فارسی
شنبه 01 ارديبهشت 1403 - السبت 10 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 1
100% این مطلب را پسندیده اند

دنيا از ديدگاه قرآن‏ و روایات

 

منابع مقاله:

کتاب  : عرفان اسلامى جلد هشتم

نوشته: حضرت آیت الله حسین انصاریان

 

دنيا از ديدگاه قرآن

به نظر مى رسد در اين زمينه نياز به بحث مفصلى نباشد، حداقل براى عزيزان مسلمان و مؤمن روشن است كه دنياى حق چيست؟ و دنياى باطل كدام است؟

ولى از باب توجه و تذكر لازم است به قسمتى از آيات قرآن به خصوص آياتى كه مردم را از دنياى باطل و نامشروع، بر حذر مى دارد، اشاره شود.

قرآن مجيد در زمينه غرق شدن در دنيا، به تحريك شهوات و اميال و آرزوها و غرائز شيطانى مى فرمايد:

[أُولئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الْحَياةَ الدُّنْيا بِالْآخِرَةِ فَلا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَ لا هُمْ يُنْصَرُونَ ] «1».

اينان كسانى اند كه زندگى [زودگذر] دنيا را به جاى آخرت خريدند؛ پس نه عذاب از آنان سبك شود و نه يارى شوند.

[وَ لكِنْ مَنْ شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْراً فَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ مِنَ اللَّهِ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ* ذلِكَ بِأَنَّهُمُ اسْتَحَبُّوا الْحَياةَ الدُّنْيا عَلَى الْآخِرَةِ وَ أَنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرِينَ* أُولئِكَ الَّذِينَ طَبَعَ اللَّهُ عَلى قُلُوبِهِمْ وَ سَمْعِهِمْ وَ أَبْصارِهِمْ وَ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ ] «2».

هر كس پس از ايمان آوردنش به خدا كافر شود [به عذاب خدا گرفتار آيد]؛ مگر كسى كه به كفر مجبور شده [امّا] دلش مطمئن به ايمان است، ولى آنان كه سينه براى پذيرفتن كفر گشاده اند، خشمى سخت از سوى خدا بر آنان است و آنان را عذابى بزرگ خواهد بود.* اين [خشم و عذاب بزرگ ] به سبب آن است كه زندگى دنيا [ىِ زودگذر] را بر آخرت ترجيح دادند، و مسلماً خدا مردم كفر پيشه را هدايت نمى كند.* اينان كسانى هستند كه خدا بر دل و گوش و چشمشان مُهر [شقاوت ] زده، و اينان بى خبران واقعى اند.

قرآن در زمينه وضع مردمى كه دنيا را مقدمه آخرت قرار داده اند مى فرمايد:

[الَّذِينَ آمَنُوا وَ كانُوا يَتَّقُونَ* لَهُمُ الْبُشْرى فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ فِي الْآخِرَةِ لا تَبْدِيلَ لِكَلِماتِ اللَّهِ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ] «3».

آنان كه ايمان آورده اند و همواره پرهيزكارى دارند.* آنان را در زندگى دنيا وآخرت مژده و بشارت است [در دنيا به وسيله وحى و در آخرت به خطاب خدا و گفتار فرشتگان ] در كلمات خدا [كه وعده ها و بشارت هاى اوست ] هيچ دگرگونى نيست؛ اين است كاميابى بزرگ.

[إِنَّمَا الْحَياةُ الدُّنْيا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ إِنْ تُؤْمِنُوا وَ تَتَّقُوا يُؤْتِكُمْ أُجُورَكُمْ وَ لا يَسْئَلْكُمْ أَمْوالَكُمْ ] «4».

زندگى دنيا فقط بازى و سرگرمى است، اگر ايمان بياوريد و پرهيزكارى كنيد، خدا پاداش هايتان را مى دهد و از شما نمى خواهد [كه ] اموالتان را [در راه خدا انفاق كنيد].

[اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَياةُ الدُّنْيا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زِينَةٌ وَ تَفاخُرٌ بَيْنَكُمْ وَ تَكاثُرٌ فِي الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ كَمَثَلِ غَيْثٍ أَعْجَبَ الْكُفَّارَ نَباتُهُ ثُمَّ يَهِيجُ فَتَراهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ يَكُونُ حُطاماً وَ فِي الْآخِرَةِ عَذابٌ شَدِيدٌ وَ مَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوانٌ وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلَّا مَتاعُ الْغُرُورِ] «5».

