فارسی
پنجشنبه 30 فروردين 1403 - الخميس 8 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

حیا

حیا یكی از مهم ترین صفات نفسانی است كه تأثیر فراوانی بر حوزه های مختلف زندگی اخلاقی ما دارد. نقش بارز این تأثیر، بازدارندگی است. «حیا» در لغت به مفهوم شرمساری و خجالت است كه در مقابل آن «وقاحت» و بی شرمی قرار دارد.[1] در فرهنگ عالمان اخلاق، حیا نوعی انفعال و انقباض نفسانی است كه موجب خودداری از انجام امور ناپسند در انسان می گردد و منشأ آن ترس از سرزنش دیگران است.[2] مطالعه درباره مفهوم «حیا» در آیات و روایات نشان می دهد كه منشأ پیدایش این حالت، درك حضور در محضر ناظری آگاه، محترم و گرانمایه است. این مفهوم را در خلال آنچه در كتاب و سنت در باب حیا آمده است، به وضوح می توان مشاهده كرد.این مفهوم، قدر مشترك میان همه انواع حیا است. بنابراین حیا دارای سه ركن اصلی است: فاعل، ناظر و فعل. فاعل، در حیا شخصی است برخوردارِ از كرامت و بزرگواری نفسانی. ناظر در حیا شخصی است كه مقام و منزلت او در چشم فاعل عظیم و شایسته احترام باشد، و فعلی كه ركن سوم برای تحقق حیا است، فعل ناپسند و زشت است. در نتیجه در تفاوت میان «حیا» با «خوف» و «تقوا» می توان گفت كه محور بازدارندگی در حیا، ادراك حضور ناظر محترم و بلند مرتبه و حفظ حرمت و حریم او است؛ حال آنكه محور بازدارندگی در خوف و تقوا، درك قدرت خداوند و ترس از مجازات او است.
شایان ذكر است كه اگرچه چهره بارز و جوهره حیا، بازدارندگی از ارتكاب اعمال زشت است، قهراً این بازدارندگی، انجام اعمال نیك را در پی خواهد داشت. همچنین یادآور می شود كه حیا در حوزه های مختلفی مطرح است كه بحث از آنها در جای خود صورت می گیرد.[3] و در این جا تنها مباحث عام و كلی مربوط به حیا مطرح می شود.
الف) ارزش حیا: رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ حیا را زینت آدمی شمرده و فرموده است: «بی شرمی با هیچ چیز همراه نشد مگر این كه آن را زشت گردانید. و حیا با هیچ چیز همراه نگشت، مگر این كه آن را آراست.»[4] امام علی ـ علیه السّلام ـ فرمود: «هر كه پوشش شرم گزیند كس عیب او نبیند»[5] و در بیانی دیگر می فرماید: «حیا پیشه كن كه حیا نشانه نجابت است»[6] امام صادق ـ علیه السّلام ـ جایگاه حیا را در رأس مكارم اخلاقی دانسته می فرماید:
مكارم اخلاق یكی بسته به دیگری است، خداوند آنها را به هر كه خود خواهد، دهد. ممكن است در مرد باشد و در فرزندش نباشد، در بنده باشد و در مولای اونباشد، (آنها عبارتند از:) راستگویی،صداقت با مردم، بخشیدن به مسكین، جبران كردن خوبی ها، امانتداری، صله رحم، دوستی و مهربانی باهمسایه و یار، میهمان نوازی و در رأس همه حیا.[7] امام علی ـ علیه السّلام ـ در باب نقش كلیدی حیا فرمود: «حیا وسیله رسیدن به هر زیبایی و نیكی است.»[8] اهمیت حیا در حدّی است كه امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمود: «ایمان ندارد كسی كه حیا ندارد.»[9] از سیره رسول اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ گزارش شده است كه هر گاه با مردم صحبت می كرد، عرقِ شرم بر پیشانی داشت و هیچ گاه به آنان خیره نمی شد.[10] گاهی شرمساری ماهیتی منفی می یابد و آن در صورتی است كه منشأ آن حماقت، جهالت و ضعف نفس باشد. این نوع شرم و حیا در اخلاق اسلامی به شدت مورد نكوهش قرار گرفته و فضیلت اخلاقی به شمار نیامده است، بلكه مانع رشد و تعالی انسان و موجب عقب ماندگی او در زمینه های مختلف می گردد. در روایات از این نوع شرم، به حیای حماقت و جهل و حیای ضعف یاد شده است.[11]
ب)‌ اسباب و موانع حیا: برخیاز اموری كه در روایات به عنوان اسباب حیا مطرح شده است، به قرار زیر است:
اسباب حیا:
