فارسی
پنجشنبه 09 فروردين 1403 - الخميس 17 رمضان 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

هدايت تكوينى و تشريعى - جلسه پانزدهم (1) – (متن کامل + عناوین)

 

 

 اهل بيت  عليهم السلام پاك ترين خلقت و راه هدايت

 بررسى طهارت در قرآن

 

يزد، مسجد حضيره محرم 1380


الحمدلله رب العالمين و صلّى الله على جميع الانبياء والمرسلين و صلّ على محمد و آله الطاهرين.

 

از مسائل بسيار مهمى كه قرآن مجيد به همه مردان و زنان سفارش و اصرار دارد، مسأله با عظمت طهارت و پاكى است. شما به هنگام قرائت قرآن كريم، اغلب كلمه طهارت و مشتقات آن را با تشديد، يا به صورت مصدر فعل ملاحظه فرموده ايد؛ «طهّر، تطهيرا، متطهّرين، مطّهّرين» اين تشديد براى چيست؟ براى اين است كه پروردگار عالم خواسته بفرمايد: اين طهارتى كه من از شما مى خواهم، طهارت جامع و كامل است. البته دقت شود در اينجا منظور فقط طهارت بدن نيست. طهارت بدن را مسيحى ها و يهودى ها و كمونيست ها هم دارند. همه حيوانات هم دارند. خود طبيعت هر وقت آلوده مى شود، باران شديد مى دهد و طبيعت را تميز مى كند. اين طهارت، جزئى از طهارت كامل است. اين كه كلمه طهارت و مشتقات آن را با تشديد ذكر كرده است، مى خواهد بگويد: من از شما بندگان طهارت باطن مى خواهم، طهارت فكر مى خواهم كه هر وقت مى خواهيد درباره هر چيز فكر كنيد، پاك فكر كنيد. در رابطه با خدا فكر شما پاك باشد، چون اگر آلوده فكر كنيد، همه دچار نااميدى، شرك، انديشه نَجَس  مى شويد. در قرآن مجيد كلمه نجس را ـ با فتح جيم ـ در سوره توبه آورده است:

 

« إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ »[1]

 

يعنى آلودگى باطنى.

 

انديشه در قرآن و خلقت

شما اگر غلط و اشتباه درباره خدا بيانديشيد، فكرتان آلوده مى شود. اگر مى خواهيد درباره جهان بيانديشيد، پاك بيانديشيد، يعنى ابتدا پاك شويد تا درباره قرآن پاك بيانديشيد. خود قرآن مجيد وقتى مى خواهد دنيا را تعريف كند، ببينيد چگونه تعريف مى كند؟ در بعضى از آيات مى گويد: اينجا زمين زراعت و كشاورزى براى آخرت است. در بعضى از آيات مى فرمايد: اينجا خانه فعاليت مستمر و مثبت است. جهان پاك است، شما هم درباره جهان، پاك فكر كنيد. جاى مصرف همه نعمت ها هم بايد پاك باشد. اگر مى خواهيد درباره مردم فكر كنيد، انديشه شما نسبت به همه خير باشد. نيت شر، بدى، ستم، ظلم به احدى نداشته باشد؛ حتى اميرالمؤمنين  عليه السلام فرمود: به حيوانات هم نداشته باشيد،

 

«فانكم مسئولون حتى عن البقاع و البهائم»[2]

 

شما روز قيامت بازخواست مى شويد، حتى تا جايى كه از سرزمين ها و قطعه ها و حيواناتى كه در اختيارتان بوده است، بازخواست مى شويد. نيّت شما نسبت به همه حيوانات هم بايد پاك باشد. مى گويند: يك وقت پروردگار به حضرت موسى  عليه السلام گفت: بدترين موجود را بياور و به من ارائه بده. آن كه من آفريده ام و از همه بدتر است. گفت: در آفرينش تو بد نمى باشد.[3]

 


جهان چون زلف و خط و خال و ابروست

 كه هر چيزى به جاى خويش نيكوست[4]



 

هر حيوانى سر جاى خودش پاك، و در كارگاه خلقتِ پاك هم قرار دارد. مى گويد: من از شما انديشه پاك مى خواهم، درست، صحيح و مثبت فكر كنيد. به خدا و به مردم با ديد بد نگاه نكنيد. طرح زشتى در فكرتان نسبت به كسى نداشته باشيد.

