موارد تجاوز كه داراى حرمت قطعى است در آيات و روايات به طور مفصل بيان شده، در اين سطور به گوشه هاى از آن موارد اشاره ميشود:
به جنگ برخاستن با كسانى كه با اسلام و مسلمانان سر جنگ ندارند اگر چه آلوده به كفر باشند از موارد تجاوز است.
خيانت به دشمن در قراردادها، مُثله كردن كشتههاى آنان، كشتن زنان و كودكان و پيرمردان و پيره زنان كه دستى در جنگ ندارند، سوزاندن اشجار و درختان و باغات آنان، كشتن حيوانات دشمن بدون مصلحت ، برگشتن از نيت جنگ در راه خدا به نيت سطله جوئى، كشورگشائى، جمع كردن ثروت همه و همه از مصادق تجاوز است.
از رسول خدا روايت شده قومى جبار و كينهتوز بر مردمى ضعيف و اهل مسكنت حمله كردند، خداوند به مظلومان نصرت داد تا بر دشمن پيروز شدند، پيروز شدگان به دشمنى با شكستخوردگان برخاستند، و آنان را ظالمانه بكار گرفتند، و سلطه غيرمنطقى بر آنان برقرار كردند، خداوند هم تا قيامت آنان را به خاطر تجاوزشان بر دشمنى مورد غضب قرار داد.
براساس اين بخش از آيه شريفه:
وَ لَا تَعْتَدُوا، قطعاً رعايت حقوق دشمنان چه در گرماگرم جنگ و چه پس از شكست ضرورى و واجب است.
رزمندگان اسلام، اگر در جنگ از حدود الهى تجاوز نمايند و يا حقوق مسلم دشمنان را رعايت نكنند از محبت خداوند بيبهره خواهند شد، بر اين پايه رعايت عدالت حتى هنگام گرفتن انتقام از دشمنان ضرورى است.
راستى چه مسئله عجيب و مهم و چه قانون با ارزشى است: رعايت عدالت حتى در هنگام انتقام، رعايت حقوق دشمنان چه در هنگامه جنگ، چه پس از شكست، و به رعايت عدالت نسبت به دشمن و رعايت حقوقش چه اندازه ارزش داده شده، كه اگر مؤمنان و مسلمانان به اين واقعيات توجه نكنند، از دايره محبت خدا خارج ميشوند.
مجاهد فى سبيل الله نبايد از هدف خدائى منحرف شود، و خشم و خون و انگيزههاى نفسانى، او را از سبيل الله بيرون ببرد، و به مردمى كه جزء دشمناند ولى در حال جنگ نيستند و يا شكست خورده اند، دشمنى و تجاوز نمايند.
مجاهد فى سبيل الله با همان دشمنان جنگ افروز نيز نبايد دشمنى و كينه ورزى داشته باشد.
مجاهد و رزمنده مسلمان اگر از آغاز با انگيزه دشمنى يا خودنمائى يا كشور گشائى جنگيد، يا سپس تغيير قصد داد، نه جنگش جهاد است و نه فى سبيل الله و نه تقرب به خدا، إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ مبين حكمت نهى لا تَعْتَدُوا است.
دوست داشتن و نداشتن خدا از جهت آثار آن است: دوستى خدا موجب تأييدات معنوى و جذب دوستى خلق خدا ميشود، تجاوز و كينه ورزى به خلق خدا اين تأييدات و جاذبه را قطع مينمايد، و مردمى كه اين جاذبه را ندارند، تنها و ناتواناند گرچه به ظاهر قدرتمند و داراى جاذبه كاذب باشند.
دگرگونى قصد و روش مسلمانان شاهد صادق اين حقيقت است: تا زمانى كه قصدشان جهاد فى سبيل الله و آزادى طبقات مظلوم و محروم بود قلوب خلق به سويشان جذب ميشد، و ملت هائى كه مرزهايشان باز ميشد به آنان روى ميآوردند و از آنان پشتيبانى داشتند، و همين كه غرور به دماغشان راه يافت و هدفهاى جهاد را از يادشان محور كرد، و دست به تجاوز باز كردند و خود را برتر گرفتند و از سبيل الله رويشان برگشت، دلهاى خلق از آنان برگشت و كينهها برانگيخته شد و گرفتار جنگهاى داخلى و فرسودگى و زبونى گشتند.
آرى إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ .
منبع : پایگاه عرفان