فارسی
شنبه 01 ارديبهشت 1403 - السبت 10 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

هدايت تكوينى و تشريعى - جلسه پنجم (2) – (متن کامل + عناوین)

 

 

 

راحتى افتادن در امور مادى و شهوات نفسانى

قطعه سوم: مربوط به ديد و بصيرت وجود مبارك اميرالمؤمنين  عليه السلام است كه در يك نامه كوتاه به سلمان نوشتند: سلمان!

 

«فالخوض فى الدنيا سهل»[9]

 

افتادن در امور مادى خيلى آسان است، اين قدر كانال وجود دارد كه از طريق آن كانالها انسان به آسانى، در امور مادى بيفتد، اين قدر افراد هستند كه سن بالايى ندارند ولى ميلياردها تومان در ايران و ميلياردها پوند و دلار در اروپا و آمريكا پول دارند، آيا مال زحمت بازوست يا از كانال دوز و كلك است، آيا از براى درستى و كار مشروع است يا مال جاده هاى انحرافى است.

اين قدر جوان در دنيا هست كه به آسانى در شهوت ها افتاده اند؛ آرى، اكنون افتادن در شهوت با يك نگاه، با دوتا نامه، با دو تا تلفن، ميسر است، چاله ها و چاه هاى شهوت همه جا كنده شده، در فيلمها، پاركها، خيابانها، ادارات، مراكز خصوصى، نهادها كارى ندارد، كافى است يك تاجر به جاى اين كه يك جوان بيكار متدينى را استخدام كند، يك دختر بيست ساله را براى ماشين نويسى و رياست دفترش انتخاب كند و بعد هم او را وسوسه كند كه من همسرم خوب نيست و بعد هر چه پول بخواهى مى دهم و در دام شهوت بيفتد.

اى سلمان! افتادن در امور مادى خيلى آسان است و اما روزى كه در اين امور افتاد، تا بخواهد به سلامت ايمان و سلامت نفس و انسانيت، از اين گرفتارى بيرون بيايد، بسيار كار مشكل و غير ممكنى است.

 

«والخروج منها مع السلامة شديد»

 

ممكن است رهايى يابد، اما وقتى كه ديگر پير شده و نمى تواند شهوترانى كند و ايمان و هويت انسانى را از دست داده است، و بايد به طرف جهنم حركت كند،پس با حفظ سلامت بيرون آمدن، بسيار مشكل است كه كسى از اين چاه ها رهايى يابد و با خدا آشتى كند و به سوى پروردگار عالم برگردد. 

« ثُمَّ كَانَ عَـقِبَةَ الَّذِينَ أَسَــٔواْ السُّوأَى أَن كَذَّبُواْ بِـٔايَـتِ اللَّهِ »[10]

 

عاقبت ماندن در اين چاه ها اين است، كه بشر با آيات خدا و خود خدا و انبيا قطع رابطه كامل مى كند، اين هم يك قطعه.

 

وسوسه امور مادى

قطعه چهارم: اميرالمؤمنين  عليه السلام در باب حكمت هاى نهج البلاغه مى فرمايد:

 

«الدنيا تغر»[11]

 

اين عناصر مادى، اين زيبايى هاى ظاهرى و اين امور مالى شما را گول مى زند، گول زدن قدرت هم بالاست، اين قدر بالاست كه مى تواند وجدان شما را به كشتن بدهد و هيچ ناراحت هم نباشيد، در دوز و كلك زدن و انحرافى عمل كردن، خيلى راحت مى تواند چراغ وجدان شما را خاموش كند، شما بار اول سيگار تعارف كسى كن كه تا حالا سيگار نكشيده باشد، اخم ها را در هم مى كشد، بد است زشت است من تا حالا دود نكشيده ام، وسوسه مى كند، يك بار، يك پك، عيبى ندارد، نمى ميرى، او مى كشد. ناراحت مى شود، از درون خودش تازيانه مى خورد، چرا اين كار را كردم، تلخ بود، بد بود، بار دوم اگر وسوسه شد و كشيد، درگيرى باطنى كمتر مى شود، بار چهارم و پنجم كمتر، بعد از بيست سال ماه رمضان به زحمت روزه گرفته است، يك ربع مانده به افطار مرتب مى گويد راديو را باز كن، تلويزيون را بگير، برو بيرون ببين صداى اذان نمى آيد، به محض اين كه مؤذن مى گويد: الله اكبر، سيگار را روشن مى كند و مى كشد، يعنى وجدان را كشته است.