 

طهارت دل و باطن

طهارت دوم، طهارت و پاكى دل است. نگذاريد قلب شما به چيزى كه موجب آلودگى قلب است مبتلا شود؟ يكى از عوامل آلودگى دل، ريا است. تمام ساختمان عمل را به هم مى ريزد. من آمده ام و در مسجد دارم نماز مى خوانم، نماز معمولى خودم را مى خوانم، يك دفعه مى بينم شما تشريف آورديد، من هم در

 

« اهْدِنَا الصِّرَ طَ الْمُسْتَقِيمَ »[5]

 

هستم، يك مقدار با غمزه مى گويم، پروردگار مى فرمايد: كل نماز را نجس كردى، باطل است. به كار تو ديگر نمى خورد، اين نماز را يك بار ديگر واجب است كه بخوانى.[6]

بخل، كينه، طمع، حرص، غرور، اين ها آلودگى قلب است. پروردگار عالم دل را پاك مى خواهد؛ دل پاك خيلى قيمت دارد. امّا چه دلى دل پاك است؟ دلى كه به حضرت حق، به قيامت، به اوليا و انبيا و پاكان، به قرآن، به كار خير دل داده است.

 

محبت على  عليه السلام پاك كننده دل

اميرالمؤمنين  عليه السلام مى فرمايد: دست من در دست پيامبر  عليهاالسلام بود، انگشت دست چپ من در بين انگشتهاى دست راست پيامبر  صلى الله عليه و آله بود، با هم مى رفتيم، يك جنازه روى دوش چهار نفر بود، داشتند مى بردند. پيامبر  صلى الله عليه و آله فرمودند: مى رويم جلو، يك طرف تابوت را تو روى دوش بگذار، يك طرف را من، كمى رفتيم،
بعد فرمودند: برويم عقب جنازه را بگيريم. به بقيع آمديم، پيامبر به اين چهار نفر
فرمود: كنار برويد، على آب مى ريزد و من غسل مى دهم. بعد هم فرمودند: كفن نمى خواهد، من با پيراهن خودم كفنش مى كنم.

وقتى ميت را در قبر نهادند، صورت ميت را بوسيد و بيرون آمد، فرمود: در قبر را ببنديد. رو به من كرد و فرمود: على جان! دلت نمى خواهد بپرسى من چرا اين معامله را با اين مرده داشتم؟ گفتم: بله، يا رسول اللّه! فرمودند: جنازه اش كه در تابوت بود، نگاه كردم، ديدم غرق محبت تو است و آلودگى ندارد،[7] به اين خاطر اين مرده ارزش داشت.

 

اختلاف، نشانه آلودگى دل

براى چه من به شما حسادت كنم؟ چرا كينه بورزم؟ چرا ما عاشق همديگر نباشيم؟ چرا محبت نداشته باشيم؟ چرا همديگر را دوست نداشته باشيم؟ چرا من و تو با همديگر اختلاف داشته باشيم؟ اين ها از آلودگى دل است.

همه مى گويند ما مسلمان هستيم، اميرالمؤمنين  عليه السلام مى فرمايد: پس چرا با هم دعوا داريد؟ چرا همديگر را دفع و نفى مى كنيد؟ چرا به هم فحش مى دهيد؟

 


«انتم اخوان على دين اللّه ما فرق بينكم خبث السرائر و سوء الضمائر»[8]

بدبينى شما بر اثر دو چيز به وجود آمده؛ يكى اين كه باطن شما نجس است، و ديگر اين كه نيت شما آلوده است، و الا باطن و نيت پاك با كسى دعوا ندارد. باطن و نيت پاك براى خدا، براى خوبى ها مشترى درست مى كند. دست روى كسى بلند نمى كند. مى گويد: برادر! دارى در جهنم مى افتى؟ دستت را به من بده تا تو را كنار بكشم. بيا تا به تو بگويم كه متوجه نيستى دارى كجا مى روى؟ دست بلند نمى كند كه بزند، دست دراز مى كند كه نجات بدهد.

 

طهارت در مرتبه عمل

قسمت ديگر طهارت ظاهرى، طهارت عمل است؛ تمام كردارها را پاك قرار دادن است. يكى ديگر رفته و عرق ريخته، دو تا فرش، يخچال، تلويزيون خريده، حالا با زن و بچه خواب است، نصف شب از ديوار بالا مى روى، اين ها را جمع مى كنى و مى برى، براى چه؟ چرا عملت نجس است. يا در اداره براى راه اندازى كار مردم رشوه مى گيرى، اين عملت نجس ست.

خانم! با شوهرت چگونه رفتار مى كنى؟ او بر اساس عمل تو، جرأت دارد پدر و مادر و برادرش را دو سالى يك بار، ناهار دعوت كند؟ نه، پدر و مادر و برادر و خواهر زاده و برادرزاده خودت هفته اى يك بار مى آيند و مى خورند، خوب است؟ پس چرا عملت ناپاك است؟ چرا نرم نيستى؟ چرا مدارا ندارى؟ چرا محبت ندارى؟ چرا دل شوهرت را مى سوزانى؟

شما همسر بزرگوار! با همسرت چگونه رفتار مى كنى؟ دوستت دارد، از تو خوشش مى آيد، وقتى به خانه مى روى امنيت دارد؟ يا وقتى شش صبح از خانه خارج مى شوى، مى گويد: خدا را شكر كه رفت؟ اگر عملت تلخ است، دارى جهنم مى روى. به اين دو ركعت نماز و روزه نگاه نكن. تلخى هاى عملى، در روز قيامت نماز و روزه ها را از بين مى برد.

