فارسی
سه شنبه 28 فروردين 1403 - الثلاثاء 6 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

تغافل يا خود به فراموشى زدن‏

 

از صفات بسيار پسنديده و والا و باارزش، كه آراسته به آن در ميان مردم بسيار كم است تغافل مى باشد.

ديدن خطا و تقصير، مشاهده عيب و نقص، و خود را به فراموشى زدن، به شكلى كه طرف مقابل يقين كند، انسان از مسئله به هيچ عنوان مطلع و آگاه نشد، از عاليترين حالات روحى و پرقيمت ترين صفات انسانى است.

اين نهايت مكرمت و بزرگوارى و شخصيت است كه مرد از زن خود خطائى ببيند، و زن از شوهر خود اشتباهى ملاحظه كند، و خود را در كمال جوانمردى و آقائى و كرامت، عمداً به فراموشى بزند، و اين به فراموشى زدن را در تمام پيش آمدهاى آينده حفظ كند.

اميرالمؤمنين (عليه السلام) فرمود:

انَّ الْعاقِلَ نِصْفُهُ احْتِمالٌ، وَ نِصْفُهُ تَغافُلٌ.

نيمى از وجود عاقل و خردمند تحمل و صبر و بردبارى، و نيم ديگرش خود به فراموشى زدن است.

و فرمود:

اشْرَفُ اخْلاقِ الْكَريمِ كَثْرَهُ تَغافُلِهِ عَمّا يَعْلَمُ.

شريفترين اخلاق انسان باكرامت، كثرت تغافل او از چيزى است كه مى داند.

و نيز آن حضرت فرمود:

لا عَقْلَ كَالتَّجاهُلِ، لا حِلْمَ كَالتَّغافُلِ.

تدبيرى مانند خود را به بيخبرى زدن، و حلمى همچون خود را به فراموشى زدن نيست.

ذره بينى، ذره به حساب آوردن، توقع عصمت همه جانبه داشتن، بى گذشتى، به رخ كشيدن خطا، و به قول معروف متّه در خشخاش گذاشتن همه و همه خلاف اخلاق، و به قول اميرالمؤمنين (عليه السلام) باعث ناگوارى زندگى است.

عفو و گذشت، و از آن بالاتر تغافل و خود را به فراموشى زدن، براى زن و شوهر امرى لازم و واجب است، و با اين گونه صفات پسنديده، و اخلاق حميده عيش و زندگى همراه با لذت و خوشى برقرار، و اعصاب در آرامش كامل، و جسم و جان در مصونيت همه جانبه در مقابل هجوم بسيارى از امراض و بيماريهاست.

عفو و گذشت و تجاهل و تغافل ميوه شيرين فروخوردن خشم و به فرموده قرآن مجيد كظم غيظ، و دورى از خشم و غضب و فرار از عصبانيت و از كوره در رفتن است.

خشم و غضب و ممارات و لجبازى، و بگو و مگو كردن طولانى و بيجا، مورد نفرت حق، و نشانه اى از شعله هاى جهنم، و صفتى ناپسند، و خوئى ددمنشانه، و موجبى براى در هم ريختن بناى زندگى و در نهايت علّت طلاق و جدائى، و غرق شدن در منجلاب بسيارى از معاصى و گناهان، و آلوده شدن به هر شرّ و شرارت است.

در زشتى بگو مگو كردن، و لجبازى با يكديگر در روايت بسيار مهمى آمده: مردى به حضرت سيدالشهداء (عليه السلام) با لحنى زننده گفت: بيا بنشين تا در مسئله دين با هم مناظره و مجادله كنيم، حضرت فرمود: اى مرد، من نسبت به دينم آگاهم، و هدايت حق براى من، مانند روز روشن و معلوم است، تو اگر در اين زمينه دچار جهلى برو و جهل خود را علاج كن.

مالى وَلِلْمُماراهِ.

مرا چه نسبت با بگو مگو كردن و جدال و جار و جنجال، كه اين نيست مگر وسوسه شيطان ، براى انداختن انسان در گناه و معصيت!!

بگو و مگو و جدال و دعواى لفظى اگر براى اثبات حق باشد، و از مصاديق جدال احسن، بدون ترديد مانعى ندارد، بلكه زمينه پيشرفت علم و دانش، و كشف حق و حقيقت است و امرى عقلى و علمى و شرعى است، ولى اگر از باب لجبازى، و كوبيدن يكديگر، و ضربه زدن به شخصيت، و به هم ريختن آرامش باشد، بدون شك حرام، و مرتكب آن عاصى و مستحق عقاب است.

حضرت رضا (عليه السلام) به عبدالعظيم حسنى فرمود:

دوستانم را از طرف من سلام برسان، و به آنان بگو، براى شيطان نسبت به وجود خود راهى قرار ندهيد، آنان را به راستى در گفتار، و اداء امانت، و رعايت سكوت، و ترك مجادله و بگو مگو در آنچه كه براى آنان سودى ندارد امر كن.

 


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

ارزش كمّى كار مثبت‏
عبادت با امور دنيايى‏
تفاوت فرشتگان با انسان
حيات و مرگ در صحيفه‏
عزّت، ثمره اتصال به پروردگار
گرفتارى گناه در لحظه مرگ
ارتباط انسان با وحى الهى و شيطانى‏
لشگركشى زيباى خدا
تبيين كلمه «غاسق» در قرآن‏
ناله‏هاى اميرالمؤمنين عليه السلام از خوف جهنم‏

بیشترین بازدید این مجموعه

خودشناسی - جلسه ششم
نفس - جلسه نهم
مرگ و فرصتها - جلسه هفتم
مخلَصين، تاجران پرمنفعت‏
ناله‏هاى اميرالمؤمنين عليه السلام از خوف جهنم‏
تبيين كلمه «غاسق» در قرآن‏
مرورى بر آيات 151 و 152 سوره انعام‏
ياد مرگ: راه نجات از پستى دنيا
بصيرت يوسف (ع)
نماز، زیباترین صدا در عالم

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^