كار زشت، وجدان را كشته، صداى وجدان را خاموش كرده است، دنيا شما را فريب مى دهد، در فريب دادن هم بلد است چراغ وجدان را خاموش كند كه ديگر از كار خلاف ناراحت نشويد، از بردن مال مردم غصه نخوريد، از زدن تو گوش مردم، رنج نكشيد، از ظلم به زن و بچه متأثر نشويد، از حلال و حرام مخلوط كردن دردتان نيايد، اين قدر مهارت دارد كه زشتى ها را در مقابل شما آرايش مى دهد. «تغر» بعد از اين كه سرتان كلاه گذاشت و فريبتان داد و مغرورتان كرد، «تضر» شروع مى كند به ضرر زدن، ضرر اعتقادى به شما مى زند، طورى كه نفهمى، ضرر اخلاقى مى زند و بعد «تمر» يعنى در همين گول خوردن نگاهتان مى دارد و در اين ضرر زدن تا كل فرصت ها از دست شما برود و بدون خبر مرگتان برسد، با بار سنگينى از گول خوردگى و زيان به عالم بعد منتقل بشويد.

 

 

آسان بودن انحراف

يك تفسيرى بيست جلدى است كه يك عالم بزرگ ايرانى در قرن هفتم آن را نوشته است، قبر صاحب اين تفسير در حرم عبدالعظيم تهران است، تفسير علمى و والاست به نام تفسير «ابوالفتوح رازى»[12] من در اين تفسير ديدم، ابوالفتوح نقل مى كند:

در محله ما جوانى بود اذان ظهر و غروب مسجد را مى گفت، در مأذنه رفته بود تا بالاى مأذنه اذان بگويد، شيطان اين طورى انسان را گول مى زند، يك دور اطراف را نگاه كن ببين چه خبر است، شروع كرد خانه ها را از بالاى مأذنه نگاه كردن، چشمش به يك دختر هفده، هجده سال افتاد، به قول حافظ دل و دين را باخت، سريع اذان را گفت و آمد پايين و نماز جماعت نيامد، رفت در آن خانه را زد، پدر دختر آمد دم در، گفت: جوانم وضعم هم بد نيست، مى خواهم ازدواج كنم آيا دخترتان را به من مى دهيد. پدر دختر گفت: بيا داخل، يك ساعتى با هم صحبت كردند، پدر دختر گفت: پسر جان مذهب ما، آشورى است، شما مسلمان هستيد. ما نمى توانيم دختر به مسلمان بدهيم، اگر آشورى مى شوى دختر به تو مى دهيم، گفت: مى شوم.

افتادن در دام دنيا راحت است، ولى با سلامت بيرون آمدن مشكل است، گفت: شما يك دو ماه بايد با ما رفت و آمد كنى، بايد مشروب بخورى، قمار بازى كنى، در زن و مرد ما كه در سر سفره عروسى مختلط مى نشينيم، بايد بيايى و بروى ما را مطمئن كنى، دختر به تو بدهيم، آشورى شد و روز عقد شد، جلسه مردانه طبقه بالا، جلسه زنانه طبقه پايين، به جوان گفتند: روحانى مكتب ما دختر را عقد كرد شما مى توانى از طبقه بالا بروى طبقه پايين، از هول عشق دختر آمد بيايد پايين يكه خورد، از همان بالا افتاد پايين، جمجمه باز شد و مرد.

 

از دست رفتن فرصت ها براى خوب شدن

آرى! شيطان انسان را گول مى زند و بعد فرصت ها را از او مى گيرد و در چاه مى اندازد به طورى كه با سلامت نمى توانى بيرون بيايى.