1 . عقل: رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ در پاسخ راهب مسیحی (شمعون بن لاوی بن یهودا) كه از او در باره ماهیت و آثار عقل پرسیده بود، فرمود:
عقل موجب پیدایش حلم است و از حلم، علم و از علم، رشد و از رشد، عفاف و از عفاف، خویشتن داری، و از خویشتن داری، حیا، و از حیا، وقار، و از وقار، مداومت بر عمل خیر و تنفّر از شرّ، و از تنفّر از شر، اطاعت نصیحت گوی، حاصل می گردد.[12]
2 . ایمان: امام صادق ـ علیه السّلام ـ می فرماید: «ایمان ندارد كسی كه حیا ندارد.»[13]
موانع حیا:
همچنین در روایات، اموری به عنوان موانع حیا و یا به عبارت دیگر علل بی حیایی یا كمی حیا معرفی شده اند كه مهم ترین آنها به شرح زیر است:
یك. از میان برداشتن پرده ها و حریم ها: از امام كاظم ـ علیه السّلام ـ به یاران خود توصیه می فرمود:
پرده شرم و آزرم میان خود و برادرت برمدار، و مقداری از آن باقی گذار؛ زیرا برداشتن آن، برداشتن حیا است.[14]
دو. دست نیاز به سوی مردم دراز كردن: امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمود: «دست نیاز به سوی مردم دراز كردن، عزت را سلب می كند و حیا را می برد.»[15]
سه. زیاد سخن گفتن: امام علی ـ علیه السّلام ـ فرمود:
هر كه پرگفت، راه خطا بسیار پوید، وآنكه بسیار خطا كرد شرم او اندك شود، و آنكه شرم او اندك شود، پارسایی او كم گردد، و آنكه پارسایی اش اندك گردد، دلش بمیرد.[16]
چهار.شراب خواری: به امام رضا ـ علیه السّلام ـ منسوب است كه در شرح علت تحریم خمر فرمود: «خداوند تعالی شراب را حرام فرمود؛ زیرا شرابْ تباهی می‌آورد، عقل ها را در شناخت حقایق باطل می كند و شرم و حیا را از چهره فرد می زداید.»[17]
د) آثار حیا: در روایات، آثار فراوانی اعم از دنیوی و اخروی، فردی و اجتماعی و نفسانی و رفتاری برای حیا بیان شده است كه برخی از آنها به شرح زیر است.
1 . محبت خداوند: پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود: «خداوند، انسان با شرم و حیا و پاكدامن را دوست دارد و از بی شرمی گدای سِمِج نفرت دارد.»[18]
2 . عفت و پاكدامنی: امام علی ـ علیه السّلام ـ می فرماید: «ثمره حیا، عفت و پاكدامنی است.»[19]
3 . پاك شدن گناهان: امام سجاد ـ علیه السّلام ـ در این باره فرمود:
چهار چیز است كه هر كس را باشد اسلامش كامل و گناهش پاك گردد و پروردگار خود را ملاقات می كند، در حالی كه خداوند ـ عزّوجلّ ـ‌ از او خشنود است: هر كس به آنچه به نفع مردم بر خویشتن قرار داده برای خدا انجام دهد و زبانش با مردم راست باشد و از هر چه نزد خدا و نزد مردم زشت است، شرم كند و با خانواده خود خوشرفتار باشد.[20]
4 . رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ در شرح پاره ای از آثار شرم و حیا فرمود:
اما آنچه از حیا نشأت می گیرد: نرمش، مهربانی، در نظر داشتن خدا در آشكار و نهان، سلامت، دوری كردن از بدی، خوشرویی، گذشت و بخشندگی، پیروزی و خوشنامی در میان مردم است. اینها فوایدی است كه خردمند از حیا می برد.[21]
در متون اخلاقی اسلام پیامدهای بسیاری برای «وقاحت» و بی شرمی بیان شده است كه به دلیل اختصار تنها به بیان یك روایت در این باب اكتفا می شود:
امام صادق ـ علیه السّلام ـ به شاگرد خود «مفضّل» می فرماید:
ای مفضّل، اگر حیا نبود انسان هیچ گاه میهمان نمی پذیرفت، به وعده وفا نمی كرد، نیازها(ی مردم) را برآورده نمی ساخت، از نیكی ها برحذر بود و بدی ها را مرتكب می شد. بسیاری از امور لازم و واجب نیز برای حیا انجام می شود. بسیاری از مردم، اگر حیا نمی كردند و شرمگین نمی شدند، حقوق والدین را رعایت نمی نمودند، هیچ صله رحمی نمی كردند، هیچ امانتی را به درستی بازپس نمی دادند و از فحشا برحذر نبودند.[22]