بدانيد كه زندگى دنيا [يى كه دارنده اش از ايمان و عمل تهى است،] فقط بازى و سرگرمى و آرايش و فخرفروشيتان به يكديگر، و افزون خواهى در اموال و اولاد است، [چنين دنيايى ] مانند بارانى است كه محصول [سبز و خوش منظره اش ] كشاورزان را به شگفتى آورد، سپس پژمرده شود و آن را زرد بينى، سپس ريز ريز و خاشاك شود!! [كه براى دنياپرستان بى ايمان ] در آخرت عذاب سختى است و [براى مؤمنان كه دنياى خود را در راه اطاعت حق و خدمت به خلق به كار گرفتند] از سوى خدا آمرزش و خشنودى است، و زندگى دنيا جز كالاى فريبنده نيست.

 

دنيا از ديدگاه روايات

لحن روايات نسبت به دنيا، همانند قرآن دو لحن است، گاهى از دنيا تعريف مى كند و منظور دنياى پاكان و صالحان و بيداران و عاشقان است و گاهى دنياى دنياپرستان و مسرفان و مبذران و بى خبران و جاهلان و گمراهان، در اين زمينه لازم است به هر دو لحن اشاره شود.

 

دنيا از كلام امام على عليه السلام

حضرت على عليه السلام در ضمن محكوم كردن كسى كه دنيا را مذمّت مى كرد، فرمود:

إنَّ الدُّنْيا دارُ صِدْقٍ لِمَنْ صَدَقَها، وَدارُ عافِيَةٍ لِمَنْ فَهِمَ عَنْها، وَدارُ غِنىً لِمَنْ تَزَوَّدَ مِنْها، وَدارُ مَوْعِظَةٍ لِمَنْ اتَّعَظَ بِها، مَسْجِدُ أحِبّاءِ اللّهِ، وَمُصَلّى مَلائِكَةِ اللّهِ، وَمَهْبِطُ وَحْيِ اللّهِ، وَمَتْجَرُ أوْلياءِ اللّهِ اكْتَسَبُوا فيها الرَّحْمَةَ وَرَبِحُوا فيهَا الجَنَّةَ «6».

دنيا سراى راستى و درستى است براى كسى كه آن را تصديق به اين حقيقت كند و سراى ايمنى از هر عذابى است براى كسى كه آن را بفهمد و سراى توانگرى است براى كسى كه بيدار توشه برداشتن باشد و سراى پند و عبرت و موعظه است براى آن كه پندگير باشد، مركز عبادت عبّاد خدا و نماز ملائكه الهى است، جايگاه نزول وحى و تجارت عاشقان خداست، اينان در دنيا به كسب رحمت حق موفق شدند و سود تجارتشان، بهشت الهى بود.

آرى، معامله با دنيا به اين كيفيت كه حضرت على عليه السلام بيان مى دارد: معامله اى است كه سودش ابدى و اين چنين دنيا، دنيايى است كه هر لحظه آن داراى ارزشى ما فوق تمام ارزش هاست و اين گونه دنيا، همانست كه رسول گرامى اسلام صلى الله عليه و آله درباره آن فرموده:

الدُّنْيا مَزْرَعَةُ الْآخِرَةِ «7».

دنيا، كشتزار آخرت است.

امام على عليه السلام درباره دنيا فرموده:

الدُّنْيا تَغُرُّ وَتَضُرُّ وَتَمُرُّ، إنَّ اللّهَ تَعالى لَمْ يَرْضَها ثَواباً لأوْلِيائِهِ وَلا عِقاباً لِأعْدائِهِ وَإنَّ أهْلَ الدُّنْيا كَرَكْبٍ بَيْنا هُمْ حَلّوا إذْ صاحَ بِهمْ سائِقُهُمْ فارْتَحَلُوا «8».

با زينت و آرايش خود فريب مى دهد «كسانى را كه از معرفت و ايمان برخوردار نيستند» و سپس زيان مى رساند، آن گاه با شتاب و سرعت مى گذرد.

خداوند سبحان راضى نشد كه دنيا را پاداش دوستان و كيفر دشمنانش قرار دهد.