عبدالملك مروان در لحظه احتضار هفتاد و چهار سال داشت، به كارمندان كاخ شام گفت: من را ببريد اتاق بالا كه از چهار طرف پنجره به باغات شام باز مى شود، رختخواب او را بردند خواباندند، يك نظرى به اطراف انداخت يك دقيقه به مرگش، سرش را بلند كرد، گفت: خدايا! عمرى را من گناه كردم، معصيت كردم، ظلم كردم، مال مردم را بردم، حكومت را غصب كردم، الان دلم مى خواهد لحظه مرگ توبه كنم و بميرم، چون از تو بدم مى آيد توبه نمى كنم، اين را گفت و مرد.[13]

 

دنيا تو را در چاله مى اندازد، فرصت را هم مى گيرد، سر خدا هم كه كلاه نمى رود كه بگويم حالا مى روم، هر كارى مى خواهم مى كنم، بعد كه پير شدم، خوب مى شوم، فرصت به تو نمى دهند كه خوب بشوى، از اول بايد خوب بود و خوب هم حركت كرد، و خوب هم مرد.

 

پذيرفتن هدايت و محصول آن

با اين چهار قطعه اى كه شنيديد كه هر انسانى وارد دنيا بشود به خاطر تركيبات مادى به فساد و خون ريزى، به افتادن در شهوات، به گول خوردن، به زيان كردن و به فرصت از دست دادن دچار مى شود، بر خدا واجب نيست انسان را هدايت كند كه به اين بلاها دچار نشود؟! و بر انسان واجب نيست هدايت خود را بپذيرد كه جوانش بشود على اكبر، متوسطش بشود قمر بنى هاشم، پيرمردش بشود عمار ياسر، نظامى اش بشود مالك اشتر، معلمش بشود وجود مبارك ابراهيم، حاكمش بشود يوسف، سلطانش بشود سليمان، فرمانده كل قوا بشود حضرت داود؟!

واجب نيست هدايت را انسان قبول كند؟! بر خدا واجب نيست هدايت كند؟! بر انسان واجب نيست هدايت را بپذيرد؟!

اگر بشر هدايت نمى شد، اين همه محصول زيبا از كجا پديد مى آمد؟ همه انبيا ميوه هدايت هستند، ائمه طاهرين ميوه هدايت هستند، اولياى خدا ميوه هدايت هستند، مؤمنان واقعى ميوه هدايت هستند و هر چه دزد، قاچاقچى، و خونريز و زناكار و رباخوار، افترا زن، دروغگو و بى حجاب، كاباره اى و جنايت كار است محصول نپذيرفتن هدايت پروردگار است.

اين است حرف خدا در قرآن كه هدايت شما بر من واجب است، پذيرفتن شما هم واجب:

 

« قُلْنَا اهْبِطُواْ مِنْهَا جَمِيعًا فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُم مِّنِّى هُدًى فَمَن تَبِعَ هُدَاىَ فَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لاَ هُمْ يَحْزَنُونَ »[14]

 

 

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته


 

 پی نوشت ها:

  

 


[9] ـ المحجة البيضاء: 6/12، بيان صفة الدنيا بالامثلة؛ «اعلم أنّ أوائل أمور الدّنيا تبدو هيّنة ليّنة،
يظنّ الخائض فيها أنّ حلاوة خفضها كحلاوة الخوض فيها و هيهات فالخوض في الدّنيا سهل و الخروج منها مع السلامة شديد.»

 

[10] ـ روم 30 : 10؛ «آن گاه بدترين سرانجام ، سرانجام كسانى بود كه مرتكب زشتى شدند به
سبب اينكه آيات خدا را تكذيب كردند.»

 

[11] ـ نهج البلاغه: حكمت 415؛ «وَ قَالَ  عليه السلام فِي صِفَةِ الدُّنْيَا تَغُرُّ وَ تَضُرُّ وَ تَمُرُّ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى لَمْ
يَرْضَهَا ثَوَاباً لِأَوْلِيَائِهِ وَ لاَ عِقَاباً لِأَعْدَائِهِ وَ إِنَّ أَهْلَ الدُّنْيَا كَرَكْبٍ بَيْنَا هُمْ حَلُّوا إِذْ صَاحَ بِهِمْ سَائِقُهُمْ فَارْتَحَلُوا.»