د) موارد حیا: گفته شد كه حیا، شرم از انجام اعمال زشت در محضر ناظر محترم است. بنابراین اوّلاً، در متون اخلاق اسلامی خداوند و ناظران و نمایندگان او، حقیقت الهی و انسانی فرد و دیگران، به عنوان ناظرانی كه باید از آنها شرم و حیا ورزید مطرح شده اند.[23] ثانیاً، قلمرو حیا امور زشت و ناپسند است و شرمساری در انجام نیكی ها هیچ گاه پسندیده نیست. ولی این حدّ و مرز در بسیاری از موارد از سوی مردم رعایت نمی گردد. منشأ این امر آگاهی جهالت و گاهی بی مبالاتی است. در بسیاری از روایات حیاورزی در برخی موارد ممنوع شده است. به نظر می رسد كه با وجود ضابطه پیش گفته در مفهوم حیا، این تأكید به دلیل آن است كه انسان نسبت به این موارد نوعی شبهه علمی دارد و تا حدودی توجیهاتی، جهت تأیید حیاورزی در آن موارد برای خود دست و پا می كند، در حالی كه تصورات او باطل است. برخی از موارد و مواقعی كه جای حیا ورزیدن نیست، بدین قرارند:
1 . حیا ورزیدن از گفتار، كردار و درخواست حق؛ پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود: «هیچ عملی را از روی ریا و خودنمایی انجام مده و از سر حیا و شرم آن را رها نكن.»[24]
2 . حیا ورزیدن از تحصیل علم؛ امام علی ـ علیه السّلام ـ فرمود: «كسی شرم نكند از آموختنِ آنچه نمی داند.»[25]
3 . حیا ورزیدن از تحصیل درآمد حلال؛ امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمود: «كسی كه از طلب مال حلال حیا نكند، هزینه هایش سبك شو و خداوند خانواده اش را از نعمت خویش بهره مند گرداند.»[26]
4 . حیا ورزیدن از خدمت به مهمان؛ امام علی ـ علیه السّلام ـ فرمود: «سه چیز است كه نباید از آن شرم كرد: از جمله خدمت كردن به مهمان.»[27]
5 .حیاورزیدن از احترام گذاشتن به دیگران؛ امام علی ـ علیه السّلام ـ فرمود: «سه چیز است كه نباید از آنها شرم كرد: از جمله برخاستن از جای خود برای پدر و معلم.»[28]
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . ر.ك: ابن منظور: لسان العرب، ج 8، ص 51؛ مفردات الفاظ القرآن، ص 270، و ابن اثیر: نهایه، ج 1، ص 391.
[2] . ر.ك: ابن مسكویه: تهذیب الاخلاق، ص 41؛ طوسی:اخلاق ناصری، ص 77.
[3] . از جمله حیای زنان در «اخلاق جنسی» حیا در خانواده در «اخلاق خانواده» و حیا از دیگران در «اخلاق معاشرت»، مورد بررسی قرار می گیرد.
[4] . شیخ مفید، امالی، ص 167.
[5] . نهج‌البلاغه، حكمت 223؛ صدوق: فقیه، ح 4، ص 391، ح 5834؛ كلینی: كافی، ج 8، ص 23.
[6] . آمدی: غررالحكم، ح 6082.
[7] . كلینی: كافی، ج 2، ص 55، ح 1؛ طوسی: امالی، ص 308.
[8] . حرّانی: تحف العقول، ص 84.
[9] . كلینی: كافی، ج 2، ص 106.
[10] . همان، ج 5، ص 565، ج 41.
[11] . ر.ك: صدوق: خصال، ج 1، ص 55، ح 76؛ كلینی: كافی، ج 2، ص 106، ح 6.
[12] . حرّانی: تحف العقول، ص 19. همچنین ر.ك: همان، ص 27؛ صدوق: خصال، ج 2، ص 404 و 427؛ كلینی، كافی، ج 1، ص 10، ح 2، و ج 2، ص 230.
[13] . كلینی: كافی، ج 2، ص 106، ح 5.
[14] . همان، ج 2، ص 672، ح 5.
[15] . همان، ج 2، ص 148، ح 4.
[16] . نهج‌البلاغه، حكمت 349.
[17] . فقه الرّضا ـ علیه السلام ـ ، ص 282.
[18] . طوسی، امالی، ص 39، ح 43، ر.ك‌: كلینی: كافی، ج 2، ص 112، ح 8؛ صدوق: فقیه، ج 3، ص 506، ح 4774.
[19] . آمدی: غررالحكم، ج 4612.
[20] . صدوق: خصال، ج 1، ص 222. ح 50. ر.ك: مفید: امالی، ص 166، ح 1.
[21] . حرّانی: تحف العقول، ص 20.
[22] . مجلسی: بحارالانوار، ج 3، ص 81.
[23] . ر.ك: صدوق: عیون الاخبار الرضا، ج 2، ص 45، ح 162؛ تفسیر قمی، ج 1، ص 304؛ كراجكی: كنزالفوائد، ج 2، ص 182، طوسی: امالی، ص 210.
[24] . حرّانی: تحف العقول، ص 47؛ صدوق: امالی، ص 399، ح 12؛ كلینی: كافی، ج 2، ص 111، ح 2، و ج 5، ص 568، ح 53.
[25] . نهج‌البلاغه، حكمت 82؛ حرّانی: تحف العقول، ص 313.
[26] . حرّانی: تحف العقول، ص 59، و صدوق: فقیه، ج 4، ص 410، ح 5890.
[27] . آمدی: غررالحكم، ح 4666.
[28] . همان.