اهل دنيا، مانند كاروانى هستند كه در بين فرود آمدن، ناگاه جلودارشان بانگ مى زند كه، پس كوچ مى كنند.

إنَّ الدُّنْيا وَالْاخِرَةَ عَدُوّانِ مُتَفاوِتانِ وَسَبيلانِ مُخْتَلِفانِ فَمَنْ أحَبَّ الدُّنْيا وَتَوَلّاها أبْغَضَ الْآخِرَةَ وَعاداها وَهُما بِمَنْزِلَةِ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَماشٍ بَيْنَهُما كُلَّما قَرُبَ مِنْ واحِدٍ بَعُدَ مِنَ الْآخَرِ وَهُما بَعْدُ ضَرَّتانِ «9».

دنيا و آخرت دو دشمن ناجور و دو راه جداى از همند، راه بهشت و راه دوزخ، پس كسى كه دنيا را دوست داشت و به آن دل بست، آخرت را دشمن داشته و از دست مى دهد، اين دنيا و آخرت همانند مشرق و مغرب هستند كه رونده بين آن دو به هر كدام نزديك شود از ديگرى دور مى گردد.

با اين اختلافى كه بين اين گونه دنيا و آخرت هست، مانند دو زن مى مانند كه داراى يك شوهر باشند، هيچ وقت با هم سر سازگارى ندارند.

كسى كه به حلال دنيا ازحرامش قناعت كند و از شب و روزش در جهت عبادت و خدمت به خلق بهره گيرد، دنيايى پر ارزش نصيبش شده و عاقبت اين گونه دنيادارى، آخرتى خوش و سعادتى ابدى و جاودانى است.

 

دنيا در كلام رسول خدا صلى الله عليه و آله

رسول گرامى اسلام صلى الله عليه و آله به گوسفند مرده اى گذشت، فرمود: مى بينيد كه اين گوسفند چگونه از نظر صاحبش افتاده و از شدت سبكى قيمتى برايش نيست.

عرضه داشتند: آرى، به همين خاطر هم هست كه صاحبش از آن دست برداشته.

فرمود: به خدايى كه جانم در اختيار اوست، اين دنيا در پيشگاه حضرت حق از اين گوسفند مرده، نزد صاحبش بى ارزش تر است، اگر اين چنين دنيا به اندازه بال مگسى ارزش داشت، به اندازه شربت آبى به كافر داده نمى شد، از اين كه قسمتى از اين دنيا با تمام زرق و برقش در اختيار دشمنان اوست، معلوم است در نزد حضرتش ارزشى ندارد، براى آن دنيايى است كه به دستور خود او به دست آمده باشد و در راه او به خرج گذاشته شود به همين خاطر فرمود:

الدُّنْيا مَلْعُونَةٌ مَلْعُونٌ ما فيها إلّاما كانَ لِلّهِ مِنْها «10».

دنيا از نظر خدا مطرود است و آنچه در اوست نيز مطرود است، مگر آنچه براى خداست.

و نيز فرمود:

الدُّنْيا سِجْنُ الْمُؤمِنِ وَجَنَّةُ الْكافِرِ «11».

دنيا زندان مؤمن و بهشت كافر است.

قالَ رَسُولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله:

مَنْ أحَبَّ دُنْياهُ أضَرَّ بِآخِرَتِهِ وَمَنْ أحَبَّ آخِرَتَهُ أضَرَّ بِدُنْياهُ فَآثِرُوا ما يَبْقى عَلى ما يَفْنى «12».

پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: هر كس عاشق دنيايش باشد، به آخرتش ضرر مى زند و هر كس عاشق آخرت باشد بسيارى از مظاهر فريباى دنيا را از دست مى دهد، بياييد آنچه را باقى است بر آنچه فانى است انتخاب كنيد.

وَقالَ صلى الله عليه و آله: حُبُّ الدُّنْيا رَأْسُ كُلِّ خَطيئَةٍ «13».

و نيز آن حضرت فرمود: دلبستگى شديد به دنيا ريشه همه لغزش هاست.

وَقالَ صلى الله عليه و آله: يا عَجَباً كُلَّ الْعَجَبِ لِلْمُصَدِّقِ بِدارِ الْخُلُودِ وَهُوَ يَسْعى لِدارِ الْغُرُورِ «14».

و نيز آن حضرت فرمود: اى عجب همه عجب از كسى كه تصديق كننده آخرت ابدى است، با اين حال تمام كوشش خود را صرف خانه غرور مى كند.