 

 

 

 پی نوشت ها:

 

 



[1] ـ توبه 9 : 28؛ «جز اين نيست كه مشركان پليدند.»

 

[2] ـ نهج البلاغه: خطبه 166؛ «... اتَّقُوا اللَّهَ فِي عِبَادِهِ وَ بِلاَدِهِ فَإِنَّكُمْ مَسْئُولُونَ حَتَّى عَنِ الْبِقَاعِ وَ الْبَهَائِمِ أَطِيعُوا اللَّهَ وَ لاَ تَعْصُوهُ وَ إِذَا رَأَيْتُمُ الْخَيْرَ فَخُذُوا بِهِ وَ إِذَا رَأَيْتُمُ الشَّرَّ فَأَعْرِضُوا عَنْهُ.»

 

[3] ـ عدة الداعي و نجاح الساعي: 218، القسم الأول الرياء؛ «مَا حَدَّثَنِي بِهِ بَعْضُ أَصْحَابِنَا أَنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ أَوْحَى إِلَى مُوسَى  عليه السلام إِذَا جِئْتَ لِلْمُنَاجَاةِ فَاصْحَبْ مَعَكَ مَنْ تَكُونُ خَيْراً مِنْهُ فَجَعَلَ مُوسَى لاَ يَعْتَرِضُ [ يَعْرِضُ ] أَحَداً إِلاَّ وَ هُوَ لاَ يَجْسُرُ [ يَجْتَرِئُ ] أَنْ يَقُولَ إِنِّي خَيْرٌ مِنْهُ فَنَزَلَ عَنِ النَّاسِ وَ شَرَعَ فِي أَصْنَافِ الْحَيَوَانَاتِ حَتَّى مَرَّ بِكَلْبٍ أَجْرَبَ فَقَالَ أَصْحَبُ هَذَا فَجَعَلَ فِي عُنُقِهِ حَبْلاً ثُمَّ مَرَّ [ جَرَّ ] بِهِ فَلَمَّا كَانَ فِي بَعْضِ الطَّرِيقِ شَمَّرَ الْكَلْبَ مِنَ الْحَبْلِ وَ أَرْسَلَهُ فَلَمَّا جَاءَ إِلَى مُنَاجَاةِ الرَّبِّ سُبْحَانَهُ قَالَ يَا مُوسَى أَيْنَ مَا أَمَرْتُكَ بِهِ قَالَ يَا رَبِّ لَمْ أَجِدْهُ فَقَالَ اللَّهُ تَعَالَى وَ عِزَّتِي وَ جَلاَلِي لَوْ أَتَيْتَنِي بِأَحَدٍ لَمَحَوْتُكَ مِنْ دِيوَانِ النُّبُوَّة.»

 

[4] ـ شيخ محمود شبسترى.

[5] ـ فاتحه 1 : 6؛ «ما را به راهِ راست راهنمايى كن .»

 

[6] ـ الكافى: 2/296، باب الرياء، حديث 16؛ «عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ  عليه السلام أَنَّهُ قَالَ الاْءِبْقَاءُ عَلَى الْعَمَلِ أَشَدُّ مِنَ الْعَمَلِ قَالَ وَ مَا الاْءِبْقَاءُ عَلَى الْعَمَلِ قَالَ يَصِلُ الرَّجُلُ بِصِلَةٍ وَ يُنْفِقُ نَفَقَةً لِلَّهِ وَحْدَهُ لاَ شَرِيكَ لَهُ فَكُتِبَ لَهُ سِرّاً ثُمَّ يَذْكُرُهَا وَ تُمْحَى فَتُكْتَبُ لَهُ عَلاَنِيَةً ثُمَّ يَذْكُرُهَا فَتُمْحَى وَ تُكْتَبُ لَهُ رِيَاءً.»