6 . شرم از اعتراف به ندانستن؛ امام علی ـ علیه السّلام ـ فرمود: «اگر از كسی سؤالی كردند و نمی داند، شرم نكند از این كه بگوید: نمی دانم.»[1]
7 . شرم از درخواست از خداوند؛ امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمود: «هیچ چیز در نزد خداوند محبوب تر از آن نیست كه از او چیزی درخواست شود، پس هیچ یك از شما نباید شرم كند از این كه از رحمت خداوند درخواست كند؛ اگرچه (خواسته او) یك بند كفش باشد.»[2]
8 . شرم از بخشش اندك؛ امام علی ـ علیه السّلام ـ فرمود: «از بخشش اندك شرم مدار كه محروم كردن از آن كمتر است.»[3]
9 . شرم از خدمت به خانواده؛ امام صادق ـ علیه السّلام ـ مردی از اهل مدینه را دید كه چیزی برای خانواده اش خریده و با خود می برد، آن مرد چون امام را دید خجالت كشید. امام ـ علیه السّلام ـ فرمود: «این را خودت خریده و برای خانواده ات می بری؟ به خدا سوگند، اگر اهل مدینه نبودند (كه سرزنش و خرده گیری كنند) من هم دوست داشتم، برای خانواده ام چیزی بخرم و خودم ببرم.»[4]
احمد دیلمی و مسعود آذربایجانی ـ اخلاق اسلامی، ص 80
--------------------------------------------------------------------------------
[1] .
[2] . كلینی، كافی، ج 4، ص 20، ح 4.
[3] . نهج‌البلاغه، حكمت 67.
[4] . كلینی: كافی، ج 2، ص 123، ح 10. 


منبع : انديشه قم
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

عبادت امام حسين (ع) از زبان دشمنان
ظهرعاشورا حسین بن علی یاور نداشت
الهام گرفتن، درس آموختن و الگو قرار دادن ...
اصحاب مدح و مرثیه
ایام اعتکاف، ایام انس با پروردگار
چرا خدا به شیطان مهلت داد؟
امام سجاد (علیه السلام):
سلامم بر این پیکر بی کفن از سید حبیب حبیب پور
ضباب بن عامر
حبّ و بغض به امام حسین(ع) معیار سعادت و شقاوت ...

بیشترین بازدید این مجموعه

حضرت زهرا(س)، تجسم رضایت و سخط الهی
صدقه، راهی برای رفع مشکلات مالی
حسن خلق (2)
امام علي (عليه السلام):نمادي از انسان کامل(2)
امام جواد(ع)تجسم صلابت
دو سند روشن بر مظلومیّت سبط اکبر
میلاد امام حسین(ع) و خنده رسول‌الله(ص)!
افزایش رزق و روزی با نسخه‌ امام جواد (ع)
لحظاتی را که خدا برایمان ترسیم می کند
متن دعای معراج + ترجمه

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^