پيامبر صلى الله عليه و آله در كنار مزبله اى ايستاد، سپس فرمود:

بياييد دنياست، آن گاه لباس و استخوانى كه كهنه شده بود از آن مزبله برداشت و فرمود: اين است دنيا «15».

پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود:

دنيا شيرين و سرسبز است، خدا شما را در آن قرار داده، پس متوجه شماست كه چگونه عمل مى كنيد، بنى اسرائيل زمانى كه بساط دنيا برايشان پهن شد و همه چيز آماده گشت، سرگشته و گم گشته زيور و زن و خوشمزگى ها و لباس آن شدند و از اين راه خود را به بدبختى دچار كردند «16».

 

دنيا در كلام عيسى عليه السلام

حضرت عيسى عليه السلام فرمود:

دنيا را مالك و همه كاره خود نگيريد كه شما را به بندگى خويش مى كشد، گنج خود را نزد كسى بگذاريد كه ضايعش نمى كند، دنيادار بر آفت مى ترسد و آن كه گنجش نزد خداست از آفت وحشت ندارد «17».

و نيز فرمود:

اى جمعيت من! آگاه باشيد كه دنيا را براى شما به رو در انداختم، تا شما را نفريبد، پس از من آن را از جا برنداريد، از خباثت دنيا اين است كه خانه معصيت است، آخرت جز با ترك آن به دست نمى آيد، از دنيا عبرت بگيريد، خيلى پى آبادى آن نرويد، بدانيد كه اصل هر گناهى عشق به دنياست و چه بسا شهوت ساعتى كه غصه طولانى به دنبال دارد «18».

 

دنيا در كلام سليمان عليه السلام

سليمان با مركب حكومتى در حركت بود، پرندگان بر سرش سايه داشتند، اجنه و مردم از دو طرفش در حركت بودند، به عابدى از عباد بنى اسرائيل گذشت، عابد گفت: پسر داود! به خدا قسم، خداوند ملك عظيمى به تو عنايت كرده.

سليمان فرمود: يك تسبيح در نامه عمل مؤمن بهتر است از ظواهرى كه به فرزند داود داده شده، آنچه به پسر داود داده اند از دست مى رود، ولى تسبيح خدا در نامه انسان باقى مى ماند «19».

پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود:

دنيا خانه كسى است كه خانه ندارد و به عبارت ديگر: خانه كسى است كه دل به آخرت نبسته و مال كسى است كه مال ندارد، جمع كننده آن بى خرد است، كسى كه آگاهى ندارد بر آن نيست، به ديگران دشمنى مى ورزد و كسى كه فهم ندارد به خاطر آن حسادت مى كند و كسى كه يقين ندارد براى آن مى دود «20».

و نيز آن جناب فرمود:

كسى كه صبح كند و تمام همّتش دنيا باشد، نزد خدا آدم بى مقدارى است، در اين حالت خداوند دلش را خانه چهار خصلت مى كند:

1- غصه اى كه قطع نشود.

2- گرفتارى به صورتى كه از آن آزاد نگردد.

3- فقرى كه غنا به دنبالش نباشد.

4- آرزويى كه به آخرش نرسد «21».

پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله روزى به جمع اصحاب وارد شد و فرمود:

از شما كسى علاقه دارد، خداوند كور دليش را معالجه و وى را صاحب بصيرت كند؟

بدانيد: هر كس تمام ميلش به جانب دنيا رود و آرزويش در اين خانه دراز شود، به همان مقدار كور دلى پيدا مى كند و هر آن كس نسبت به دنيا زهد بورزد و آرزويش را كوتاه نمايد، علم بدون معلم پيدا مى كند و هدايت بدون هادى مى يابد، بعد از من جمعى خواهند آمد كه مملكت جز به خونريزى و تكبر به دست نياورند و ثروت جز با فخر و بخل نيابند و محبت به غير خدا، جز به پيروى از هوا به دست نياورند، هر كس چنين زمانى را ديد و بر فقر حوصله كند در حالى كه توان غنى شدن داشته باشد و بر دشمنى بر غير حق استقامت كند در حالى كه قدرت بر محبت در او باشد و بر ذلت بندگى پايدارى نمايد، در حالى كه مى تواند عزت ظاهرى تحصيل كند و اين همه را براى خدا بخواهد، پروردگار عالم ثواب پنجاه صديق به او عنايت كند «22».

