فارسی
شنبه 01 ارديبهشت 1403 - السبت 10 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 2
70% این مطلب را پسندیده اند

حکایت حرص و حسد

 

در تفسير بعضى از آيات قرآن مجيد آمده:

زمانى كه نوح سوار كشتى شد و به دستور خداوند از هر نوع موجود زنده جفتى را در كشتى آورد، ناگهان چشمش به پيرمردى خورد كه او را نشناخت، فرمود: چه كسى تو را داخل كشتى كرد؟ پاسخ داد: خودم آمدم و آمدنم براى اين است كه به قلب يارانت دست اندازى كنم تا جايى كه قلبشان با من و بدن هايشان با تو باشد.

نوح فرياد زد: اى دشمن خدا! از كشتى بيرون شو، تو موجودى هستى كه خدايت از پيشگاه رحمت و مغفرتش طرد كرده است.

ابليس به نوح گفت:

پنج چيز مردم را به هلاكت مى نشاند، سه مرحله آن را برايت مى گويم و از دو قسمت ديگرش كه ابزار مهم من براى به دام انداختن فرزندان آدم است چشم مى پوشم!!

خداوند به نوح فرمود:

احتياجى به بيان آن سه قسمت نيست، از او بخواه آن دو قسمت را برايت بگويد.

شيطان گفت: دو برنامه اى است كه مرا تكذيب نمى كنند و دو مسئله است كه به آن دو با من مخالفت نمى ورزند. اى نوح! حرص و حسد، مردم را هلاك كرد، به خاطر آتش حسد خرمن عبادتم سوخت و ملعون شده و از پيشگاه محبّت حق رانده شدم و با حرص بود كه درخت ممنوع بهشت را بر آدم مباح كردم و به وسيله حرص بود كه آدم را از بهشت محروم نموده و به حاجتم رسيدم!!

 

 


منبع : پایگاه عرفان
0
70% (نفر 2)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

ذكر خدا بگو
گور من را نشكاف
بى‏نيازى از خلق‏
پند گرفتن از راهزن
دستت را بشوى
چند داستان عجيب در مسئله توبه‏
بالاتر از چهل سال عبادت‏
شفا گرفتن بال فطرس توسط امام حسین(ع)
داستان عجيب سليمان اعمش‏
حکایت دعاى خفى اللُّطف و نجات از مرگ‏

بیشترین بازدید این مجموعه

پند گرفتن از راهزن
گور من را نشكاف
درخت دين
دستت را بشوى
حکایت دعاى خفى اللُّطف و نجات از مرگ‏
چند داستان عجيب در مسئله توبه‏
داستان عجيب سليمان اعمش‏
بالاتر از چهل سال عبادت‏
بى‏نيازى از خلق‏
ذكر خدا بگو

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^