 

[7] ـ بحار الأنوار: 39/254، باب 87، حديث 27؛ المحاسن: 1/150، باب 20، حديث 70؛ «عَنْ رِيَاحِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ  عليه السلام يَقُولُ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ  صلى الله عليه و آلهكَانَ جَالِساً فِي مَلَأٍ مِنْ أَصْحَابِهِ إِذْ قَامَ فَزِعاً فَاسْتَقْبَلَ جَنَازَةً عَلَى أَرْبَعَةِ رِجَالٍ مِنَ الْحَبَشِ فَقَالَ ضَعُوهُ ثُمَّ كَشَفَ عَنْ وَجْهِهِ فَقَالَ أَيُّكُمْ يَعْرِفُ هَذَا فَقَالَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ  عليه السلام أَنَا يَا رَسُولَ اللَّهِ هَذَا عَبْدُ بَنِي رِيَاحٍ مَا اسْتَقْبَلَنِي قَطُّ إِلاَّ قَالَ وَ اللَّهِ أَنَا أُحِبُّكَ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ  صلى الله عليه و آله فَاشْهَدْ مَا يُحِبُّكَ إِلاَّ مُؤمِنٌ وَ لاَ يُبْغِضُكَ إِلاَّ كَافِرٌ وَ إِنَّهُ قَدْ شَيَّعَهُ سَبْعُونَ أَلْفَ قَبِيْلٍ مِنَ الْمَلاَئِكَةِ كُلُّ قَبِيلٍ عَلَى سَبْعِينَ أَلْفَ قَبِيلٍ قَالَ ثُمَّ أَطْلَقَهُ مِنْ جَرِيدِهِ وَ غَسَّلَهُ وَ كَفَّنَهُ وَ صَلَّى عَلَيْهِ وَ قَالَ إِنَّ الْمَلاَئِكَةَ تُضَايِقُ بِهِ الطَّرِيقَ وَ إِنَّمَا فُعِلَ بِهِ هَذَا لِحُبِّهِ إِيَّاكَ يَا عَلِيُّ.»

 

[8] ـ نهج البلاغه: خطبه 112، و من خطبة له  عليه السلام في ذم الدنيا؛ «وَ إِنَّمَا أَنْتُمْ إِخْوَانٌ عَلَى دِينِ اللَّهِ مَا فَرَّقَ بَيْنَكُمْ إِلاَّ خُبْثُ السَّرَائِرِ وَ سُوءُ الضَّمَائِرِ فَلاَ تَوَازَرُونَ وَ لاَ تَنَاصَحُونَ وَ لاَ تَبَاذَلُونَ وَ لاَ تَوَادُّونَ مَا بَالُكُمْ تَفْرَحُونَ بِالْيَسِيرِ مِنَ الدُّنْيَا تُدْرِكُونَهُ وَ لاَ يَحْزُنُكُمُ الْكَثِيرُ مِنَ الآْخِرَةِ تُحْرَمُونَهُ.»

 

[9] ـ البرهان في تفسير القرآن: 2/948 [سوره توبه 9 : 107 ـ 108] حديث 4746؛ «عن أبي عبد الله  عليه السلام قال: سألته عن قول الله: فِيهِ رِجالٌ يُحِبُّونَ أَنْ يَتَطَهَّرُوا، قال: الذين يحبون أن يتطهروا نظف الوضوء، و هو الاستنجاء بالماء- و قال:- نزلت هذه الآية في أهل قبا.»

البرهان في تفسير القرآن: 2/948 [سور توبه (9) : 107 ـ 108] حديث 4747؛ «و في رواية ابن سنان: عنه  عليه السلام قال: قلت له: ما ذلك الطهر؟ قال: نظف الوضوء إذا خرج أحدهم من الغائط، فمدحهم الله بتطهرهم.»

 

 

ادامه دارد . . .

 


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

ارزشها و لغزشهای نفس - جلسه پانزدهم
کلام ارزشمند حضرت زهرا(س) در بیان دین
دهه دوم محرم 94 خوی آرامگاه شیخ نوایی سخنرانی هفتم
خودشناسی - جلسه اول
ارزش عمر و راه هزينه آن-جلسه بیست وچهارم (متن ...
شیطان و اهل تقوا - جلسه پانزدهم – (متن کامل + ...
رفع حجاب‏ها با ايمان و تقواى مستمر
صله با قاطع رحم
اهميت واجبات از ديدگاه اسلام
ردّ ادعاى كهنگى دين اسلام‏

بیشترین بازدید این مجموعه

خودشناسی - جلسه اول
نفس - جلسه دوازدهم
ارزشها و لغزشهای نفس - جلسه پانزدهم
سِرِّ نديدن مرده خود در خواب‏
جفاى برخى از زنان ايرانى به پيامبر اكرم صلّى الله ...
شیطان و اهل تقوا - جلسه پانزدهم – (متن کامل + ...
تخلیه، تحلیه و تجلیه
شهر ری مصلی آستان مقدس حضرت عبد العظیم دهه سوم ...
دهه دوم محرم 94 خوی آرامگاه شیخ نوایی سخنرانی هفتم
کلام ارزشمند حضرت زهرا(س) در بیان دین

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^