شخصى به حضرت على عليه السلام گفت: دنيا را برايم وصف كن، فرمود: چه بگويم از خانه اى كه سالم در آن ايمن نيست و مريض در آن پشيمان است، كسى كه در آنجا دچار فقر شود به غصه نشيند و هر كس داراى آن گردد گمراه شود، در حلالش حساب و در حرامش عقاب است «23».

 

پی نوشت ها:

 

______________________________

(1)- بقره (2): 86.

(2)- نحل (16): 106- 108.

(3)- يونس (10): 63- 64.

(4)- محمد (47): 36.

(5)- حديد (57): 20.

(6)- نهج البلاغة: حكمت 131؛ بحار الأنوار: 70/ 129، باب 122، حديث 136.

(7)- مجموعة ورام: 1/ 183؛ عوالى اللآلى: 1/ 267، حديث 66.

(8)- نهج البلاغة: حكمت 415؛ بحار الأنوار: 70/ 132، باب 122، حديث 137.

(9)- نهج البلاغة: حكمت 103؛ غرر الحكم: 140، حديث 2476؛ بحار الأنوار: 70/ 129، باب 122، حديث 134.

(10)- محجة البيضاء: 5/ 353، كتاب ذم الدنيا.

(11)- تحف العقول: 53؛ عوالى اللآلى: 1/ 95، حديث 4؛ محجة البيضاء: 5/ 353، كتاب ذم الدنيا.

(12)- مجموعة ورام: 1/ 128؛ شرح نهج البلاغة ابى ابى الحديد: 19/ 330.

(13)- عوالى اللآلى: 1/ 27، حديث 9؛ ارشاد القلوب: 1/ 21؛ محجة البيضاء: 5/ 353، كتاب ذم الدنيا.

(14)- شرح نهج البلاغة، ابن ابى الحديد: 19/ 330؛ محجة البيضاء: 5/ 353، كتاب ذم الدنيا.

(15)- محجة البيضاء: 5/ 354، كتاب ذم الدنيا.

(16)- محجة البيضاء: 5/ 354، كتاب ذم الدنيا.

(17)- محجة البيضاء: 5/ 354، كتاب ذم الدنيا.

(18)- محجة البيضاء: 5/ 354، كتاب ذم الدنيا.

(19)- محجة البيضاء: 5/ 355، كتاب ذم الدنيا.

(20)- مجموعة ورام: 1/ 130؛ محجة البيضاء: 5/ 355، كتاب ذم الدنيا (با كمى اختلاف).

(21)- مجموعة ورام: 1/ 130؛ محجة البيضاء: 5/ 355، كتاب ذم الدنيا (با كمى اختلاف).

(22)- مجموعة ورام: 1/ 131؛ محجة البيضاء: 5/ 357، كتاب ذم الدنيا.

(23)- محجة البيضاء: 5/ 361، كتاب ذم الدنيا؛ بحار الأنوار: 75/ 32، تتمة باب 15، حديث 103 (با كمى اختلاف).

 

 


منبع : پایگاه عرفان
0
100% (نفر 1)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

مولود پر برکت (امام محمد بن علی التقی علیه السلام)
دیگران را بهتر از خود و خانواده خود دانستن
نقش انگشترى امام سجاد علیه السلام
صبر در اندیشه و سیره امام سجاد (علیه السلام)
درس ظلم ستيزي
اتفاقی گریز ناپذیر!!
حکایاتی آموزنده از زندگانی امام موسی کاظم (علیه ...
آیا هر نفرینی مستجاب می شود؟!
لعنت نوح(ع) بر کشندگان امام حسین علیه السلام
توبه كننده واقعى حدّ ندارد

بیشترین بازدید این مجموعه

فضیلت و اهمیت ماه رجب
خلافت مروان حمار آخرین خلیفه ستمکار اموی
استخاره در قرآن و روایات
ثواب زیارت امام رضا(علیه السلام)
معنویت و عرفان امام حسین (ع)
اتفاقی گریز ناپذیر!!
ویژگی سراسر درخشان حضرت عباس را بشناسید
افزایش رزق و روزی با نسخه‌ امام جواد (ع)
خدا؛ خریدار خون شهدا
متن دعای معراج + ترجمه

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^