود.
بركات قبول دايگى پيامبر صلى الله عليه و آله
فقر او با گرفتن پيغمبر صلى الله عليه و آله و بردن اين كودك مكى در همان سال برطرف شد. بركات الهى به طرف خانواده او مثل باران بهارى جارى شد.[2]
اين وعده را به تمام انسانها داده است. عمل هم شده كه در اتصال به معنويت و روحانيت و حقيقت پيغمبر صلى الله عليه و آله؛ چنانچه تمام درهاى رحمت الهى به روى خودش باز بوده، به روى متصل به او هم باز مى شود.
منبع كل خيرات و فضائل
وجود مقدس او چنانچه آيات قرآن مجيد دلالت دارند، منبع كل خيرات است، نه منبع بعض خير. اين حقيقت است كه آنچه همه خوبان دارند، او تنها دارد؛
در اين ره انبيا چون ساربانند
دليل و رهنماى كاروانند
از ايشان سيد ما گشته سالار
همو اول همو آخر نمودار
احد در ميم احمد گشت ظاهر
در اين دور اول آمد عين آخر
ز احمد تا احد يك ميم فرق است
جهانى اندر اين يك ميم غرق است[3]
تجلى صفات خدا در انسان
«لا فرق بينك و بينهم الا انهم عبادك»[4]
تنها فرقى كه بين شما و بين خدا هست اين است كه خدا ازلى است و شما نيستيد. شما اول نبوديد و اراده پروردگار بزرگ عالم شما را تجلى داد.
از مسأله مخلوقيت شما و خالقيت وجود مقدس او و مسأله خدايى خدا كه بگذريم، همه خوبى هاى خدا در شما تجلى دارد.
اين كرامت و عظمت پيغمبر صلى الله عليه و آله براى همه كسانى كه در زمان خودش بودند، تمام اين مسائل به صورت دورنمايى ـ نه عمقى ـ روشن بود. چون پرونده اش هم براى مردم معلوم بود؛ مكه يك شهر محدودى بود و همه از همديگر خبر داشتند. از روز ولادت تا روز بعثت ايشان كه چهل سال طول كشيد، تمام مردم از او شناخت داشتند.
راه رسيدن به حقانيت پيامبر صلى الله عليه و آله
ما چگونه مى توانيم « وَشَهِدُواْ أَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ » بشويم؟ ايشان كه الان نيستند. امام رضا عليه السلام يك راهنمايى مى كنند كه با توجه به آن راهنمايى، ما هم عين مردم زمان پيامبر صلى الله عليه و آله مى شويم. گويا با چشم داريم همه چيز را مى بينيم.
ز احمد تا احد يك ميم فرق است
همه عالم در اين يك ميم غرق است
بر او ختم آمده پايان اين ره
در او منزل شده «ادعوا الى الله»
مرحوم كمپانى درباره حضرت مى گويد:
اى خاك ره تو خطه خاك
پاكى ز تو ديده عالم پاك
اى رهبر و رهنماى گمراه
وى هادى وادى خطرناك
اى بر سرت افسر لعمرك
وى زيب برت قباى لولاك
يا اعظم صورةٍ تجلّى!
فيها اللّه ما ادق معناك
دامان جلالت اى شهنشاه
هرگز نفتد به دست ادراك
اين بنده و مدح چون تو شاهى
حاشاك از اين مديحه حاشاك
فرموده به شأنت ايزد پاك
لولاك لما خلقت الافلاك[5]
نزول بركات بر زندگى حليمه
او وقتى اين بچه را گرفت و برد، زندگيش عوض شد. حليمه سعديه خودش مى گويد: بدون اين كه من بدانم نعمت از كجاست مثل ابر بهار بركت براى من از زمين و آسمان باريدن گرفت.
حالا قرآن مجيد را ببينيد چه مى گويد:
« وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى ءَامَنُواْ وَاتَّقَوْاْ لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم بَرَكَـتٍ مِّنَ السَّمَآءِ وَالأَْرْضِ »[6]
اگر مردم يك منطقه يكپارچه مؤمن و اهل تقوا بشوند، من هم تمام درهاى آسمان و زمين را از بركاتى كه دارد به رويشان باز مى كنم.
معناى بركتِ در زندگى
بركت چيست؟ اين طور كه متخصصان ما معنا كرده اند، به معناى مجموع نعمت هاى مادى است كه وقتى خدا به يك جمعيتى عنايت مى كند، اين جمعيت علاوه بر اين كه از مجموع اين نعمت ها در دنيا لذت مى برد، از محصول خرج كردن اين نعمت ها هم در عالم آخرت لذت ابدى مى برد. اين را بركت مى گويند.
در سوره بقره مى فرمايد: اهل بهشت وقتى وارد بهشت مى شوند، با انواع نعمت هاى من روبرو مى شوند.
پی نوشت ها:
[1] ـ آل عمران 3 : 86؛ «و به حقّانيّت رسول اسلام شهادت دادند.»
[2] ـ العدد القوية: 122، نبذة من أحوال الرسول الأعظم صلى الله عليه و آله؛ بحار الأنوار: 15/340، باب 4،
حديث 12؛ «... قَالَتْ حَلِيمَةُ السَّعْدِيَّةُ كَانَتْ فِي بَنِي سَعْدٍ شَجَرَةٌ يَابِسَةٌ مَا حَمَلَتْ قَطُّ فَنَزَلْنَا يَوْماً عِنْدَهَا وَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله فِي حَجْرِي فَمَا قُمْتُ حَتَّى اخْضَرَّتْ وَ أَثْمَرَتْ بِبَرَكَةٍ مِنْهُ وَ مَا أَعْلَمُ أَنِّي جَلَسْتُ مَوْضِعاً قَطُّ إِلاَّ كَانَ لَهُ أَثَرٌ إِمَّا نَبَاتٌ وَ إِمَّا خِصْبٌ وَ لَقَدْ دَخَلْتُ عَلَى امْرَأَةٍ مِنْ بَنِي سَعْدٍ يُقَالُ لَهَا أُمُّ مِسْكِينٍ وَ كَانَتْ سَيِّئَةَ الْحَالِ فَحَمَلَتْهُ فَأَدْخَلَتْهُ مَنْزِلَهَا فَإِذَا هِيَ قَدْ أَخْصَبَتْ وَ حَسُنَ حَالُهَا فَكَانَتْ تَجِيءُ كُلَّ يَوْمٍ فَتُقَبِّلُ رَأْسَه... .»
[3] ـ شيخ محمود شبسترى.
[4] ـ قسمتى از زيارت جامعه كبيره.
[5] ـ شيخ محمدحسين غروى اصفهانى كمپانى.
[6] ـ اعراف 7 : 96؛ «و اگر اهل شهرها و آبادى ها ايمان مى آوردند و پرهيزكارى پيشه مى كردند ، يقيناً [ درهاىِ ] بركاتى از آسمان و زمين را بر آنان مى گشوديم.»
ادامه دارد . . .
منبع : پایگاه عرفان