من چند روز قبل به عيادت بيمارى رفته بودم كه از بزرگان است ، ايشان مى گفت : يك سال است كه اسير تخت بيمارى هستم . به پروردگار مى گويم : اگر من براى دين تو و بندگان تو مفيد هستم ، سلامتى را دوباره به من برگردان ، اما اگر مفيد نيستم ، مرا ببر كه ديگر اسير تخت نباشم .
اگر مفيد نباشم ، چرا بمانم ؟ خجالت مى كشم كارى نكنم و لقمه اى نان بخورم ، ولى اگر فرصت عمر تمام شود ، ديگر تكرار نمى شود. عزيزترين انسانها كه انبيا و ائمه طاهرين عليهم السلام بودند با آن عظمت ، همه از دنيا رفتند ، كدام يك به دنيا برگشتند ؟ يكى از آنها به دنيا برنگشتند ؛ چون يكبار اين فرصت را در اختيار همه مى گذارند .
خوش به حال كسانى كه در فضاى اين فرصت ، بيدار هستند . من براى اين كه بدانيد فرصت عمر چقدر با ارزش و با عظمت است، روايتى براى شما عرض كنم كه خيلى با ارزش است . در روايت دارد :
منبع : پایگاه عرفان