 

[12] ـ موسوعة طبقات الفقهاء: 6/86 ـ 87؛ «أبو الفتوح الرازي المفسر الكبير الحسين بن علي بن محمد بن أحمد الخزاعي، أبو الفتوح النيشابوري، الرازي، من ذرية الصحابي نافع بن بُدَيْل بن ورقاء المستشهد في عهد النبي  صلى الله عليه و آله ببئر معونة.

روى عن: أبيه علي، و أبي الوفاء عبد الجبار بن عبد الله المقرئ الرازي، و أبي علي الحسن بن أبي جعفر الطوسي، و غيرهم.

روى عنه: ابنه محمد، و نصير الدين أبو طالب عبد الله بن حمزة الطوسي، و منتجب الدين علي بن عبيد الله الرازي، و قرأ عليه كتابيه: روض الجنان، و روح الاحباب.و كان من أجلّة علماء الامامية، غزير الرواية، مفسراً، فقيهاً، واعظاً. عقد في أيام شبابه مجلساً في خان علاّن، فلقي إقبالاً عظيماً. و صنّف كتاباً في تفسير القرآن، سمّاه: روض الجنان و روح الجنان مطبوع في عشرين مجلدة باللغة الفارسية.

قال عبد الله أفندي التبريزي في «الرياض»: هو من أجل الكتب و أفيدها و أنفعها، رأيته فرأيت منه بحراً طمطاماً.

وله أيضاً: تبصرة العوام في معرفة مقالات الانام و روح الاحباب و روح الالباب في شرح «الشهاب» للقاضي القضاعي الذي جمعه من كلام النبي  صلى الله عليه و آله في الاحكام و المواعظ و الآداب و الحكم. توفي أبو الفتوح بالري، و دُفن بوصيةٍ منه إلى جوار السيد عبد العظيم الحسني، و لم تُعلم سنة وفاته، و لكنّه أجاز بعض تلاميذه في سنة (552 هـ)، و لعلّه توفّي بعد هذا التأريخ بقليل.»

 

[13] ـ مجموعة ورام: 1/44، باب ما جاء في الصدق و الغضب لله؛ «قبيصة بن ذويب كنا نسمع
نداء عبد الملك من وراء الحجرة في مرضه يا أهل النعم لا تستقلوا شيئا من النعم مع العافية. و روي أنه لما حضرته الوفاة أمر فصعد به إلى أرفع سطح في داره فقال يا دنيا ما أطيب ريحك يا أهل العافية لا تستقلوا شيئا منها إذا كان السرب آمنا لم يكن الشرب آجنا. و قيل لبعض العلماء لو تحركت فتذكر كما ذكر غيرك.»

 

[14] ـ بقره 2 : 38؛ «گفتيم : همگى از آن [ مرتبه و مقام ] فرود آييد؛ چنانچه از سوى من هدايتىبراى شما آمد، پس كسانى كه از هدايتم پيروى كنند نه ترسى بر آنان است و نه اندوهگين
شوند .»

 

 

 


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

حلال و حرام مالی - جلسه سی و یکم (متن کامل +عناوین)
ارتباط با خدا از راه ذكر
انفاق به قدر بضاعت
تهران مسجد حضرت رسول- دهه اول فاطمیه 94 سخنرانی اول
خاطره‌اي در لذت ياد خدا
اجابت دعوت بندگان معصيت‏كار
پاداش دنیوی و اخروی پروردگار برای مؤمنین
عناوين مسايل مربوط به اصلاح نفس‏
آیه‌ای عجیب درباره شیطان
اندیشه در اسلام - جلسه هفتم

بیشترین بازدید این مجموعه

حلال و حرام مالی - جلسه سی و یکم (متن کامل +عناوین)
عناوين مسايل مربوط به اصلاح نفس‏
اجابت دعوت بندگان معصيت‏كار
تقدير روزى حلال
انفاق به قدر بضاعت
خاطره‌اي در لذت ياد خدا
اندیشه در مرگ
رمز موفقيت ابن ‏سينا
مقربین چه کسانی هستند؟
آیه‌ای عجیب درباره شیطان

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^